ابتدا مروری داریم بر وقایع ساختمان پلاسکو و نحوه برخورد شهرداری با آن.
ملکی، سخنگوی آتشنشانی، پنجشنبه شب، سیام دیماه ۹۵ در سیمای جمهوری اسلامی گفت در حالی که مأموریت آتشنشانان با موفقیت رو به اتمام بود، دو سه انفجار در طبقات بالای ساختمان پلاسکو رخ داد. قالیباف میگوید یک انفجار رخ داده.
وی میافزاید طبقه دهم با مواد مشتعل کننده منفجر شد، و ساختمان از بالا فروریخت. حقیقت این است که ساعت ۹ و ۴۱ دقیقه – یعنی یکساعت و نیم بعد از شروع آتشسوزی، سخنگوی آتشنشانی اشاره کرد بیش از ۹۰ درصد حریق به طور کامل اطفا شده بود. بعد ناگهان انفجاری در طبقههای پائینی که هیچ ربطی به طبقههای آتش گرفته بالا نداشتند، موجب فروریختن ساختمان شد.
چرا قالیباف حتی سعی میکند انفجار را کمرنگ نشان دهد؟ با مِنّ و مِن میگوید یک انفجار، به دلیل وجود مواد اشتعال زا، و آن هم در طبقه دهم. به هر حال این انفجارهای وحشتناک رخ داد و ساختمان نابود شد. قالیباف درباره آدمهایی که در زیرزمین به دام افتادهاند هم دروغ میگوید. یکی از فرماندهان عملیاتی آتشنشانی اظهار داشت: "چهار نفر در زیرزمین بودند و یکی از آنها گفته بود که پایم شکسته."
اما آقای قالیباف گفت این حرف که آدمی در زیرزمین زنده مانده "بیخود است." اجازه نداد کسی به زیرزمین برود تا وقتی که هر کسی در آنجا بود، جان داد.
این امدادگران افزون بر آتش نشانانی بودند که به دلیل دروغ قالیباف، در طبقه های ۱-، ۲-، و ۳- ساختمان جان باختند. قالیباف میگفت فهمیدیم دروغ گفتند که موبایل روشن بوده! در حالی که افرادِ گرفتار شده در زیرزمین، تماس گرفتند، کمک خواستند، و یکیشان گفته پایم شکسته.
شهردارِ ۵۵ ساله ی تهران، از سپاهیای دوره ی جنگه. بعد از جنگ جانشین فرمانده نیروی مقاومت بسیج شد. سال ۷۳ به فرماندهی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه، و سه سال بعد به فرماندهی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. آن موقع به برای یادگرفتن خلبانی ایرباس به فرانسه اعزام شد.
۱۸ تیر ۷۸ که حمله نیروی انتظامی و چماقداران حکومت به کوی دانشگاه تهران اتفاق افتاد، قالیباف همراه با چند تن از فرمادهان سپاه، در نامه به خاتمیِ رئیس جمهوری نوشت: "کاسهٔ صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی بر خود جایز نمیدانیم." که خب خیلی تعبیرها از آن شد از جمله تهدید به کودتای سپاه علیه دولت خاتمی.
قالیباف سال ۷۹ به فرماندهی نیروی انتظامی رسید – لازم به یادآوری است که به همه سِمَتهایش با حکم علی خامنهای منصوب شده است. در دورهای که فرمانده نیروی انتظامی بود، یعنی از ۷۹ تا ۸۴، اداره اماکن، فعالترین دوره کاری وی بود: روشنفکران، روزنامه نگاران، فعالان سیاسی، مدیران سایتهای خبری، روزنامه نگاران، هنرمندان، یکی بعد از دیگری بازداشت و بازجویی میشدند: آیدین آغداشلو، هوشنگ گلمکانی، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی، معصومه سیحون، بهرام بیضایی، کاوه گلستان، ناصر زرافشان، بهروز غریبپور، سیامک پورزند، و دیگر افراد برجسته فرهنگی و اهل قلم.
قالیباف در واکنش به اعتراضات علیه فضای وحشتی که ایجادکرده بود، چنین گفت:"این افراد یا علیه امنیت ملی اقدام کردهاند، یا به ترویج ابتذال فرهنگی مشغول بودهاند و یک شبکه گسترده توزیع فیلمهای مبتذل را تشکیل داده بودند که از آنها بیش از سیزده هزار CD مبتذل کشف شده است."
