ماهنامه آتلانتیک در مقالهای به قلم جفری گلدبرگ، به بررسی دعوت اخیر جان بینر رئیس مجلس نمایندگان آمریکا از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، برای سفر به واشنگتن و سخنرانی در کنگره و بازتابهای آن پرداخته است.
به نوشته آقای گلدبرگ، نتانیاهو بر این باور است که او فقط یک وظیفه دارد، و آن این که ایران را از دسترسی به تسلیحات اتمی باز دارد؛ و همواره گفته است موجودیت اسرائیل به مهار ایران بستگی دارد.
اما نویسنده مقاله، گزینههای نخست وزیر اسرائیل در این راه را محدود میداند و میگوید مهار کشوری با آگاهیهای علمی، منابع مادی و داشتن اراده رسیدن به آستانه اتمی شدن، بسیار دشوار است. برای نتانیاهو، یک راه مهار ایران، یا کاهش پیشرفت به سوی ساخت بمب، حملهای پیشگیرانه به تاسیسات اتمی آن خواهد بود.
نخست وزیر اسرائیل تهدید کرده است که چنین اقدامی را انجام خواهد داد، اما هنوز آن راعملی نکرده است؛ شاید به این دلیل که هشدارهای آمریکا شدید بوده است، شاید هم به این علت که میداند چنین حملهای کارساز نخواهد بود؛ شاید هم علیرغم تندگویی هایش، احتیاط میکند.
در چنین حالتی، به عقیده نویسنده مقاله، تنها راه دیگر نتانیاهو برای متوقف ساختن ایران این خواهد بود که رئیس جمهوری آمریکا را متقاعد کند تا قاطعانه با ایران برخورد کند. حمله اسرائیل ممکن است برنامه هستهای ایران را از نظر تئوریک عقب بیاندازد، اما فقط آمریکا توانایی چنین کاری را دارد، و قادر است تحریمهایی را با پیامدهای طولانی سازماندهی کند.
جفری گلدبرگ در ادامه با اشاره به این که بنیامین نتانیاهو و باراک اوباما سالها کم و بیش هماهنگ با یکدیگر در این زمینه کار کردهاند، مینویسد رئیس جمهوری ایالات متحده، که گفته است یک ایران اتمی تهدید عمدهای برای امنیت آمریکا است، بر این باور است که فشار وسیلهای برای رسیدن به هدف، یعنی مذاکره، بوده است.
او همچنین خنثی کردن تهدید اتمی ایران از راه مذاکره را بهترین راه برای حفظ منافع ایالات متحده و متحدانش در خاورمیانه میداند و تلاش کرده است اسرائیل را از اقداماتی علیه تاسیسات هستهای ایران باز دارد.
از سوی دیگر، به نظر میرسد نخست وزیر اسرائیل به این که مذاکرات جاری اتمی، به تهدید ایران پایان خواهد داد اعتقادی ندارد و بر این باور است هر توافقی که آیت الله علی خامنهای (رهبر جمهوری اسلامی ایران) با آن موافقت کند، از دید اسرائیل، لزوما توافقی ضعیف خواهد بود.
تحلیلگر نشریه آتلاتنیک، این نظر را بیمورد نمیداند و میگوید تردید نسبت به مقاصد ایران نابجا نیست، اما در عین حال دلیل خوبی برای جانبداری از اوباما و مذاکره کنندگان او وجود دارد. به باور آنها، توافقی که از راه مذاکره صورت گیرد و قول دهد ایران را برای یک سال یا بیشتر از رسیدن به آستانه توانایی تولید اسلحه باز دارد، و بازرسیهای سرزده از تاسیسات هستهای را امکانپذیر نماید، به هیچ وجه کامل نیست، با این وجود از گزینه دیگر، یعنی برخورد نهایی، بهتر است.
جفری گلدبرگ مینویسد نخست وزیر اسرائیل در رویارویی با رئیس جمهوری آمریکا – که به اعتقاد او حاضر است معامله ناقصی با ایران انجام دهد – تصمیم گرفت رئیس جمهوری امریکا را دور بزند و سعی کرد برای مخالفت با تصمیمی که باراک اوباما هنوز نگرفته است، مستقیما از کنگره کمک بخواهد.
جان بینر رئیس جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا، به پیشنهاد ران درمر سفیر نتانیاهو در آمریکا، بدون آگاه کردن کاخ سفید، از نتینیاهو دعوت کرد به واشنگتن سفر کند و درباره تهدید برنامه هستهای ایران، توافق احتمالی بر سر آن، و نیاز به تحریمهای سخت تر، در کنگره سخنرانی کند.
تحلیلگر ماهنامه آتلانتیک همچنین به کاستیهایی که در رویکرد فعلی وجود دارد اشاره میکند و مینویسد مقامات دولت اوباما، از شیوه رفتار نتانیاهو احساس بی احترامی میکنند و آن را نقض پروتکلهای رسمی میبینند. در حالی که دولت سعی دارد شرایطی بوجود آورد که اگر مذاکرات شکست بخورد، ایرانیان مسئول خواهند بود، نه آمریکاییها. قانونی کردن تحریمهای جدید، به ایرانیها این بهانه را خواهد داد که از مذاکرات خارج شوند و آمریکا را مسئول بدانند. چنین وضعیتی به اوباما برای حفظ رژیم تحریمهای بینالمللی، که در طول مذاکرات برقرار بوده است، کمک نخواهد کرد.
افزون بر این، جان بینر فرمانده کل قوا نیست و سیاست خارجی آمریکا را او تعیین نمیکند. آقای نتانیاهو ممکن است رویکرد بینر نسبت به ایران را ار نظر سیاسی و احساسی راضی کننده تر از رویکرد اوباما بداند، اما این به نظر نامربوط است. کنگره میتواند تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کند، اما این قوه مجریه است که سیاست ایالات متحده در قبال ایران را دنبال میکند. باراک اوباما برای دوسال دیگر رئیس جمهوری خواهد بود، و این که نتانیاهو چنین آشکارا جانب مخالفان سیاسی او را بگیرد، به نظر کاملا بیمعنا است.
به عقیده جفری گلدبرگ، به نظر میرسد بنیامین نتانیاهو بر این باور است که ماموریتی مستقل دارد، اما نخست وزیر اسرائیل در حقیقت دو وظیفه اصلی بر عهده دارد: نخست حفاظت از کشورش در برابر تهدیدهای جدی، و دوم، تلاش برای ایستادن در طرف خوب رئیس جمهوری و مردم آمریکا.
تحلیلگر ماهنامه آتلانتیک همچنین بر این نظر است که شیوه نتانیاهو در مدیریت روابطش با اوباما تهدیدی برای ماهیت دوحزبی حمایت آمریکا از اسرائیل است و برای او بسیار دشوار خواهد بود که کاخ سفید را متقاعد کند انتقاد از هر توافقی، که ممکن است روزی با ایران صورت گیرد، را بشنود. آقای نتانیاهو همچنین بسیاری از دموکراتهای منتخب، از جمله دموکراتهای یهود در کنگره را بیگانه ساخته است.