بیشتر کسانی که این روزها در راهپیماییهای ضددولتی شرکت میکنند، خود را از چشم مأموران امنیتی دور نگه میدارند. این موضوع برای آنهایی که زخمی و مجروح میشوند بسیار مهمتر و حیاتیتر است. اما برخی، ناگزیر به فرار به خارج از کشور شدهاند ولو با بدنی رنجور و تنی زخمی.
نیویورک تایمز با یکی از این افراد به نام مسعود گفتگو کرده است. این روزنامه برای حفظ امنیت او، نام کاملش را ذکر نکرده است. مسعود ۲۷ ساله و برنامه نویس کامپیوتر، پس از اصابت دهها گلوله ساچمهای به بدنش، در حالی که از بدنش خون میرفت، خود را به نزد خانوادهاش در تهران رساند.
پدرش از او خواست که به بیمارستان برود. اما رفتن به بیمارستان برای معترضانی که در تظاهرات فراگیر ضددولتی در ایران زخمی شده اند، در حکم دستگیر شدن قطعی است. مسعود میگوید: «پدرم گفت فقط یک سال تو رو زندونی میکنن و غائله ختم میشه. اما همه میدونن که تو ایران فقط یک سال زندونی نمیشی.»
برآورد تعداد مجروحان اعتراضات ماههای اخیر که توانستهاند از کشور خارج شوند، به طور دقیق ممکن نیست، چون بیشتر آنها مخفی شدهاند. بعضی از آنها مثل مسعود با عبور از مرزهای زمینی توانستهاند خود را به عراق، به ویژه کردستان عراق، برسانند.
دیدهبان حقوق بشر ایران مستقر در نروژ میگوید دستکم ۳۲۶ نفر از جمله ۴۳ کودک در اعتراضات کشته، و هزاران نفر دیگر زخمی شدهاند.
مسعود میگوید که «مرگ مهسا امینی جرقه اعتراضات را زد.» او که با شلوار جین پاره و کفش ورزشی، در خانهای در سلیمانیه، در منطقه کردستان در شمال عراق، با خبرنگار نیویورک تایمز گفتگو میکرد، افزود: «بعد از کشته شدن مهسا، تازه چشمم به روی فقر و وضعیت فلاکتبار کشورم باز شد. دیگه دلم نمیخواست که این جور زندگی ادامه پیدا کنه.»
مسعود، که پنج هفته پیش از مرز گذشته و وارد عراق شده است، میگوید که هنوز بیش از ۵۰ گلوله ساچمهای زیر پوستش دارد. یکی از این گلولهها وارد گوش چپش شده و شنواییش را مختل کرده است. او میگوید دوستان او را نزد دکتری بردند که مخفیانه معترضان را معالجه می کرد. عکسهای رادیولوژی مجموعهای از گلولهها را از سر تا پایش نشان میداد.
مسعود گفته فردای روزی که ایران را ترک کرد، مادرش با او تماس گرفته و خبر داده که مأموران لباس شخصی بیرون خانه هستند و راجع به او سوال میکنند.
مسعود، پس از قطع خونریزی زخمهایش، یک هفته را در منطقه کردستان ایران گذراند تا بالاخره با کمک اعضای حزب کومله توانست از ایران بگریزد. او این روزها تقریبا تمام وقت خود را در داخل خانه و روی اینترنت میگذراند، و اخبار ایران را دنبال میکند. او میگوید به دلیل حضور طولانی مدت ماموران ایرانی در سلیمانیه، که روابط صمیمانهای با تهران دارد، میترسد از خانه خارج شود.
مسعود میگوید که عضو کومله نیست و علاقهای به آموزشهای نظامی ندارد، اما کومله به او کمک کرده و جایی برای ماندن به او داده است: «حالا اونا مثل خونواده من هستن.»
مسعود در پاسخ به این سوال که آیا آنچه که از سر گذرانده ارزش فداکاری داشته یا نه، تلاش کرد تا اشکهایش را مهار کند: «این سوال منو داغون کرد. نمیدونم چی بگم. هر چیزی داشتم از دست دادم. نه خونوادهای دارم، نه کشوری.» اما پس از مکثی، گفت: «وقتشه که حکومت دیکتاتوری که زندگی ۸۰ میلیون نفر و نابود کرد، از بین بره. این کاریه که به دست جوونهای شجاع عملی میشه.»
سازمانهایی مانند عفو بینالملل، در تلاشند تا آمار دقیقی از جانباختگان اعتراضات اخیر در ایران بهدست آورند اما به دلیل محدودیتهای شدید حاکم از سوی جمهوری اسلامی هنوز آمار دقیقی از تعداد کشتهها و زخمیهای اعتراضات سراسری ایران منتشر نشدهاست.
ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران اعلام کرد: «شمار جانباختگان اعتراضات سراسری در ایران در پایان ۲۵ آبان در مجموع ۶۰ روز اعتراضات به ۳۶۲ نفر رسیده است.»
به گزارش خبرگزاری هرانا شمار کودکان جانباخته نیز در ۲۴ ساعت از ۵۲ نفر به ۵۶ نفر رسیده است.
تعداد بازداشتیها هم از ۱۶ هزار نفر فراتر رفته و به عدد ۱۶۰۳۳ رسیده است. نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی فقط هویت ۲۰۷۴ نفر از بازداشتیها را اعلام کردهاند و بقیه افراد در بلاتکلیفی بهسر میبرند.
این مطلب گزیدهای از گزارش نیویورک تایمز است و منعکس کننده دیدگاههای صدای آمریکا نیست.