فیلم «اسنودن» کار جدید «آلیور استون» سینماگر جنجالی، در جشنواره بین المللی فیلم تورونتو، مثل خود ادوارد اسنودن،موضوع فیلم، با تفرقه و جنجال تحویل گرفته شد.
برخی از منتقدها، این فیلم داستانی در باره زحمت و خطرات احتمالی خارج کردن اطلاعات محرمانه از آمریکا را سزاوار تحسین می دانند، در حالیکه برخی دیگر، آقای آلیور استون، کارگردان چپگرای ۷۰ ساله را محکوم می کنند، از یک طرف، به خاطر اینکه فیلم بی رمقی ساخته، فاقد هیجان فیلم های جاسوسی که از آنها نسخه برداری کرده، و از سوی دیگر، به خاطر آنکه در فیلم او، «سارق خیانتکار» اسناد محرمانه سازمان های اطلاعاتی-امنیتی آمریکا، یک «قهرمان وطنپرست» معرفی می شود.
به نظر منتقدها، آقای «استون» نرم خوتر و امساک گرتر شده، با این حال، فیلمی ساخته که هر چند به پای بهترین کارهایش، «پلاتون»، «السالوادور» و «جی اف کی» نمی رسد، اما با آنها قابل قیاس است.
منتقد روزنامه «سنفرانسیسکو کرانیکل» از این خوشش آمده که فیلم اسنودن، کار یکدستی است و انسجام دارد.
یکی از محسنات فیلم «اسنودن» به نظر بعضی از منتقدها، این است که موضع گیری ندارد. (البته همه در این باره، موافق نیستند). بحث محوری در باره اسنودن، یعنی اینکه آیا خائن است یا میهن پرست، در هیچ جای این فیلم، مطرح نمی شود.
اما بحثی که تماشاگر با خودش از سینما بیرون می برد، تقابل امنیت است با آزادی و حریم خصوصی.
آیا ملتی که مشعل دار آزادی و حقوق فرد در جهان بود، به جائی رسیده که حاضر است، در ازای امنیت، در ازای گیرانداختن مظنونان به تروریسم، از آزادی ها چشم بپوشد، ؟ بحث دامنه داری است.
بعضی حاضرند حریم خصوصی و آزادی های فردی را به صاحبان قدرت تقدیم کنند، به این امید که از حملات تروریستی در امان بمانند.
اما از دید برخی از متفکران هوادار آزادی های فردی، تهدیدهای امنیتی، بهائی است که باید برای حفظ آزادی و حریم خصوصی صدها میلیون انسان، پرداخته بشود، چون معلوم نیست وقتی نظام امنیتی در کشوری حکمفرما شد، داده های خصوصی و شخصی صدها میلیون شهروند به دست چه کسانی خواهد افتاد، و برای چه مقاصدی از داده های مردم بهره برداری خواهند کرد.
جنجال مضاعف
آنها که با اسم آلیور استون، کارگردان، آشنا هستند، می دانند که کارهای او بدون جنجال نمی شود. این فیلم هم همین خاصیت را دارد. اما اینجا، جنجال مضاعف است.
اینجا موضوع فیلم، یک شخصیت تاریخی زنده است، که بسته به عقیده سیاسی ما، یا وطنپرست و قهرمان ملی است، یا وطنفروش، و خائن قابل تعقیب.
با این حال، به گفته منتقد نیویورک تایمز، آلیور استون از ادوارد اسنودن یک قهرمان ملی ساخته. یک میهن پرست آرمانگرا و «کنشگر» ی ناخواسته، که بعد از توهم زدائی، با گذشتی بزرگ از هر چه دوست دارد، تصمیم به افشاگری می گیرد.
افشاگری کوچکی هم نیست. چون مسیر تاریخ را عوض کرد. اما نکته ای که تقریبا همه منتقدها، آن ۶۰ درصدی که نقدهای ستایش آمیز در باره این فیلم نوشته اند، با آن هم عقیده هستند، این است که «آلیور استون» دیگر آن فیلمساز آتشین جنجالی سابق نیست.
در این فیلم، تماشاگر با جوان وطن پرستی روبرو می شود که متاثر از فاجعه تروریستی ۱۱ سپتامبر، ابتدا تلاش می کند به ارتش آمریکا بپیوندند و چون به خاطر ضعف جسمانی، موفق نمی شود، از آگاهی کامپیوتری و اینترنتی خود استفاده می کند برای راه یافتن به سازمان «سیا.» در آنجا، دو مامور کهنه کار، او را زیر بال خود می گیرند.