البته همه میدانند چنین ادعاهایی چقدر اعتبار دارد! بیضایی و غریب پور و آیدین آغداشلو و زنده یاد کاوه گلستان و دیگران ۱۳ هزار سی دیِ فیلمهای مبتذل توزیع کرده بودند!
در دوره قدرقدرتی قالیباف در سپاه و نیروی انتظامی، اتفاق مهم دیگری هم افتاد: سال ۸۲ در سالگشت سرکوب شدن دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ کوی دانشگاه. در خرداد سال ۸۲ دانشجویان در کوی دانشگاه و خوابگاه طرشت و دانشگاه علامه، مورد حمله نیروهای لباس شخصی و انتظامی قرار گرفتند و بسیاری از فعالان دانشجویی نیز برای ماهها بازداشت و شکنجه شدند."
برای فهمیدن حدِ دروغگویی و فریبکاری سردار قالیباف، شیندن اظهاراتش کفایت می کند – اظهارات ضد و نقیض درباره سرکوب دانشجویان دانشگاه تهران و کوی دانشگاه در دو زمان و مکان متفاوت. در سخنرانی در جمعبسیجیان میگوید با دعوا، مجوز حمله نیروی انتظامی به کوی دانشگاه را از شورای امنیت ملی گرفتم. معین – وزیر آموزش عالی و بقیه اصلاح طلبان شورای امنیت ملی، این مجوز را نمیدادند. و به قول خودش "با لات بازی و دعوا و من بمیرم و تو بمیری با عزیز جعفری مجوز تیراندازی در داخل دانشگاه علیه دانشجوها را گرفتم."
بعد، در سخنرانی دیگری برای دانشجویان درباره همین موضوع در ۱۶ تیر ۹۲ میگوید: "سال ۸۲ که برای سالگرد ۱۸ تیر ۱۳۷۸ دانشجویان قرار بود برپا شود، من فرمانده نیروی انتظامی بودم. خودِ دوستان دوی خردادی نشستند و مصوبه دادند که نیروی انتظامی که بنده فرماندهش هستم حق تیراندازی دارند به کوی دانشگاه تهران ولی من این کار را نکردم!" و دانشجویان هم برایش دست زدند!
پایههای مردمفریبی را این طور میشود دید. از انقلاب بهمن تا امروز، با هر کسی در تاکسی و کوچه و خیابان حرف میزنید، میگوید اشتباه کردیم. ولی باز هم چنین دروغهایی را باور میکنند و برای قالیباف دست میزنند.
باری، در سال ۸۴ احمدی نژاد، شهردار تهران، رئیس جمهور شد و قالیباف، شهردار تهران.
او که یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ بود، بعد از مناظره انتخاباتی با حسن روحانی، کاندیدای نهایتاً پیروزِ آن انتخابات، به "سردارِ گازانبری" معروف شد. چون درباره برخورد با مراسم سالگشت هجدهم تیر گفت: "در آن زمان من فرمانده نیروی انتظامی بودم و شما [حسن روحانی] رئیس شورای عالی امنیت ملی. بعد از حادثه ۱۸ تیر در کوی دانشگاه، هر سال دانشجویان مراسم سالگشتی در داخل یا بیرون دانشگاه برگزار می کردند. من موافق این بودم که دفتر تحکیم وحدت، مراسمی برگزار کند؛ ولی شما اشاره به این میکردید که «چرا دنبال دردسری؟ چه مجوزی؟! من اصرار داشتم که اجازه دهیم دانشجو حرفش را بزند؛ ولی در چارچوب قانون.»
آقای روحانی در پاسخ گفت: "این طور نبود؛ بحث این بود که شما می گفتید دانشجویان بیایند و ما برنامه داریم که گازانبری به آنها حمله کنیم و کار را تمام کنیم. ما میگفتیم راه این نیست که ما مجوز بدهیم و بعد گازانبری آنها را دستگیر کنیم. راه این است که از ابتدا بیاییم و یا به آنها بگوییم که مجوز نیست و یا اگر مجوز هست، دانشجویان بیایند و برنامه شان را برگزار کنند، و مبدأ و انتهای برنامه معلوم باشد."
