قاسم سلیمانی فرمانده نیروی ویژه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روز هشتم مرداد ماه فعالیتهای شاخه نظامی حماس، گردان عزالدین قسام، تیپ شهدای الاقصی، گردان ناصر صلاحالدین، تیپ ابوعلی مصطفی، جهاد اسلامی و همه گروههای مقاومت را ستود.
پایگاه خبری اینترنتی المانیتور در مقالهای مینویسد، تجلیل آقای سلیمانی از حماس قابل توجه است. سال ۱۳۹۱ که روابط حماس با سوریه به تیرگی گرائید، روابط ایران با حماس و حزبالله لبنان نیز به سردی گرائید.
حماس که از آن زمان در اتحادهای منطقهای به انزوا کشانده شده بود، حتی پیش از بروز جنگ اخیر در غزه در صدد بود تا باز به ایران بپیوند.
این حوادث، زمینه را برای رهبران در تهران – که بحران غزه را فرصتی برای گسترش نفوذ خود در منطقه میبینند – آماده کردند.
عدنان ابوعامر گزارشگر المانیتور، ماه گذشته از غزه، در مورد نقش ایران در کمک به حماس برای بالا بردن توان راکتی آن گروه گزارش داد.
نقش ایران در غزه نشانگر روندی بود که المانتیور بار اول در آبان ماه سال ۱۳۹۱ به آن اشاره کرد و نوشت «ایران اذعان کرده که ابزاری در اختیار دارد که به واسطه آن میتواند موازنه خاورمیانه را – حتی در مناطقی که دولتهای مخالف بر آن مسلط هستند – برهم بزند. اوضاع غزه و سوریه نشان میدهد که ایران توان جنگیدن در دو جبهه به طور همزمان را دارد. تهران به کسانی که تصور میکنند رهبران سنی در حال به دست قدرت هستند، میگوید: بیشتر فکر کنید.»
این هفته عدنان ابوعامر در گزارشی نوشت، هر چند ارتباط حماس با ایران همچنان با مشکلاتی همراه است، تغییر سیاستهای منطقهای ممکن است عواقبی برای اسرائیل دربرداشته باشد:
«تأثیر مخرب پیوند دوباره حماس و حزبالله با ایران برای اسرائیل این خواهد بود که تهران و دو متحدش به رغم مخالفت دمشق به یکدیگر نزدیک شده و فرصتی برای بهره گرفتن از اوضاع منطقه و تجدید پیمان با یکدیگر پیدا کردهاند. یک مقام فلسطینی مقیم لندن که در گفتگوهای وحدت حماس با حزبالله شرکت داشته، میگوید این جریان در گرماگرم ماه عسل روابط تهران و دوحه رخ داده است و میتواند به رغم وجود مشکلات میان ایران و حماس، به اتحاد مجدد دو طرف بیانجامد.
تلاش بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در رفع تهدیدهای ایران نزدیک بود وی را از تهدید حماس – و تونلهای زیرزمینی منتهی به داخل اسرائیل – غافل کند.
به نوشته شالومی الدار «سالها بود که نتانیاهو همه انرژی و میلیونها دلار از بودجه سامانه دفاع موشکی اسرائیل را صرف مبارزه با برنامه هستهای ایران میکرد. مردم اسرائیل سالها شاهد تهدیدهای ایران به نابودی کشورشان بودند. به گفته منابع خارجی، اسرائیل به طور جدی برای حمله هوایی به تأسیسات هستهای ایران تدارک میدید؛ و در همین حال دریافت که خطر تونلهای زیرزمینی حماس ملموستر و واقعیتر است.»
شبکه تونلها تا به حال جلوی تلاشهای اسرائیل برای وارد آوردن خسارتهای جدی به رهبری یا شالوده حماس را گرفته است. یک کارشناس مسائل اسرائیل میگوید رهبران حماس سر خود را از سنگرهایشان بیرون نمیآورند، ولی پیکارجویان مسلح آنها از داخل تونلها یا بخشهایی از غزه ناگهان ظاهر میشوند و نیروهای دفاعی اسرائیل را با مینهای مخفی یا موشکهای ضدتانک و تونلهای انفجاری به وحشت میاندازند.»
