دیدگاه | نوآوری، راز قدرت پول آمریکا 

آرشیو

یکی از معتبرترین روزنامه‌های اقتصادی – مالی جهان، دلیل قدرت پول آمریکا در برابر ارزهای خارجی را نوآوری آمریکا می‌داند که در پنجاه سال اخیر، از طریق همکاری نزدیک کسب‌وکارهای بزرگ با دانشگاه‌ها، بهره‌وری نیروی کار آمریکائی را افزایش داده، و به تحول مدام در اقتصاد آمریکا انجامیده است.

جیمز مک اینتاش، نویسنده ستون تحلیلی پرخواننده «استریت‌وایز» (STREETWISE) در روزنامه وال‌استریت جورنال در باره تحولات بازار سرمایه و سهام، روز ۱۱ سپتامبر (۲۰ شهریور) می‌نویسد دوره‌های ضعف و قدرت در دلار آمریکا، آشکارا به چرخه‌های اقتصادی مربوط نبودند، بلکه نوآوری و بدعت آمریکایی بود که چرخه‌های تحول آن با چرخه‌های قدرت پول آمریکا تطبیق می‌کند.

مک اینتاش می‌نویسد دلار در حال حاضر دوره نادری از جهش برتری را طی می‌کند که یکبار در هر نسل روی می‌دهد. در جهان واقعی و با احتساب تبادل بازرگانی، ارزش برابری دلار طی ۱۱ سال اخیر ۴۰ درصد بالا رفته و بعضی می‌گویند وقت آن است که دلار سقوط کند.

وال استریت جورنال می‌نویسد در کوتاه مدت، و در حالیکه دولت‌های اروپا تهدید‌های اقتصادی ناشی از بالا رفتن بهای انرژی را با پرداختن یارانه جذب می‌کنند، و بانک‌های مرکزی خارجی می‌کوشند در تلاش برای افزایش نرخ بهره بانکی، خود را به بانک مرکزی آمریکا برسانند، احتمال ضعیف شدن دلار در کوتاه مدت، قابل تصور است.

روز جمعه ۹ سپتامبر (۱۸ شهریور)، انفجار خوش‌بینی در بازارهای سهام سبب شد ارزش دلار سقوط کند، زیرا معامله‌گرانی که پیشتر دنبال دلار بودند، یک بار دیگر دلارهای خود را فروختند، اما تاریخ نشان می‌دهد که دوره‌های قدرت یا ضعف دلار، با چرخه‌های اقتصادی یا سیاست پولی هم‌زمان نبوده‌اند. چیز دیگری در جریان بوده است که مطالعه آن، برای درک چرخه کنونی بهای دلار، لازم است.

ماروین بارث،‌ پژوهشگر آمریکایی بازار سهام و اقتصاد، اعتقاد دارد که پیشگامی آمریکا در کامپیوتری شدن در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، اینترنتی شدن دهه ۱۹۹۰، و بهره برداری از نرم‌افزارهای تازه‌تر اینترنتی و هوش مصنوعی دهه اخیر، ارمغان‌ برتری آمریکا در تحقیق علمی و حاصل پیوند نزدیک میان دانشگاه و کسب‌وکار در آمریکا است.

وال استریت جورنال در تشریح فرضیه ماروین بارث می‌نویسد: هر نوآوری یا اختراع جدید، موجی از سرمایه به سوی خود کشید و بهره‌برداری از آن اختراع، سودآوری را افزایش داد و سرمایه‌های خارجی را جذب کرد، که به بالا رفتن ارزش برابری دلار منجر شد.

اما در هر مورد، چند سالی طول کشید تا سرمایه‌گذاری در اختراع یا نوآوری جدید، در کشورهای دیگر به اندازه آمریکا سودآور شود. پیش از آنکه کشورهای دیگر خود را به آمریکا برسانند، درآمد ناشی از سرمایه‌گذاری در آن اختراع یا نوآوری در اجتماع آمریکا توزیع شد و به انفجار مصرف انجامید، و آن هم انفجار در مسکن و املاک را در پی داشت.

