روزنامه اعتماد، چاپ تهران، روز پنجشنبه نهم شهریور، در گزارشی درباره اخراج دهها تن از اساتید دانشگاهها در روزهای اخیر و حدود سه هفته پیش از آغاز سال تحصیلی نوشت هنوز تعداد دقیق آنها مشخص نیست. این روزنامه، از این اخراجها به عنوان سیاست «يكدستسازی بدنه آموزش عالی» نام برده است.
بر اساس گزارشها، محسن برهانی، داريوش رحمانيان، آذين موحد، حسين علايی، علی شريفیزارچی، آمنه عالی، حميده خادمی، رضا صالحیاميری، رهام افغانیخراسكانی و محمدرضا نظرینژاد، وحید عیدگاه، لیلی ورهرام، جواد بشری، قاسم عزیزی، میلاد عظیمی، حسین مصباحیان و مهدی خویی، از جمله اساتیدی هستند که احكام بدوی شفاهی يا كتبی ممنوعيت از تدريس و یا انفصال از تدریس دريافت كردهاند.
اعتماد در گزارش خود با اشاره به آنچه «روزهای تلخ» برای بیش از ۱۵۰ دانشگاه ایران خواند، افزود: «يكدستسازی بدنه آموزش عالی، پروژهای است كه با جديت در دولت سيزدهم دنبال میشود و اين كابينه برخلاف همتايانش در دولتهای نهم و دهم، قصد آتشبس ندارد.»
در گزارش این روزنامه به شمار اساتیدی که پس از بهمن ۵۷ و نیز به دنبال «انقلاب فرهنگی» سال ۱۳۵۹ در دانشگاههای ایران اخراج شدند، اشاره نشده است.
اعتماد در بخشی از گزارش خود نوشت که ۱۵۷ استاد در دولتهای محمود احمدینژاد، حسن روحانی و ابراهیم رئیسی، اخراج، تعليق و یا به اجبار بازنشسته شدهاند و در این مورد، از جمله به اسامی محمدجواد حقشناس، محمد كيانوشراد، داوود سليمانی و الهام فخاري اشاره کرد.
مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند
این روزنامه اضافه کرد که استادان ديگری در پيامهايی برای این روزنامه گفتهاند كه با «بهانههايی همچون ركود علمی، تخلف علمی، ختم قرارداد همكاری، تبديل نشدن وضعيت آموزشی، تاييد نشدن صلاحيت ادامه عضويت در هيات علمی دانشگاه، با حكم مسئولان دانشگاه، اخراج، وادار به بازنشستگی يا بازخريدی خدمت شدهاند.»
اعتماد بدون اشاره به نام این گروه از اساتید نوشت که تعدادی هم دليل حذف شدن خود از نظام آموزش عالی را با «نقد عملكرد سياسی، اقتصادی و اجتماعی كابينه سيزدهم، حمايت از دانشجويان و مردم معترض از طريق امضای بيانيههای اعتراضی، تعطيلی موقت كلاس درس به نشانه همراهی با معترضان، مطالبه آزادی بيان و استيفای حقوق شهروندی بعد از رخدادهای پاييز پارسال و پس از جان باختن مهسا امينی» در بازداشت گشت ارشاد مرتبط میدانند.
با این همه، مقامهای وزارت علوم و روسای دانشگاهها دلایل دیگری را برای حذف این اساتید عنوان کردهاند. در این ارتباط، محمد خلج اميرحسينی رئيس مركز جذب اعضای هيات علمی وزارت علوم، به خبرگزاری ايلنا گفت كه «در برخی موارد، دليل تمديد نشدن قراردادها و به خصوص، قرارداد اساتيد پيمانی، ركود علمی است.»
او عنوان کرد: «مطابق قانون، هر استاد پيمانی بايد حداكثر ظرف ۵ سال بتواند شرايط لازم تبديل وضعيت خود را ايجاد كند و اگر اين تبديل وضعيت برای دانشگاه اثبات نشود، استاد نمیتواند طبق قانون، ادامه قرارداد داشته باشد و ادامه قرارداد چنين استادی، چه بسا به ضرر دانشجويان و دانشگاهها تمام خواهد شد.»
پیش از این هم محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد، روز چهارم شهريور در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، عنوان کرد که «برخی سالها كار میكنند و وقتی به سن بازنشستگی میرسند، در خصوص اتمام فعاليت خود نصف ماجرا را میگويند.»
او افزود: «برای اينكه جوانان هم سر كار بيايند و جريان زنده هيئت علمی حفظ شود، بايد از جوانان بهره ببريم.»
همچنین ببینید: یک استاد دانشگاه شریف، جذب مخفیانه پانزده هزار استاد همسو با حکومت را «فاجعه» خواندهمزمان با این سخنان، شماری از نیروهای وابسته به حکومت، با عنوان «استاد» جایگزین اساتید اخراجی شدهاند. همچنین نامهای انتشار یافته است که بر اساس آن، قرار است ۱۵ هزار تن جذب هیئت علمی دانشگاهها شوند؛ نامهای که انتقادهای گستردهای را در شبکههای اجتماعی و از جمله منتقدان حکومت به دنبال داشته است.
