اگرچه نرخ رسمی ارز هنوز هم به ازای یک دلار ۶۰ و اندی روبل است ولی تابلوی نرخها پشت پنجره کیوسکهای فروش ارز قيمت دلار آمريکا را ۸۰ روبل زده و در نهایت خانمی که پشت ميز نشسته است برای تبادل یک دلار ۸۵ روبل را طلب میکند. این صحنهای است که به طور تقریبی در همه کیوسکهای مبادله ارزی در سراسر پایتخت روسیه به چشم میخورد.
روز سهشنبه ۲۵ آذرماه (۱۶ دسامبر) شهروندانی روسی که برای محافظت از پسانداز خود در برابر سقوط روبل به دنبال دلار بودند، مجبور شدند بیش از ۲۰ درصد بالاتر از نرخ ارز رسمی برای هر دلار بپردازند.
از سویی افزایش یکشبه و تکاندهنده نرخ بهره بانکی موفق به نجات روبل نشد. این بحران بهدليل افت قیمت نفت، خطر رکود و تحريمهای اقتصادی تحمیل شده بر سر بحران اوکراين به وجود آمده است.
اين سریعترین نرخ سقوط روبل در ۱۶ سال گذشته است. برای اولینبار پس از دهه فاجعهبار ۱۹۹۰، این روزها مبادله کنندهگان ارز تابلوهای خود را، برای مطابقت با سرعت سقوط روبل، ساعتبهساعت بهروز میکنند و هیچ تضمینی هم نيست که آن ها دلار را با قیمتهای ذکر شده ارائه دهند.
يکی از اين فروشندهگان ارزکه نخواست نامش فاش شود، گفته که «نرخها دمبهساعت تغيير میکند. مردم میآیند و با هر قيمتی دلار را میخرند و میبرند. هيچکس نمیخواهد روبل روی دستش باد کند. ما دلار داريم، اما صرف نمیکند که الآن به قيمت نازل آن را بفروشيم چون هرچقدر هم که گرانتر بفروشيم، بزودی تبديل به ضرر میشود. ما هم نمیخواهيم روبل روی دستمان بماند.»
آخرین سقوط روبل در سال ۱۹۹۸ سیستم مالی این کشور را از بين برد و البته به صعود ولادیمیر پوتین به قدرت کمک کرد. تا اين تاريخ، ثبات نرخ ارز مشخصه حکومت ۱۵ ساله آقای پوتین بوده است.
صعود قيمت دلار
روشن نیست که اين بار پساندازهای مردم چقدر آسيب خواهد ديد. پس از آشفتگیهای سال ۱۹۹۰بسیاری از مردم پسانداز خود را بصورت ارز نگهداری میکنند. در حالی که بانک مرکزی برای جلوگیری از سقوط روبل میلیاردها صرف جمعآوری آن از بازار کرد اما مردم در ماههای اخیر به خرید دلار روی آوردهاند.
اینک قیمت دلار در خیابانهای مسکو اکنون به طور تقریبی سه برابر آغاز سال شده است.
البته تا اين جا هنوز وضعیت به نقطه وحشتبار ۱۹۹۸ نرسیده است. در آن سال حکومت در بازپرداخت بدهیهای داخلی قصور داشت و بسیاری از بانک ها با تاخیر به سپردهگذاران پرداخت میکردند. طلبکاران بصورت گلهای در خيابانها سربه شورش برداشته بودند. در اوج بحران آن سال، دلالان ارز، با بالابردن تابلويی که بررويش نوشته شده بود «دلاروف نیيت» از ارائه دلار به هر قیمتی خودداری کردند.
مردم گفتند انتظار دارند زندگی در آینده سختتر شود.
مدير رستورانی گفت، «ما هنوز قیمتها را بالا نبردهايم، اما به نظر میرسد اجتنابناپذیر است. حدس میزنم از سال نو اين کار را بکنيم. من نگران تکرار سال ۱۹۹۸ هستم.»
اولگا، معمار ۵۰ سالهای که از بانک بيرون میآمد، گفت، که او از مدت ها پیش ایمانش را به موسسات مالی از دست داده است.
او گفت، «از مدتها پيش، مشکلات شروع به رشد کرد. من فکر نمیکنم که مساله اوکراین دلیل واقعی آن باشد. ثروتمندان ابدا نمیدانند فقرا چگونه زندگی میکنند. فساد شایع است، و تمام قراردادهای دولتی با ساخت و پاخت و رشوه انجام میشود. این نظام بايد به سقوط کشيده میشد.»