جشنواره تورنتو
دوشنبه گذشته، آلیور استون همراه با هنرمندان فیلم در تالار تامپسن جشنواره تورنتو، روی فرش قرمز رفت. از جمله همراهان، «جوزف گوردون-له ویت»،َ بازیگر برجسته، که منتقدها بازی خونسرد و خوددار او را در نقش «اسنودن» تحسین کرده اند، و در کنار او، خانم «شی لین وودلی» که نقش دوست دختر اسنودن را بازی می کند، و همچنین «زکری کوئینتو» ایفاگر نقش «اسپاک» فیلم های «استارترک» که در فیلم «اسنودن» در نقش «گلن گرینوالد» نویسنده چپگرا و مستقل اندیش روزنامه «گاردین» را بازی می کند.
روی فرش قرمز جشنواره تورنتو، آلیور استون به خبرنگاران می گوید، اسنودن، سوژه داغی است، چون اداره امنیت ملی آمریکا، گسترشی جهانی دارد و قابلیت دسترسی به همه جور اطلاعات.
استون می گوید: «هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. فیلم هنوز افتتاح نشده و ممکن است همین فردا هک شود.»
او می گوید در طول ساختن فیلم، همیشه دلواپس بود و مخفیانه کار می کرد و سعی می کرد همه مراودات چهره به چهره و روبرو، و همه مکاتبات، روی کاغذ، نه از طریق اینترنت، انجام گیرد. او می گوید آنها مکالمات راه دور خود را رمزگذاری می کردند.
بازیگر جوزف «گوردون-له ویت» می گوید خیلی از حرفه ای های اطراف او، در باره قبول این نقش به او هشدار دادند، چون هم نقشی جنجال برانگیز است، و هم معلوم نبود که فیلم، موفقیت تجاری داشته باشد.
ولی آشنائی بیشتر با پیامد افشاگری اسنودن، و شخصیت او، در بازیگر احترام و سپاس برانگیخت. «گوردون-له ویت» می گوید افتخار می کند که فرصت یافته نقش این آدم را بازی کند.
بعضی از منتقدها، از جمله «کایل اسمیت» در «نیویورک پست» فیلم «اسنودن» را «چرند» و «تقلید آبکی» فیلمهای جاسوسی می دانند. اما برخی دیگر، از جمله «ای او اسکات، سرمنتقد نیویورک تایمز، آن را بهترین کار آلیور استون در بیست سال اخیر می دانند.
«سیتیزن فور»
تنها فیلمی که پیش از این در باره «اسنودن» بیرون آمده، مستند «سیتزن فور» (شهروند۴) است که دو سال پیش، جایزه اسکار بهترین مستند را دریافت. آن فیلم، کار مستندساز «لورا پوآتروس» چند شب تب آلودی که «اسنودن» با خانم پوآتروس و «گلن گرینوالد» نویسنده «گاردین» در هنگ کنگ گذراند، به تصویر می کشد.
خانم پواتروس در این فیلم با اسنودن مصاحبه می کند و گفت و شنودهای او را با «گرینوالد» و دیگران به تصویر می کشد. این دو را خود اسنودن برگزیده بود تا حامل پیام او و داده هائی که از کشور خارج کرده بود، باشند و در صورتی که به او حمله شود، جزئیات آن را فیلم بگیرند و گزارش بدهند.
در یک صحنه کلیدی از فیلم «اسنودن» ساخته «آلیور استون»، در اتاق یک هتل در هنک گنگ، نویسنده گاردین زکری کوئینتو با همتای خود در روزنامه نیویورک تایمز جر و بحث می کند، در حالیکه خود اسنودن، با بازی «جوزف گوردون-له ویت» با نگرانی پشت سر او در اتاق بالا و پائین می رود.
نگرانی آنها این است که اگر نیویورک تایمز چهار ساعت، تا از راه رسیدن سردبیر کل، برای انتشار اسناد صبر کند، فرصت از دست می رود و امکان دارد همه آنها در هنک گنگ به دام سازمان «سیا» بیافتند.
فیلم «اسنودن» این صحنه را محور سناریوی داستانی خود کرده و ماجرای گذشته ادوارد اسنودن را در اطراف این صحنه به صورت خاطره یا «فلش بک» بازسازی می کند.
ولی، به قول ای او اسکات، منتقد نیویورک تایمز، هنوز هم اگر کسی بخواهد فیلمی درباره اسنودن ببیند، باید «سیتزن فور» را ببیند و فیلمی که از این ماجرا در تاریخ می ماند، همان سیتزن فور است، نه فیلم آلیور استون.
اما فیلم «سیتزن فور» در متن ماجرا بود، بخشی از داستان اسنودن است. حضور مستندساز «لورا پوآتراس» خواسته خود «اسنودن» بود، همانطور که حضور نویسنده یکه تاز روزنامه «گاردین» لندن، «گلن گرین والد» هم بخشی از ماجرا بود.
اسنودن، اسنادی که کپی کرده بود، در آن جلسه معروف در اتاق هتلی در هنک کنگ، به این دو نفر داد، در حالیکه هر سه می ترسیدند ماموران «سیا» هر آن ممکن است از راه برسند و دستگیرشان کنند.