اینها پایههای فکریِ دورغپردازانهِ جهادیِ سردارِ شهردار است، که موجب فاجعههای بیشمار در شهرداری تهران شده.
الان سومین دورهای است که سردار قالیباف شهردارِ تهران است. در این مقام برای چه کسانی، چه کارهایی کرده؟ از نزدیکترین کسانِ قالیباف، شروع میکنیم:
قُرُق پارک جنگلی لویزان برای عروسی دختر قالیباف
۱۸ تیر ۹۵ سایت معماری نیوز نوشت: "هر چند این موضوعی کاملا شخصی بوده و رسانه ها اجازه ورود به حریم شخصی افراد را ندارند، اما در شرایطی که از امکانات سازمانی برای استفاده شخصی افراد و مسئولین استفاده شود، دیگر موضوع از حالت شخصی و خصوصی خارج خواهد شد. در همین رابطه چهار روز است که در شهرداری منطقه ۴ آماده باش کامل اعلام شده و ورودی جنگل لویزان از چند روز پیش چراغانی شده و از ظهر امروز درهای اصلی پارک جنگلی به روی مردم بسته شد تا عموم مردم نتوانند وارد جنگل شوند. همچنین خیابانهای ورودی به پارک به صورت جهادی لکهگیری آسفالت و خط کشی شده است!"
شهرداری تکذیب می کند و در اطلاعیهای مینویسد: "حق شهردار تهران در پیگیری قضایی منتشرکنندگان این شایعه محفوظ خواهد بود." یاشار سلطانی، مدیر مسئول سایت معماری نیوز، که برای اولین بار این خبر را منتشر نموده بود اظهار داشت حاضر است در دادگاه صالحه از این مطلب دفاع نماید.
حاصلِ این تلاش، بسته شدن سایت معماری نیوز و بازداشت یاشار سلطانی بود! البته تنها دلیل بازداشت سلطانی این نبود. افشاگریهایش در سایت معماری نیوز در رابطه با مؤسسه همسرِ فالیباف، و واگذاری املاک شهرداری به اطرافیان سردار قالیباف بود که بلافاصله یاشار سلطانی را به زندان انداخت.
بعد از این که معماری نیوز ریخت و پاش مالی و سوء استفاده از موقعیتی را که برای عروسی دختر قالیباف صورت گرفته بود افشا کرد، عکسهایی از دختری ناشناس، در فضای مجازی منتشر شد با ژستهای عروسی، و گفتند این دختر قالیباف است؛ بعد گفته شد این عکسها جعلی ست. انصافا کسی هم به آن عکسها اهمیتی نداد. ولی سردارِ زبل، از این موقعیت برای تطهیر خود و خانوادهاش استفاده کرد؛ و همه افشاگریها در مورد همسرش را هم به حساب "تهمت" گذاشت، در حالی که ماجرای خیریه همسر قالیباف، خانم زهرا ساداتِ مشیراستخاره، چنانکه در پی خواهد آمد، رانت خواری با همدستی و مدیریت شخص اوست.
مؤسسه خیریه متوسلین به امام رضا
موسسه به نام خیریه متوسلین به امام رضا؛ متولی و گرداننده اصلی اش همسر قالیباف، خانم زهرا ساداتِ مشیر استخاره ست. مشارالیها مشاور آقای قالیباف در حوزه زنان و عضو هیأت مدیره سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هم هست.توضیحات بیشتر درباره اعضای مؤسسه خیریه متوسلین به امام رضا را در ویدیوی زیر ببینید.
دیگر امتیازات مالی به نزدیکان سردار شهردار
از جمله امتيازات ويژه ناصر امانی معاون برنامهريزي شهردار تهران، واگذاري دو سکوي پسماند شهرداري تهران بدون تشريفات قانوني به مدت ۱۲ سال به شرکتی به مدیریت خودش است!
اما مهمترین پرونده مالی شهرداری آقای قالیباف، واگذاری املاک شهرداری به نزدیکان خود است. به گفته احمد توکلی، نماینده بانفوذ سابق مجلس، که اکنون فعال مدنی است و سایت دیدبان شفافیت را اداره می کند، و سعی کرده دنبال شفافیت اقتصادی در چارچوب نظام باشد، شهرداری تهران مجرم است.
