لینکهای قابل دسترسی

سه شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ ایران ۲۲:۳۰

گزارش: فرصت طلایی برای همکاری با ایران همین حالاست


دریاسالار جیمز استاوریدیس، سال گذشته پس از بازنشستگی از فرماندهی ارشد نیروهای ناتو به ریاست دانشکده حقوق و دیپلماسی فلچر در دانشگاه تافتز منصوب شد. مقاله زیر در هافینگتن پست از اوست

روزنامه هافینگتن پست در مقاله‌ای به قلم جیم استاوریدیس از فرماندهان پیشین ناتو، به تحولات اخیر در منطقه تاثیر آنها بر روابط ایران و ایالات متحده می‌پردازد و می‌گوید در این زمان که به نظر می‌رسد که دنیای اطراف ما رو به انفجار است، شاید وقت مناسبی باشد برای بازنگری روابط آمریکا با ایران.

هنری کیسینجر زمانی گفت «گاهی برای حل بزرگترین مشکلات، لازم است که آنها را کاملاً باز کنیم.» باید بطور جدی در جستجوی راه‌هایی برای بهتر کردن روابط بسیار دشوارمان با ایران – از طریق یافتن حوزه‌های کوچکی برای همکاری – باشیم. شاید یکی از این راه‌ها وضعیت امروز عراق باشد: هم ایران و هم آمریکا در شکست دادن گروه افراطی «دولت اسلامی» در عراق منافع مشترکی دارند.

فواید همکاری – هرچند اندک با ایران – روشن است. ایران کشوری است پهناور و قدرتمند با ۸۰ میلیون شهروند سختکوش و تحصیلکرده که در قلب منطقه‌ای مهم از لحاظ ژئوپولیتیکی واقع است؛ کشوری با تمدنی کهن که مایه افتخار مردمش است، و با توان نظامی بالا و نزدیک به یک میلیون سرباز، و دارای نقش رهبری در جهان شیعه. همکاری با ایران می‌تواند در برقراری ثبات در پرآشوب‌ترین منطقه جهان به ما کمک کند.

مسلماً در روابط میان ایران و آمریکا آشکارا نکات منفی زیادی وجود دارد: حکومت روحانیون تندرو، حمایت از حزب‌الله و حماس و رژیم سنگدل بشار اسد، و جاه‌طلبی سلطله بر خلیج فارس.

به باور آدمیرال استاوریدیس، نوسینده مقاله، تهران آشکارا و شدیداً کینه‌توزانه در جبهه‌های مختلف مقابل آمریکا ایستاده است – از سیاست در آمریکای لاتین تا بازارهای بین‌المللی انرژی. روشن‌تر از همه، «پافشاری ایران بر دستیابی به سلاح اتمی« است که آمریکا همواره با همه ابعاد آن مخالفت کرده است.

اما چرا حالا با ایران همکاری کنیم؟

با توجه به همه تردیدهایی که پیرامون استراتژی و انگیزه های درازمدت ایران وجود دارد، چرا اصلاً به فکر گشایشی در روابط با آن کشور باشیم؟ یک ضرب المثل فارسی هست که می‌گوید «از شک به یقین می‌رسید.» با همه ظن و تردیدهایی که واشنگتن نسبت به ایران دارد، باید به دقت همه امکانات برقراری روابط مجدد را بررسی کنیم. برای این کار دلایل زیادی هست:

نخست حضور حسن روحانی در مقام ریاست جمهوری است که اندکی میانه روتر از دیگر رهبران ایران است. به نظر می‌رسد او تمایل دارد برداشت جدیدی از روابط ایران و آمریکا را درنظر بگیرد.

دوم آن که تحریم ها به شدت به اقتصاد ایران ضربه زده، و همین دلیل اصلی است که ایران را پای میز مذاکرات هسته‌ای کشانده است. کارآیی تحریم‌ها اهرم کوچکی است که می توان از آن استفاده کرد.

