با آغاز فصل چهارم «برگزیده»، موفقیت جهانی این سریال تلویزیونی درباره عیسی مسیح و حواریون او ادامه دارد.
این مجموعه که ابتدا به صورت یک پروژه کوچک در کلیسا آغاز شد، با حمایت مالی میلیونها تماشاگر در نقاط مختلف جهان، به یکی از موفقترین آثار صنعت سینما و تلویزیون تبدیل شده است.
برگزیده در چارچوب یک درام تاریخی به کارگردانی دالاس جنکینز و با حضور بازیگران مطرح بینالمللی، گوشههایی از زندگی عیسی مسیح و حواریون او را به تصویر میکشد.
این مجموعه در اپلیکیشن مخصوص برگزیده، و همچنین در شبکههای پخش اینترنتی «نتفلیکس» و «آمازون» در دسترس علاقمندان است.
رضا دیاکو، هنرمند ایرانی بریتانیایی، نقش فیلیپ، یکی از حواریون مسیح را بازی میکند. او در گفتوگو با صدای آمریکا درباره این سریال و سایر پروژههای هنری خود مانند «تهران»، «نسخه فارسی»، یا «لولیتاخوانی در تهران» توضیحاتی داد.
. درباره برگزیده توضیح دهید، چگونه به جمع بازیگران این سریال پیوستید که بسیار هم موفق است؟
درسته، سریال بسیار موفقی است؛ در خبرها خواندم که این سریال بیش از ۴۰۰ میلیون تماشاگر در نقاط مختلف جهان دارد و هر روز محبوبیت آن افزایش مییابد.
من فصل اول را بهعنوان بیننده تماشا کردم و به نظرم بسیار جالب بود. این مجموعه تلویزیونی داستان عیسی مسیح و حواریون او را به تصویر میکشد.
من از فصل چهارم به برگزیده ملحق شدم و نقش فیلیپ، از حواریون مسیح را بازی میکنم. در فصلهای پیشین بازیگر دیگری ایفای این نقش را برعهده داشت، ولی من جایگزین او شدم.
تجربه بسیار جالبی است و از بازی در این مجموعه لذت میبرم. در دنیای امروز مردم به دنبال آثار عمیق و پرمفهوم هستند و به نظرم یکی از دلایل موفقیت سریال همین موضوع است.
هدف سریال ترویج مسیحیت نیست، بلکه در چارچوب یک درام تاریخی، درسهایی را که میتوان از رویدادهای آن دوران گرفت، با تماشاگران به اشتراک میگذارد.
از طرفی ماجراهای سریال از دید حواریون عیسی بیان میشود و همین نگاه انسانی آنها، و چالشهایی که دارند، مثلا شک و تردیدهایی درباره مسیح و پیامش، باعث جذابیت بیشتر داستان شده است.
فیلیپ، نقشی که من بازی میکنم، شخصیت جالبی دارد. میتوان گفت که او یک هیپی است که از خانواده خود فرار کرده و همراه با جان باپتیست (یحیی تعمیددهنده)، در دشت و بیابان زندگی میکند.
او با سایر حواریون متفاوت است و شور و هیجان زیادی برای مسیح دارد. فیلیپ شیفته عیسی است و کمتر به معجزه نیاز دارد تا به او باور داشته باشد.
. شما یک بازیگر ایرانیتبار هستید، به هر حال این مجموعه درباره عیسی مسیح و حواریون او هست؛ چطور برای بازی در نقش فیلیپ انتخاب شدید؟
نکته جالبی است. تهیهکنندگان سریال تلاش میکنند تا در انتخاب دستاندرکاران و بازیگران تنوع وجود داشته باشد.
تعدادی از عوامل اصلی «برگزیده» مسیحی هستند، ولی آنها تأکید زیادی روی همین تنوع قومی، نژادی، و دینی دارند و در گزینش دستاندرکاران و بازیگران هیچ محدودیتی قائل نیستند.
هنرمندانی که نقش حواریون را بازی میکنند، پیشینه و باورهای متفاوتی دارند و همه آنها مسیحی نیستند. به نظرم این موضوع بسیار جذاب است، چون ما از جنبه انسانی به این نقشها نگاه میکنیم و نه فقط تک بعدی و براساس باور یا اعتقاد دینی.
من از فصل دوم در مراحل آزمون شرکت کردم و علاقمند بودم تا نقش فیلیپ و یکی دو نفر دیگر از حواریون را بازی کنم. البته نقش فیلیپ را به هنرمند دیگری دادند، ولی بعد از دو سال به من رسید و در فصل چهارم آن را بازی میکنم.
. مقداری درباره خودتان توضیح دهید تا بیشتر با شما آشنا شویم.