به این ترتیب، آمریکا توانست برای خانه‌سازی، حتی بعد از آنکه امتیاز رقابتی خود را از دست داده بود، سرمایه‌های خارجی را به سوی خود بکشد که ارزش برابری دلار را کاهش دارد.

این ماجرا نشان می‌دهد که روندهای درازمدت نوسان دلار می‌توانند حتی در دوره‌های وقفه یا رکود موقت نیز ادامه یابند.

برای عرضه یکی از شواهد این فرضیه، بارث چرخه‌های متغیرهای متعدد اقتصادی را با استفاده از تکنیک تحلیل تکرار، یا آنالیز فرکانس، در مهندسی، بررسی کرد. چرخه سهم سرمایه‌گذاری در تولید ناخالص داخلی به چرخه درازمدت ۱۷ ساله دلار شبیه است، در حالیکه چیزهائی که در کوتاه مدت مهم به نظر می‌رسد، مثل سیاست پولی، تاثیر چندانی بر افق درازمدت ندارند.

وال استریت جورنال می‌نویسد در طول ۱۷ ساله چرخه‌های گذشته جادوئی نیست و دلیلی هم ندارد که تصور کنیم چرخه‌های آینده هم دقیقا به همین درازا خواهند بود. چرخه کنونی افزایش نرخ برابری دلار، از دهه‌ی ۱۹۷۰ که رئیس جمهوری ریچارد نیکسون پیوند دلار با طلا را قطع کرد، تاکنون، از هر چرخه دیگر افزایش نرخ دلار، طولانی‌تر است.

ماروین بارث فکر می‌کند که این چرخه می‌تواند طولانی‌تر هم بشود، دلیل آن هم اتفاق جالبی است که برای سرمایه‌گذاری خصوصی افتاده. میانگین سهم سرمایه‌گذاری خصوصی منهای مسکن در تولید ناخالص داخلی در سطح نسبت بالائی ثابت مانده است و از چرخه‌های بالا و پائین رفتن نرخ دلار، پرهیز کرده.

علی‌رغم شکایت‌های مدام که بخش خصوصی به اندازه کافی سرمایه‌گذاری نمی‌کند، متوسط ۱۰ ساله سرمایه‌گذاری بخش خصوصی از پایان دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان تاکنون، در بالاترین سطح خود قرار دارد. سهم میانگین هزینه تحقیق و توسعه در تولید ناخالص داخلی هم در بالاترین سطح خود است.

همچنین، آنچه بالقوه این چرخه را طولانی‌تر می‌کند، جهانی‌زدائی است، که هم برای جانشین ساختن زنجیره تامین جهانی در داخل کشور به سرمایه بیشتری نیاز دارد و هم مانع گستردن نوآوری و بدعت‌ می‌شود.

حتی سرمایه‌گذارانی که داستان نوآوری را قبول ندارند، نمی‌توانند انکار کنند که آمریکا در بازسازی اقتصاد خود بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۹، بهتر از دیگر کشورهای جهان توسعه‌یافته عمل کرده است. به برکت یک نوآوری دیگر آمریکائی، یعنی استخراج نفت از سنگ آمریکا اینک از این برتری هم برخوردار است که در تولید انرژی هم قدرت بزرگی باشد.

نویسنده وال استریت جورنال از کیت ژوکز، یکی از مدیران بانک سوسیته ژنرال فرانسه نقل قول می‌کند که گفته: «چرخه کنونی، به مقدار بسیار زیادی درباره برتری اقتصادی آمریکا است.»

مک اینتاش، نویسنده ستون «استریت وایز» وال استریت جورنال، در مقاله کوتاه خود در باره قدرت پول آمریکا، نتیجه‌گیری می‌کند که در کوتاه مدت، مسائل همیشگی مثل افزایش نرخ بهره بانکی و ترس از رکود اقتصادی، دلار را به نوسان می‌کشد. اما اگر آمریکا بتواند در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، شادابی اقتصادی خود را حفظ کند، پول آمریکا می‌تواند همچنان برای مدتی طولانی، قدرتمند بماند.

* برگردان فارسی این مطلب تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده است و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب‌دهنده دیدگاه صدای آمریکا نیست