لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ایران ۱۴:۰۹

آیا سیاست یهودستیزی در ایران از سرگرفته می شود؟


کنفرانس افق نو، تهران، ۶-۹ مهر ۱۳۹۲
کنفرانس افق نو، تهران، ۶-۹ مهر ۱۳۹۲

نشریه آتلانتیک در مقاله ای به قلم دیوید فرام می نویسد: در پاییز سال ۲۰۱۳ حسن روحانی رئیس جمهوری ایران پیام نویدبخشی از آشتی به جهان غرب فرستاد. در دوران سلف او، محمود احمدی نژاد، ایران کنفرانسی جهانی با شرکت هولو کاست - منکران، توهم زدگان نظریه توطئه که گویا ۱۱ سپتامبر کار موساد بوده، یهود ستیزان افراطی چپی و راستی و دیگر نخود هر آش ها و نفرت پراکنان از اینجا و آنجای عالم به راه انداخت. روحانی در بدو انتخاب نه تنها این کنفرانس را منحل کرد بلکه حتی علناً و رسماً تصدیق کرد که هولوکاست در واقع رخ داده و بسیار هم چیز بدی بوده. حتی در سپتامبر ۲۰۱۳ با تبریک گفتن عید روش هاشانا به یهودیان جهان، روغن حلیم را بیشتر کرد.

اما امسال، آن گونه که وب سایت «مجمع ضد افترازنی» نوشته است، این کنفرانس ازنو احیا شده. این مجمع می نویسد: «وب سایت رسمی کنفرانس افق نو، از چند آمریکایی و سامی ستیز بین المللی و فعال ضد اسرائیل و نفی کننده هولوکاست نام برده که قرار است در این کنفرانس که افق نو نام دارد شرکت کنند. کسانی چون ماریا پومیه فرانسوی، هولوکاست- منکر معروف و مدافع نظریه توهم توطئه، کلودیو موفا، هولوکاست- منکر ایتالیایی، کوین بارت، از متوهمان توطئه و از شرکت کنندگان پروپا قرص برنامه های شبکه تبلیغاتی انگلیسی زبان پرس تی وی...

این گزارش همچنین می نویسد: خبرگزاری های ایرانی از احتمال حضور دیودون امبالا امبالا، بازیگر سامی ستیز فرانسوی خبر داده اند.

کنفرانس با سخنان مشاور شخصی رهبر، محسن قمی، آغاز شد که این کنفرانس رابه تنهایی «بزرگ ترین خطر برای صهیونیسم » اعلام کرد و گفت: «مقام های آمریکایی عروسک های خیمه شب بازی در دست لابی صهیونست هستند که از جهالت آمریکایی ها استفاده می کنند.»

به گزارش واحد مرکزی خبر، روز چهارشنبه نهم مهرماه، کنفرانس سه روزه افق نو که درآن «۳۴ اندیشمند از ۱۳ کشور دنیا با مقالات ضدصهیونیستی حضور داشتند» با صدور بیانیه ای پایان یافت. یکی از مفاد این بیانیه که به گزارش این خبرگزاری «به اتفاق آراء به تأیید اعضا رسید»، «اصرار بر بایکوت رژیم صهیونیستی در همه زمینه‌ها» بود.

به نوشته خبرگزاری های ایران، در دومین کنفرانس افق نو ، شرکت کنندگان به موضوع هایی چون « لابی‌های اسرائیل در پایتخت های کشورهای غربی، مذاکرات هسته ای ایران و نقش اسرائیل در این مذاکرات، آمریکا و سیاست‌های اسرائیل در خاورمیانه و آلاینده‌های فرهنگی هالیوود، روابط موساد در جریان حادثه یازده سپتامبر، تاریخچه عملیات‌های گمراه کننده موساد، رد پای صهیونیست در پنهان کردن حقایق ۱۱ سپتامبر و استراتژی جنبش حقیقت جوی یازده سپتامبر، جنگ غزه و راهکارهای بایکوت جهانی رژیم صهیونیستی اعم از قطع روابط سیاسی، بایکوت تولیدات اقتصادی، بایکوت روابط فرهنگی و روابط علمی، سنگینی سیاست های اسرائیل بر منافع ملی آمریکا در خاورمیانه، استقلال نظام سیاسی آمریکا و نفوذ آیپک» پرداختند .