آن صحنه، و فیلم «سیتزن فور» در واقع، محور و مرکز ثقل فیلم «اسنودن» است، که به صورت داستانی، بازسازی شده. از این صحنه محوری است که سناریو، به عقب و جلو می پرد.
شنود فله ای
ادوارد اسنودن، کارمند سابق تعمیرات شبکه های کامپیوتری سازمان های اطلاعاتی-امنیتی آمریکا، سه سال پیش گنجینه بزرگی از اسناد «اداره امنیت ملی» را به دست گروهی دستچین شده از روزنامه نگاران بین المللی سپرد تا از برنامه گسترده دولت آمریکا برای شنود و ضبط داده های صدها میلیون شهروند و مخابرات و مکاتبات و مراودات تلفنی و اینترنتی آنها، پرده بردارند.
این اسناد با توضیح و تفسیر و حواشی، همزمان در روزنامه های نیویورک تایمز، گاردین و زودویچه سایتونگ آلمان، منتشر شدند. واکنش گسترده مردم و رسانه ها، دولت آمریکا را وادار کرد که در نظام گردآوری داده های شهروندان، به اصلاحات گسترده دست بزند.
اسنودن، که به جرم سرقت اسناد تحت تعقیب بود، به هنک کنگ رفت، با برنامه نامشخصی برای پناه بردن به یک کشور ثالث، اما سر راه پرواز به آمریکای جنوبی، در مسکو اعتبار مسافرتی خود به عنوان یک شهروند آمریکا را از دست داد و به ناچار، در روسیه پناهندگی گرفت.
واسطه پناهندگی او، «آناتولی کوچرانا» وکیل روسی بود که همچنان هم وکالت او را در روسیه برعهده دارد و از کتاب داستانی که در این باره نوشته، میلیون ها دلار پول در آورده است. بعضی او را به کاخ کرملین مرتبط می دانند، اتهامی که خودش به شدت رد می کند.
عجله و تاخیر
این فیلم، ابتدا قرار بود بهار گذشته در آمریکا اکران شود، ولی به افتتاح در جشنواره کن نرسید، چون مونتاژ آن به اتمام نرسیده بود.
بنا به گزارش های رسانه های حرفه ای، پخش فیلمی که عجولانه ساخته شده بود تا از ورود فیلم های رقیب به بازار جلوگیری کند، سرانجام بیش از یک سال به تعویق افتاد، از یک سو به خاطر طول کشیدن مونتاژ فیلم، و از سوی دیگر به خاطر انصراف کمپانی هاُ، از جمله سونی، از دنبال کردن پروژه های رقیب.
ماجرای اسنودن، جنجالی تر و با اهمیت تر از آن بود که کارگردانی مثل «آلیور استون» بتواند خود را از آن دور نگه دارد. طی سی سال اخیر، او در باره موضوع های حساس تاریخی آمریکا، فیلمهای جنجالی ساخته. از شایعه های گوناگون در باره ترور «جان اف کندی» گرفته تا ماجرای پشت پرده استعفای «ریچارد نیکسون»، از مرگ مرموز خواننده گروه «دورز» گرفته تا رابطه پیچیده پدر و پسر در خانواده «جرج بوش» پدر و پسر.
اما وقتی آلیور استون، حقوق تهیه فیلمی بر اساس کتاب داستانی «اناتولی کوچرانا» وکیل روسی «اسنودن» را خریداری کرد، و به این بهانه، موافقیت اسنودن برای تهیه فیلم در باره او را جلب کرد، هیچکدام از استودیوهای بزرگ آمریکا، حاضر نشدند در پروژه ای جنجالی، سرمایه گذاری کنند.
بنا به گزارش نیویورک تایمز، از آن کتاب در فیلم استفاده نشده، ولی خرید آن، به «استون» کمک کرد که به خود «اسنودن» نزدیک شود و پیش نویس سناریوی عجولانه مستندساز «کیران فیتزجرالد» را به او نشان بدهد.
پس از ملاقات بی نتیجه با مسئولان تمام استودیوها، یکی از همکاران به «استون» اطلاع داد که شرکت تولید و پخش «اوپن رود فیلمز» آماده همکاری است، برای تامین ۴۰ میلیون دلار سرمایه. نخستین واکنش «استون» این بود که گفت اسم این شرکت را نشنیده.
شرکت نوپای «اوپن رود فیلمز» در مقایسه با «سونی» «برادران وارنر» و «یونیورسال» شرکت نسبتا کوچکی است، اما حسن آن این است که دو غول سینماداری پشت سر آن هستند، صاحبان ده ها هزار اکران سینما.
«اوپن رود فیلمز» را شرکتهای «ای ام سی اینترتینمنت» و «ریگال اینترتینمنت گروپ»در سال ۲۰۱۱، یعنی پنج سال پیش، به وجود آوردند، و از جمله محصولات آن فیلم «اسپات لایت» است که سال گذشته برای ۶ جایزه اسکار نامزد شد.