در این حال، «کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران» یکشنبه پنجم شهریورماه با صدور بیانیهای، نسبت به «مداخله مخرب» نهادهای دولتی، امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در حوزه آموزش و دانشگاهها هشدار داد.
همچنین ببینید: کانون صنفی استادان دانشگاهی ایران «دخالت فراوان نهادهای امنیتی-اطلاعاتی» را محکوم کرددر این ارتباط، وبسایت «مدارا» روز پنجم شهریور خبر داد: «سجاد صفار هرندی، فرزند محمدحسین صفارهرندی وزیر ارشاد دولت احمدینژاد، به عنوان استاد، راهی دانشگاه صنعتی شریف شده است.»
پیش از او نیز امیرحسین ثابتی، مجری شبکه افق رادیو و تلویزیون حکومتی ایران و عضو جبهه پایداری، عنوان استادی معتبرترین دانشگاه صنعتی ایران را کسب کرده بود.
قرار است این دو «درس انقلاب اسلامی» را تدریس کنند.
اخراج اساتید پس از انقلاب بهمن ۵۷
در همین حال، وبسایت رویداد ۲۴ در گزارشی اشاره کرد که پس از «انقلاب فرهنگی سالهای ۵۹ تا ۶۲ و تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی که بعدها به شورای فراقانونی انقلاب فرهنگی (که خود نقض آشکار تفکیک قوا و اصل پاسخگویی محسوب میشد) تبدیل شد» استادان و دانشجویان «مارکسیست و مخالفان انقلاب» حذف شده بودند و «دوگانه اصولگرایی و اصلاحطلبی هنوز قادر به نشستن سر یک سفره بودند.»
ابوالحسن ریاضی، معاون پیشین سازمان امور دانشجویان، به رویداد۲۴ گفته که «مدیریت سیاسی دانشگاهها ربطی به دولتها ندارد. از انقلاب فرهنگی به این ور، دانشگاه همیشه دستخوش تصفیه سیاسی بوده و این فقط در دولتهای مختلف شدت و ضعف داشته است.»
به اعتقاد او، « اتفاقی که الان در جریان است مشابه اتفاقات سال ۱۳۵۹ و جریان انقلاب فرهنگی است و با چیزی شبیه به تغییر نگرش در سطح حاکمیتی روبرو هستیم و به نظر میرسد قرار است تعداد قابل توجهی استاد بروند و تعداد قابل توجهی استاد جدید جایگزین شوند.»
همچنین ببینید: هشدار کانون نویسندگان ایران: تصفیه دهه ۶۰ دانشگاهها در حال تکرار استمرکز اسناد حقوق بشر ایران پیش از این در گزارشی در بهمن سال ۱۳۹۰ نوشته بود که پس از تعطیل شدن دانشگاههای ایران در بهار سال ۱۳۵۹، «صدها تن از اساتید و دانشجویانی که گفته میشد با معیارها و ارزشهای انقلاب ایران در تضاد هستند»، اخراج شدند.
این مرکز از جمله به بهائیان اشاره کرد که امکان تحصیل و نیز تدریس را در دانشگاههای ایران نداشتند و شمار زیادی از آنها مجبور به مهاجرت و یا فرار از ایران شدند.
در این گزارش اشاره شده است که «نگرانی در مورد تأثیر گروههای چپ گرا و نیز اساتیدی که از هواداران حکومت شاه بودند، سبب شد که حتی از تابستان ۱۳۵۸ ایدۀ بستن طولانی مدت دانشگاههای ایران در سطوح بالای حکومت ایران مطرح گردد.»
در این ارتباط، روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، در پیام سال نو در روز اول فروردین ۱۳۵۹ گفت: «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بهوجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غربند، تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.»
حدود یک ماه پس از این پیام، دانشگاههای سراسر ایران، صحنۀ درگیریهای میان اسلامگراها از یک سو و گروههای دانشجویی چپگرا از سوی دیگر شد که این آغازگر انقلاب فرهنگی و متعاقب آن، «اسلامی کردن» سیستم آموزش عالی شد.
خمینی در روز ۲۹ فررودین همان سال در پیام دیگری گفت: «ما از دانشگاههای غربی و آموزش جوانان ما در جهت منافع شرق و غرب است میهراسیم.»
در این ارتباط، مرکز اسناد حقوق بشر ایران به سخنان عبدالکریم سروش، عضو وقت ستاد انقلاب فرهنگی، استناد کرده است که گفته بود: «در مجموع، حدود ۷۰۰ تن از ۱۲هزار تن اساتید دانشگاه پاکسازی شدند.»
با این همه، به گفته این مرکز، تا سال تحصیلی ۶۳-۶۲ که پس از «انقلاب فرهنگی» مورد نظر جمهوری اسلامی، نخستین سال کامل فعالیت دانشگاهها پس از بازگشایی بود، تعداد استادیاران و دانشیاران از حدود ۱۷ هزار تن در سال ۱۳۵۹، به حدود ۹ هزار تن کاهش یافته بود.
در این حال، اخبار و گزارشهای رسانهای نشان دهنده آن هستند که حکومت جمهوری اسلامی در طول بیش از چهار دهه عمر خود موفق به حذف منتقدان و مخالفان نشده است.