سعید جلیلی، مذاکره کننده هسته ای پیشین ایران از سخن رانان این کنفرانس بود که به«نقش لابی های صهیونیستی در موضوع هسته‌ای ایران» پرداخت. و حسن رحیم پور ازغدی نیز سخنران دیگری بود که عنوان سخنرانی اش «اسلام ولایی و نارضایتی‌های جوامع پساسکولار» بود.

در پایان این کنفرانس به شرکت کنندگان یک تندیس داده شد و «از نویسندگان و مترجمان سه کتاب «بحران ساختگی در خصوص پرونده هسته ای ایران» نوشته گرت کورتر از آمریکا، «نقش لابی های صهیونیستی در ایتالیا» نوشته روبرتو کوالیا و کتاب «لابی صهیونیستی در اسپانیا» نوشته مانوئل گالیانا روس قدردانی شد».

به نوشته دیوید فرام، علاوه بر سعید جلیلی، علی اصغر سلطانیه، مذاکره کننده هسته ای دیگر نیز در این کنفرانس شرکت داشت. امری که در سخنان سناتور مارک کرک بر آن تاکید شده بود. جلیلی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۳ ایران سومین نفر شده بود.

دیوید فرام می پرسد: اما از سال گذشته که روحانی این کنفرانس را به عنوان بخشی از سیاست «دل به دست آوری» منحل کرد، تا به امروز، چه تغییری پیش آمده است.

او می افزاید: اما برخی از پاسخ ها در خود پرسش مستترند.

و پرسش ها:

۱- آیا رهبران ایران در سال ۲۰۱۴ کمتر از سال ۲۰۱۳ نگران عقاید آمریکا و غرب هستند؟ آیا فکر می کنند که حال که واشنگتن علیه دشمن آنان در کمپینی نظامی درگیر شده دیگر نیاز چندانی به نشان دادن چهره ای خندان به دولت های غربی ندارند؟ زمانی وینستون چرچیل به شوخی درباره این که چرا پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم دیگر با آمریکا چندان با سیاست رفتار نمی کند گفته بود: «آن موقع آن طور حرف می زدیم چون داشتیم نازش را می کشیدیم. اما حالا که جزو حرمسراست طور دیگری حرف می زنیم.» آیا ایران دارد روایت بی ادبانه تری از همین رفتار را نشان می دهد؟


۲- آیا در نبرد درونی قدرت در ایران زور مقابله جویان و سامی ستیزان چربیده است؟ آیا تکرار کنفرانس دولتی هولوکاست –منکری و یهود ستیزی علامت آن است که طرف هایی که کمتر بد بوده اند میدان را به حریف باخته اند؟ یعنی بدتر ها دارند رو می آیند؟ آیا شکست حماس- این رفیق یک روز موافق و یک روز ناموافق ایران-در جنگ غزه، سبب شده که ایران پایداری خود را بر تعهدش به نابودی اسرائیل به نمایش درآورد؟ پیام واقعی هولوکاست –منکران، در نهایت هم این است که «اصلا روی نداده» و هم این که «ما باید یک بار دیگر به راهش بیندازیم».

۳- یا اصلاً روحانی کلاً کاذب بوده؟ آیا شروع کارش در سال ۲۰۱۳ از همان شگردهای به شیوه یوری آندروپوف، رهبر پیشین اتحاد شوروی در دهه ۸۰ است که خود ش را یک لیبرال اندیش شیفته موسیقی جاز و ویسکی بوربون جا می زد؟ مگر همین آقای روحانی به معنی واقعی کلمه برنامه اتمی ایران را به مدت ۱۶سال اداره نکرده است؟ چقدر احتمال دارد که کسی که بخشی از عمر خود را صرف یک زیرساخت تسلیحاتی کرده در تعهد خود به اضمحلال آن روراست باشد؟ معاون پیشین مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی ادعا کرده که روحانی نزد او لاف زده که دارد از مذاکرات هسته ای استفاده می کند تا «برای پیش برد برنامه اتمی ایران زمان بخرد.»

دیوید فرام می نویسد: شاید پلنگ بخواهد برای مدت کوتاهی خط و خالش را، به خاطر هدف های مشابه استراتژیک، پنهان کند. اما اشتباه بزرگی است که فکر کنیم آن ها را عوض می کند. آن هم وقتی شواهد مخالف بسرعت تل انبار می شوند.

XS
SM
MD
LG