سوم مسائل تازه‌ای که در ماه‌های اخیر پیش آمده، بالقوه می‌تواند راهگشای برقراری روابط میان تهران و واشنگتن باشد – از جمله ترکتازی داعش در سوریه و عراق، که هم مایه نگرانی ایران است و هم دشمنان ایران در منطقه مثل عربستان سعودی و اسرائیل.

مجموع این نکات می‌تواند راهگشای همکاری محدود آمریکا با ایران در زمینه هایی غیرقابل چشم پوشی باشد.

یکی از این مسائل عراق است: هر چند عراق تحت سلطه ایران مطلوب نظر آمریکا نیست، ما می‌خواهیم عراق یک کشور یکپارچه و تجزیه نشده باقی بماند و به دست سنی‌های افراطگرا به هرج و مرج کشیده نشود. برای این هدف لازم نیست که «هم پیمان» ایران شویم، ولی باید بدانیم که به زودی لازم خواهد شد که به دولت عراق کمک نظامی برسانیم – نیروهای زمینی ویژه ما هم اینک در آن کشور مستقر هستند. ایران هم چنین خواهد کرد؛ و بنابراین فعالیت‌های امنیتی آمریکا در جبهه عراق به موازات عملیات ایران پیش خواهد رفت. دست کم لازم است که وضعیت را با طرف ایرانی در میان بگذاریم، و مانع از تضاد فعالیت های دو کشور در خاک عراق شویم.

نکته دیگر این که مبارزه با دزدان دریایی فعال در شاخ آفریقا هم به نفع آمریکاست و هم ایران. کشتی‌های ایران مأموریت‌هایی مشابه آمریکا، ناتو، اتحادیه اروپا و دیگران برای مقابله با دزدان دریایی انجام داده‌اند. کنارهم گذاشتن فعالیت‌های منفرد و تبادل اطلاعات درباره مسائل دزدی دریایی کمک بسیاری به همه کشورهای درگیر این مسأله می‌کند. همچنین بجاست که زمینه‌ای برای دیالوگ درباره چگونگی خنثی کردن حملات دریایی در خلیج فارس باز کنیم و پروتکلی ایجاد کنیم تا کشتی‌ها هنگام عبور از نزدیکی مرز آبی کشور دیگر، آن را رعایت کنند. همین کار را با روسیه و چین هم کرده‌ایم، و در مورد ایران هم این روش می تواند مؤثر باشد.

نکته سوم خطرات قاچاق هروئین و تریاک از افغانستان است که سراسر منطقه را تهدید می کند.

آمار بالای اعتیاد در ایران و فساد و خشونتی که ایران به خاطر قرار داشتن بر سر راه ترانزیت قاچاق مواد مخدر از افغانستان به قفقاز، کشورهای بالکان، روسیه اروپا و آمریکا با آن درگیر است، مشکلات عمده‌ای برای این کشور بوجود آورده است. آمریکا می‌تواند نیروهای مبارزه با مواد مخدر خود را برای آموزش و همکاری به ایران بفرستد.

طبعاً همه این ها بستگی به پیشرفت در مذاکرات هسته ای دارد. باید روند گفتگوهای ۵+۱ با ایران را ادامه دهیم و بر سر موضع مان در مورد کاهش شدید تعداد سانتریفیوژهای ایران محکم بایستیم.

در مورد فعالیت‌های حزب‌الله و رژیم فعلی سوریه هم همینطور.

روشن است که چالش‌ها و موانع سر راه هر یک از این موارد کم نیستند. اما در درازمدت امکانات برای عملی کردن همه این‌ها و در نهایت رسیدن به رابطه‌ای سازنده‌تر با ایران ناممکن نیست.

یک ضرب المثل ایرانی دیگر می‌گوید

«آنچه شیران را کند روبه مزاج

احتیاج است، احتیاج است، احتیاج»

ایالات متحده همواره در سیاست خارجی رویکردی شیرآسا داشته که منافع خاص خود را دارد، اما شاید الآن وقت آن است که در رویکردمان با دولت ایران، روباه وار چاره اندیشی کنیم.

XS
SM
MD
LG