تارنمای خبری «کانورسیشن» (گفتوگو) در مقالهای به بررسی چگونگی استفاده جنبشهای اعتراضی از تصاویر زنانه و رسانههای اجتماعی برای مبارزه با ایدئولوژیهای جنسیتی نظامهای اقتدارگرا، از جمله حکومت جمهوری اسلامی، پرداخته است.
این مقاله، خلاصهای از یک پادکست هفتگی است که به صورت مشترک توسط دنیل مرینو، ویراستار علمی، و نهال الهادی، سردبیر دانش و فناوری این تارنما اجرا شده است.
به گفته نویسندگان این مقاله، جنبشهای اعتراضی مدرن، مانند اعتراضات جاری در ایران، اغلب حول محور زنانی هستند که توسط عوامل حکومتهای استبدادی آسیب میبینند یا کشته میشوند.
نویسندگان با اشاره به این که به راحتی میتوان این سوءاستفاده مداوم از زنان را، که تحت حمایت حکومت انجام میشود، نوعی تبعیض جنسیتی ساده محسوب کرد، میگویند اما به عقیده محققان این داستان ریشههای عمیقتری دارد.
در ادامه گفته میشود که نظامهای استبدادی اغلب فاقد یک ایدئولوژی منسجم هستند. بنابراین برای پر کردن این شکاف، بسیاری از رهبران به تبعیض روی میآورند و از جنسیت، نژاد، یا تمایلات جنسی برای تحقیر مخالفان و ایجاد حمایت استفاده میکنند. در نتیجه، با ورود اعتراضها به عصر رسانههای اجتماعی، سرکشی علیه جنسیت بهعنوان ابزار سرکوب، مولفهای بصری و هنری به خود گرفته است.
در تهیه این پادکست از نظرات سه کارشناس استفاده شده و با کمک آنها موارد مشخصی در کشورهای بلاروس، مصر، و ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
- جنبشهای زنان در ایران
این مقاله میگوید که مضامین جنسیتی و رسانههای اجتماعی به عنوان یک سلاح در اعتراضات جاری در ایران نیز دیده میشوند.
این اعتراضات به دنبال کشتهشدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد ایران آغاز شد و به سرعت به نقاط مختلف کشور گسترش یافت.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» همان طور که از نامش پیدا است، از بسیاری جهات بر بازگرداندن آزادیهای زنانی متمرکز است که توسط حکومت ایران به شدت محدود شدهاند.
پریچهر کاظمی دانشجوی دوره دکترا در دانشگاه اورگان است. او جنبشهای مقاومت زنان در سراسر خاورمیانه را با تمرکز بر استفاده از تصاویر در رسانه های اجتماعی مطالعه میکند.
او در این مقاله میگوید که جنبشهای قبلی زنان در ایران، مانند «آزادیهای یواشکی» که در آن زنان عکسهای بدون حجاب خود را در مکانهای عمومی منتشر میکردند، اغلب حول تصاویر متمرکز بودند.
خانم کاظمی توضیح میدهد که این تصاویر پس از سال ۱۳۹۸ و «به دلیل فضای بسیار سرکوبگرانه جمهوری اسلامی که واقعاً به زنان فرصت دیگری برای ابراز مخالفت نمیداد» متولد شد.
او در ادامه میافزاید که با آغاز اعتراضات به کشتهشدن مهسا امینی، ویدیوهای زیادی از درگیری میان نیروهای امنیتی و معترضان در رسانههای اجتماعی منتشر شد.
پریچهر کاظمی میگوید در نظامی که اعتراض عمومی میتواند باعث مرگ شما شود، چنین تصاویری به ابزاری تبدیل شده است تا مردم همچنان به جهانیان نشان دهند که در ایران چه میگذرد».
حکومت جمهوری اسلامی نیز مانند بلاروس و مصر رسانههای اجتماعی را به عنوان نوعی ابزار مقاومت سرکوب کرده است. خانم کاظمی درباره این که آیا رسانههای اجتماعی به طور کلی نیروی مقاومت هستند یا ابزار کنترل دولتی محسوب میشوند، نظرات جامعی داشت.
او میگوید: «شبکههای اجتماعی در سبک زندگی ما گنجانده شدهاند، و ما راهی برای استفاده از آن بهعنوان وسیله برای توسعه خودمان پیدا خواهیم کرد. اما نظامها از آن برای تداوم حکومت خود بهره میگیرند.»
این مطلب با استفاده از مقاله تارنمای «کانورسیشن» تنظیم شده است.