انتخابات و دموکراسی در آمریکا - بخش شانزدهم

در روند یک انتخابات دموکراتیک کسانی که از سوی مردم انتخاب می شوند، در حقیقت بجای آنان عمل می کنند و نمی توانند از این اعتماد سوءاستفاده کنند. قانون اساسی آمریکا در چنین مواردی پیش بینی های لازم را بعمل آورده است.

در آمریکا نمی توان به دلیل عضو کنگره بودن از قدرت نمایندگی مردم سوءاستفاده کرد. به همین دلیل وقتی که "چارلز رانگل"* عضو با نفوذ مجلس نمایندگان از ایالت نیویورک که ضمناً از پشتیبانی پرزیدنت اوباما نیز برخوردارست، از قدرت خود سوءاستفاده می کند، هیچ کس نمی تواند در تعیین سرنوشت سیاسی وی به جز خود مردم ایالت نظر بدهد و هیچ مقامی بجز کمیته های ذیربط در مجلس نمایندگان آمریکا نمی تواند در صحت یا سقم تخلف وی از قانون اظهار نظر کند؛ روندی که در حکومت های غیر دموکراتیک نمی تواند مطرح بشود.

مواردی این چنین یکی از نشانه های قدرتمند عملکرد دموکراسی در آمریکاست. شخصی که هم از حزب اکثریت – حزب دموکرات – است و هم نماینده مجلس، نماینده ای که ۴۱ سال است بر کرسی نمایندگی نشسته است، مجبور می شود از رياست کميته راهکارهای مجلس نمايندگان کناره گیری کند، زیرا منافع مردم را رعایت نکرده است. اجرای قانون، نشانگر حضور فعال دموکراسی است.

وظیفه فرد منتخب هنگام ورود به مجلس نمایندگان یا مجلس سنای آمریکا، رعایت حقوق و منافع مردمی است که وی را برای حفظ و حمایت از منافع خود برگزیده اند. اگر فرد منتخب بهر دلیلی تعهد خود را به حفظ وظایفی که بر عهده دارد، زیر پای گذارد از سوی قانون مورد تعقیب قرار خواهد گرفت. این تعقیب می تواند یا به عنوان سوءاستفاده از قدرت یا به عنوان زیر پای گذاردن مقررات حقوقی و اخلاقی کنگره آمریکا صورت بگیرد.

مردم باید بتوانند به نمایندگانی که انتخاب می کنند، اعتماد داشته باشند. مجلس نمایندگان آمریکا که اکنون یکصد و یازدهمین دوره خود را برگزار می کند در شروع کار با اشکالاتی بویژه برخورد با سنای آمریکا مواجه بود. در نیمه اول قرن نوزدهم، آمریکا شاهد افزایش رهبری احزاب در هر دو مجلس شد. در مجلس نمایندگان، محدوده قدرت رئیس مجلس بسیار گسترده بود به ویژه رؤسای کمیته های هر دو مجلس بسیار قدرتمند بودند. این وضع تا حدود ۴۲ سال پیش که قوانین داخلی کنگره آمریکا اصلاح شد؛ همچنان ادامه داشت.

وظایف مجلس نمایندگان و مجلس سنا، یعنی دو پیکره کنگره آمریکا در بسیاری از موارد متفاوت است، هر چند که هر دو در وضع قوانین با یکدیگر همکاری می کنند.

در ایالات متحده، مجلس سنا بنابر قانون اساسی آمریکا وظیفه دارد کسانی را که از سوی رئیس جمهوری نامزد احراز شغلی میشوند، تصویب یا رد کند. علاوه بر آن، تاًیید کنوانسیون ها و معاهدات بین المللی نیز با مجلس سناست. اما مجلس نمایندگان به کارهای دیگری از جمله مسئله استیضاح می پردازد. در تاریخ آمریکا مجلس نمایندگان تا بحال ۱۶ نفر را استیضاح کرده است که هفت نفر از آنان محکوم شده اند. استیضاح ویژه کسانی است که از سوی مردم انتخاب شده و در دفاتر خدمات عمومی انجام وظیفه می کنند. کار محاکمه فردی که از سوی مجلس نمایندگان استیضاح می شود؛ با مجلس سناست.

تا بحال دو نفر از رؤسای جمهوری آمریکا - آندرو جکسون و بیل کلینتون - نیز از سوی مجلس نمایندگان استیضاح شده اند، اما هر دو رئیس جمهوری از اتهامات وارده مبری شدند. برای این که راًی کافی برای مجرم شناختن رئیس جمهوری وجود داشته باشد، اکثریت دو سوم در مجلس سنا لازم است، که در مورد پرزیدنت آندرو جکسون، تنها یک راًی از تعداد لازم کمتر بود و در نتیجه وی تبرئه شد.
پرزیدنت کلینتون نیز از اتهامات وارده تبرئه شد.

در بخش بعدی به نظام قانون گزاری آمریکا می پردازیم، نظامی که پایه های حکومت مردم بر مردم است.
*Charles Rangel