من در ژنو متولد شدم و تا پنج سالگی در سوئیس زندگی کردم. بعد به ایران رفتم و پس از دوران تحصیلات راهنمایی به اتریش مهاجرت کردم.
الان پانزده سال است که در لندن زندگی میکنم. ولی در دو سال اخیر به خاطر پروژههای هنری خود به نقاط مختلف جهان مانند، مصر، کشورهای اروپایی، و یا تگزاس، میروم.
. چگونه به بازیگری علاقمند شدید؟ از کجا شروع شد؟
به این صورت نبود که از کودکی بخواهم بازیگر شوم. در دبستان از طریق آشنایانی که داشتیم سر صحنه بعضی سریالها و برنامههای تلویریونی میرفتم؛ چهرههایی مثل رضا عطاران را دیدم و کارهای پشت صحنه انجام میدادم.
از طرفی، مادرم علاقه زیادی به سینما داشت و آثار کارگردانهایی مانند اینگمار برگمان، داریوش مهرجویی، یا اصغر فرهادی را تماشا میکرد.
این عوامل باعث شد به سینما علاقمند شوم. البته ابتدا در رشته روانشناسی تحصیل کردم و میخواستم روانپزشک شوم، ولی شرایط به صورت عجیبی تغییر کرد و به سمت بازیگری رفتم.
در سالهای اخیر همه چیز به خوبی پیش رفته و در نقشهای مختلفی بازی کردم؛ گویی جهان میخواست که من در این حرفه فعال باشم، چون ابتدا مسیر دیگری داشتم ولی به سرعت تغییر کرد.
. سریال «تهران» نخستین تجربه جدی شما در زمینه بازیگری است. درباره این پروژه توضیح دهید؟
تهران اتفاق جالبی در زندگی من بود، چون بلافاصله پس از پایان مدرسه بازیگری در لندن این نقش به من پیشنهاد شد.
معمولا پس از پایان دورههای بازیگری مدتی طول میکشد تا نقشهای جالب بگیرید، و از طرفی پروژههایی که دنبال بازیگر جوان ایرانی باشند زیاد نیست؛ به همین دلیل این سریال نوعی معجزه برای من بود.
هنوز مدیر هنری هم نداشتم و تهیهکنندگان سریال من را پیدا کردند. تهران پروژه مهمی برای من هست و به صورت حرفهای وارد عرصه بازیگری شدم.
تجربه عجیبی بود. در یونان فیلمبرداری کردیم و بعد از سالها که از ایران خارج بودم، با بازیگران و عوامل ایرانی دیگری آشنا شدم که بعضی از آنها در این کشور پناهنده بودند. در محیطی بسیار دوستانه کار کردیم و تجربه خوبی داشتم.
تمرکز اصلی این سریال بر عشق و روابط انسانی است و نه اختلافات سیاسی؛ از این نظر نیز برای من جذاب و بهیادماندنی است.
. به چه نقشهایی علاقه دارید، چه سلیقهای در این زمینه دارید؟
پیش از هر چیر علاقمند هستم با کارگردانهایی کار کنم که پروژههای گذشته آنها را میشناسم. این برای من بسیار جذاب است.
به کارگردانهای عمیقگرا نیز علاقمند هستم، به خصوص آنهایی که به داستانهای پیچیده و چند لایهای میپردازند؛ چهرههایی مانند پال توماس اندرسون، یورگوس لانتیموس، اصغر فرهادی، بهمن قبادی، یا سعید روستایی.
نقش شخصیتهای عجیب و غریب را دوست دارم، افرادی که درگیر نوعی مشکلات درونی هستند. در حدی که زندگی را فهمیدم، همه ما گرههای درونی داریم که با ارائه آنها در نقش شخصیتهای سینمایی، میتوانیم این پیام را به سایرین منتقل کنیم که تنها نیستند.
مشتاق هنرنمایی در چنین نقشهایی هستم و با تمام وجود آنها را بازی میکنم؛ نقشهایی مثل جوکر، که شخصیتی غیرمنتظره و دنیای عجیبی دارد.
. درباره بازی در فیلم «نسخه ایرانی» به کارگردانی مریم کشاورز توضیح دهید، که اکران موفقی داشت و با استقبال زیادی مواجه شد؟
این پروژه جالبی است. من پیش از این بیشتر در نقشهای دراما، جدی، یا سیاسی-اجتماعی بازی کرده بودم و شخصا چنین آثاری را ترجیح میدهم.
نسخه ایرانی، یک فیلم کمدی است، البته کمدی با معنایی که حرفی برای گفتن دارد. انتخاب بازیگران تقریبا دو سال طول کشید، چون این داستان براساس زندگی واقعی مریم کشاورز شکل گرفته است و برای او بسیار مهم بود که بازیگران را برای نقشهای درستی انتخاب کند.