پنجشنبه ۲۱ بهمن ۹۵: "عباس جعفریدولتآبادی دادستان تهران، از احضار ١٨٠ نفر در پرونده واگذاری املاک شهرداری تهران خبر داد."چند نمونه از این واگذاریها به قرار زیر است:
شهرداری خانه ای را به فردی واگذار می کند و اعلام می کند ۵۰ درصد تخفیف دادیم. وقتی قضیه را پیگیری کنید، می بینید همان تخفیف ۵۰ درصدیِ غیرقانونی شهرداری هم دروغ بوده. تخفیف های واقعی از ۶۵ درصد به بالاست. نمونه:
🔴دربند:
- تخفیف اعلام شده: ۵۰ درصد
- تخفیف واقعی: حداقل ۶۸ درصد
👈 افراد بهرهمند از املاک دربند:
سمیعالله حسینی مکارم، ۲ ملک؛ معاون دفتر قالیباف- پیمان سنندجی؛ مدیرعامل شرکت واحد- مصطفی آجرلو؛ رییس سازمان ورزش- علیمحمد قلیها؛ مدیرعامل وقت مترو- محسن علیحسینی؛ مدیرعامل وقت مترو- سیدرضا (کمال) خوشزاد؛ مدیرعامل وقت آتش نشانی- علیرضا نادری؛ معاون شهرسازی و معماری- مجتبی ملازمالحسینی؛ مدیرکل ارزشیابی کارگزینی مدیران.
🔴ولنجک:
- تخفیف اعلامی: ۵۰ درصد
- تخفیف واقعی: حداقل ۷۸ درصد
👈 افراد بهرهمند از املاک ولنجک: سیدجعفر تشکری هاشمی؛ معاون وقت حمل و نقل و ترافیک، پسرخاله مشیر همسر قالیباف.
🔴نیاوران:
- تخفیف اعلامی: ۵۰ درصد
- تخفیف واقعی: حداقل ۶۷ درصد
👈 افراد بهرهمند از املاک نیاوران: مازیار حسینی؛ معاون فنی عمرانی- منصور حیدری؛ معاون اداری مالی سازمان بازرسی
🔴سعادت آباد:
- تخفیف اعلامی: ۳۰ درصد
- تخفیف واقعی: حداقل ۵۳ درصد
👈 افراد بهرهمند از املاک سعادت آباد: نرگس معدنیپور؛ مدیرکل امور بانوان
🔴ظفر:
- تخفیف اعلامی: ۳۶ درصد
- تخفیف واقعی: حداقل ۷۴ درصد
👈 افراد بهرهمند از املاک ظفر: عزیز عیسیپور؛ مدیرکل رفاه، تعاون و خدمات اجتماعی
🔴میدان هروی:
- تخفیف اعلامی: ۵۰ درصد
- تخفیف واقعی: حداقل ۷۵ درصد
👈 افراد بهرهمند از املاک هروی: شهاب مرادی؛ رییس وقت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران
حجتالاسلام شهاب مرادی، رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، روز ۲۲ فروردین ۹۴ از ریاست سازمان کنار رفت و فرد دیگری جایش را گرفت.
برای معرفیِ شهاب مرادی، اشاره به نامه یکی از بینندگان برنامه کافی است: "آقای شهاب مرادی، ۹ میلیون تومان داده و در روزنامه همشهری صفحه اول، پیام تبریک زده برای تولد نوه حداد عادل. حقوق کارگر، ۶۰۰ هزار تومان است و خط فقر مایه خجالت و نمایانگر بی توجهی مسئولین مملکت. یک روحانی، معادل ۱۵ ماه حقوق یک نفر را بدهد برای پاچه خواری تبریک بگوید، عذر بدتر از گناه اینکه آقای حداد عادل در یک اظهار نظر رسمی اعلام حمایت از شهاب مرادی میکند و میگوید ایشان به خاطر ترویج نام گذاری اسلامی و نام خدیجه، این کار را کرده! وای بر مردم که باید چه ظلمهایی را در پس توجیهات من درآوردی دینی تحمل کنند!"