اسماء الغول، خبرنگار زن المونیتور که هر روز با به خطر انداختن جان خود در خیابانهای غزه گشت میزند و سرگذشت خانوادههایی را گزارش میکند که زیر آتش جنگ زندگی میکنند، میمیرند و عزیزان و خانه و زندگیشان را از دست میدهند، این هفته راجع به آنچه که زندگی روزمره مردم غزه شده است نوشت:
«با همسایهها بیرون از خانه رفتیم و کلیدها را روی در گذاشتیم. لحظه وحشتناک آن لحظهای نیست که موشک بدن شما را تکه تکه میکند، آن لحظهای است که به شما خبر میدهند، یا این که از شنیدن صدا میفهمید، موشک در راه است. بالاخره به یک مکان امن رسیدیم. وحشت اولیه تمام شد و آن وقت بود که یاد عکسها و خاطراتی افتادیم که در خانه بود: اولین قدم برداشتن بچه، تابلوی روی دیوار و عکس عروسی خواهرم در سالن پذیرایی بود. آدم فکر میکند همین که چه کسی در بمباران نمرده باشد، کافی است تا بتوانید همه چیز را از نو شروع کنید. اما چه عزیزتان کشته شده یا کشته نشده باشد، باید با اندوهی سنگین در دل، به زندگی ادامه دهید. آن که کشته شده عزیز کس دیگری است؛ ولی چه فرقی میکند؟ بمباران چنان بدن شخص را تکه پاره میکند که قابل شناسایی نیست. سعی میکنیم کودکان یتیم را دلداری بدهیم، ولی چطور میتوانید بفهمید کسی که پدر یا مادرش را از دست داده چه حالی دارد؟»
به نوشته المانیتور، گروه «دولت اسلامی» (داعش) در طول حملات ارتش اسرائیل به غزه، به حماس پیشنهاد کمک نکرد. البته انتظاری جز این نمیرفت، چون داعشیها سنی و پیرو فرقه سلفی هستند، و اولویت آنها امروز مبارزه با دشمن اصلی – به زعم آنها شیعیان – است. داعش شیعیان را «منافق»، «مرتد» و «دشمن نزدیک» میخواند. دولت اسلامی در روزهای اخیر حتی پرچم فلسطینیها را هم سوزاند، چون بر این باور است که همه دنیای اسلامی باید تحت لوای «خلافت اسلامی» یکپارچه باشد.
از سوی دیگر در سوریه، مردم حلب خود را برای آنچه که میتواند جنگ آخر و سرنوشتساز میان دولت با شورشیان باشد آماده میکنند. کشته شدن یکی از رهبران شورشیان به نام شیخ نجار و سقوط مناطق استراتژیک شهر راه را برای نیروهای اسد باز کرده تا به سمت غرب پیشروی کنند؛ و حلب را که تقریباً دو سال در دست شورشیان بود، بازپس بگیرند. در صورتی که ارتش کنترل تپههای اطراف مناطقی را که اکنون به دست آورده کند، در دست بگیرد، تصرف مجدد این مناطق برای شورشیان بسیار دشوار یا حتی محال خواهد بود.
خبرنامه اینترنتی المونیتور این روزها در واشنگتن پروژه جدیدی به راه انداخته که هدف آن پیگیری لابی کردنهای دولتهای خاورمیانه در ایالات متحده آمریکا است. این مجموعه اطلاعاتی درباره لابیگران، مسائل و اولویتهای آنها و نیز ارتباط آنها با مقامات دولت باراک اوباما، اعضای کنگره و دیگر نهادها تهیه خواهد کرد. بخش اول این پروژه فعالیتهای لابیگری مصر، ترکیه، عراق و دولت اقلیم کردستان عراق را دربرمی گیرد.