در ترکیه فیلمبرداری کردیم و با توجه به این که واقعا بازیگران را به درستی انتخاب کرده بود، روحیه خوبی وجود داشت و مانند اعضای خانوادهای بودیم که در یک خانه زندگی میکردیم.
من نقش حمید، یکی از هشت برادر مریم کشاورز را بازی کردم. یک شخصیت به اصطلاح «خوره فناوری» که حتی اپل و استیو جابز میخواستند با او کار کنند.
بازی در این فیلم تجربهای جذاب و عمیق، در عین حال سرشاز از شادی و خنده، و خاطراتی شیرین بود.
. به نظر شما ساخت چنین آثاری درباره ایران یا ایرانیها چه اهمیتی دارد؟ چه نقشی در معرفی فرهنگ و هنر ایران یا ایرانیها در جهان دارد؟
بسیار مهم است. خوشبختانه ساخت چنین آثاری بیشتر شده و تصویر واقعی از ایرانیها نشان میدهند. یکی از دلایل موفقیت نسخه ایرانی در جشنوارههایی مانند «ساندنس» همین موضوع بود و باعث شد جوایز زیادی را ببرد.
این فیلم نشان داد ایرانیها ترسناک نیستند، یا ارتباطی به حکومت یا سیاست کشورشان ندارند؛ آنها نیز انسانهایی هستند مانند سایرین که زندگی میکنند، خانواده دارند، و با چالشهای مختلفی مواجه هستند.
به تدریج حتی آثار سیاسی نیز شخصیتپردازی بهتری درباره ایرانیها دارند و همه چیز فقط سیاه و سفید نیست. این واقعا مهم است که تصویر کاملتری از ایرانیها ارائه داد تا دنیا بفهمد که ما فقط این آدمهایی نیستیم که در خبرها نشان میدهند.
. یکی از پروژههای آیندهای که در پیش دارید، فیلم «لولیتا خوانی در تهران» است، اثری که با اقتباس از کتاب آذر نفیسی ساخته خواهد شد. درباره این فیلم صحبت کنید؟
«لولیتاخوانی در تهران» کتاب شناختهشدهای به ویژه برای ایرانیها محسوب میشود و ساخت فیلم آن خبر خوبی است. البته هنوز اطلاعات زیادی درباره مراحل ساخت و زمان اکران در دست نیست و نمیدانم که کار چه زمانی آغاز میشود.
از نظر شخصی خوشحالم که در این پروژه هستم، موقعیت خاصی است که با هنرمندان بزرگی مانند گلشیفته فراهانی و زر امیرابراهیمی همکاری کنم. با آنها و تعدادی از هنرمندان جوانی که آشنا نبودم، دور هم جمع شدیم و درباره این پروژه صحبت کردیم.
من نقش بحری را بازی میکنم، کسانی که کتاب را خواندند، با او آشنایی دارند، شخصیتی که سردرگم است، یعنی از طرفی به ادبیات فارسی و استادش آذر نفیسی که نقش او را گلشیفته فراهانی بازی میکند، گرایش دارد، و از طرفی به حکومت اسلامی که جوانها را محدود کرده، متصل است.
او در دوراهی قرار گرفته است و باید درباره مسیر خود تصمیم بگیرد. ارائه شک و تزلزلی که این شخصیت دارد، برای من بسیار جذاب است.
. در نقشهای مختلفی بازی کردید. در برخی موارد ریش دارید و در برخی هم بدون ریش. ترجیح شما چیست؟ به چه نقشهایی علاقمند هستید؟
سئوال خوبی است. علاقهای به ریش ندارم، از بچگی در ایران با این موضوع مشکل داشتم و مطمئنم که مخاطبان شما دلیل آن را میدانند.
شخصا ترجیح میدهم نقش شخصیتهای غیرایرانی و مرتبط با سایر نقاط جهان را بازی کنم. به هر حال در چند کشور مختلف زندگی کردم و با زبانهای متفاوتی آشنا هستم؛ نقشهای دیگر برایم جذاب است.
در عین حال از نقش شخصیتهای ایرانی نیز استقبال میکنم، چون در سالهای اخیر آثار خوبی در این چارچوب ساخته شده و در پروژههای جالبی حضور داشتم.
ویژگیهای نقش اهمیت دارد و در صورتی که آن را بپسندم، مشکلی با داشتن یا نداشتن ریش ندارم. الان که با شما صحبت میکنم دوست دارم که این ریش بلند را بکنم؛ ولی برای نقشی که دارم باید آن را نگه دارم و بخشی از شخصیتی است که بازی میکنم.
سریال «دیپلمات» و فیلمهای «زنبوردار» با حضور جیسون استتون و «پیمان» با شرکت جیک جیلنهال، از جمله آثار دیگر رضا دیاکو در عرصه بازیگری است.