بازرسی کل کشور، در نامهای به شهردار تهران، شهرداری را مجرم اعلام میکند. اما قالیباف، نامه مینویسد به دادستان کل کشور، آقای دولت آبادی، و درخواست میکند که پرونده شهرداری در دادستانی کل کشور بررسی شود.
سازمان بازرسی اعلام کرد شهرداری تهران ۲۰۰ خانه و آپارتمان را دو هزار میلیارد تومان کمتر از قیمت اصلی فروخته است.
دو نفر از نجومی بگیران، شهردار دو منطقه تهران میشوند:
- نرگس معدنیپور كه پیش از این معاون بانوان شهرداری بود و نام او در فهرست نجومیبگیران املاکیِ سازمان بازرسی کل کشور وجود دارد، شهردار منطقه ۱۳ تهران میشود. ایشان، ملکِ ۱۳۵متری در سعادتآباد تهران را – که قیمت کارشناسیاش ۸ میلیارد و ۱۲۰ میلیون ریال تعیین شده بود – با ۳۰٪ تخفیف به قیمت ۵ میلیارد و ۶۸۴ میلیون ریال دریافت کرده است.
- رضا نثاری، جانشین سلیمی در شهرداری منطقه ۱۸تهران شد. رضا نثاری که اسمش در لیست نجومیبگیران املاک سازمان بازرسی کل کشور هست، ملک ۲۱۴ متریای را در شمیران با قیمت کارشناسی ۶ میلیارد و ۷۳۵ میلیون ریال با ملک دیگری به صورت "تهاتر"، صاحب شده.
چرا قالیباف اینقدر به این افراد میرسد؟ ردِ همه شان به ستاد انتخابات قالیباف، سال ۸۴، یا سال ۹۲ یا انشاءالله سال ۹۶ میرسد!
سردار شهردار قالیباف با این حاتم بخشیها یک عده چماقدار و عربده کش هم دور خود جمع کرده. برای نمونه:
محسن پیرهادی، عضو و منشی هيات رئيسه شورای شهر تهران که در انتخابات این دوره در لیست "ائتلاف قالیباف" بود. از جمله کارهایی که داشته، فرماندهی سازمان بسیج شهرداری تهران بزرگ بوده. اسمش جزوِ نجومی بگیران است: شهرداری ملکی در خیابان پاسداران به او داد. پیرهادی، داماد پوربخش مدیر داخلی روزنامه رسالت، و برادرش معاونت اجتماعی منطقه سه است. شوهر خواهرش (محمدعلی پرهیزکار) هم با مدرک کاردانی زبان، مدیرِ مالی شرکت بهرهبرداری متروی تهران و حومه است!
محسن پیرهادی، چماقکشِ قالیباف و گوش به فرمان شوشتری، رئیس دفتر قالیباف است. محمدجواد شوشتری در مرداد ۹۵ به عنوان متهم به ارتشا، اختلاس، و کلاهبرداری، به دستگاه قضایی معرفی شد. ولی هنوز سر کارش هست. وی معاون شهردار و مدیر کل دفتر شهرداری تهران، یعنی همه کاره شهرداری است.
در سایت الف، متعلق به احمد توکلی، درباره شهرداری نوشته، "تحصیل مال از طریق نامشروع، موضوع قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس، ارتشا و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷، در مواردی که واگذاركنندگان املاك، خود نیز از دریافتکنندگان این املاک بودهاند، نقض قانون منع مداخله كارمندان دولت و شهرداریها در معاملات دولتی و كشوری است که بر اساس مفاد آن، آن عده از واگذارکنندگان املاک شهرداری که خود یا بستگان آنان به شرح فوق، وارد معامله با شهرداری شدهاند، مشمول این عنوان مجرمانه نیز هستند." این اقدامات غیرقانونی، نامشروع و غیرمنصفانه که عملاً به رواج روحیه امتیاز طلبی، اشرافی گری و دوری از مردم دامن میزند، باید بدون فوت وقت، تصحیح و جبران شود و متخلفان و کسانی که احتمالاً مجرم شناخته میشوند، به طور متناسب تأدیب یا مجازات شوند.
با توجه به این که آقای قالیباف احتمالاً خود را برای رقابت در انتخابات آینده ریاست جمهوری آماده میکند، در فرصتی دیگر، باز هم برنامهای را به عملکرد او اختصاص خواهیم داد.