برخی از ناظران جایزه اسکار میگویند شانس جایزه گرفتن فیلم «فروشنده» ناچیز است، چون اخیرا «اصغر فرهادی» جایزه مشابهی برای فیلم «جدائی» گرفته اما عکس این نظریه را هم شنیده و خواندهایم، که ممکن است در واکنش اعتراضآمیز به سیاستهای مهاجرتی «دونالد ترامپ» در قبال اتباع هفت کشور مسلمان، اعضای «آکادمی» به فیلم «فروشنده» جایزه بدهند.
تمهای سیاسی روز در آمریکا، محدودیت برای مهاجرت به آمریکا، به خصوص برای اتباع برخی از کشورهای مسلمان، پروژه ایجاد دیواری در مرز مکزیک، اتهامهای تبعیض نژادی، و ضدیت با زنان و همجنسگرایان، که از سوی مخالفان سیاسی، علیه رئیس جمهوری جدید و همکاران او، مطرح میشود، در بسیاری از فیلمهای نامزد جایزه اسکار، برجسته شدهاند.
به همین سبب، بنابه پیشبینی کارشناسان، امسال شاهد سیاسیترین مراسم اسکار خواهیم بود. نامزدها، و ستارههائی که برای معرفی جایزهها روی صحنه میروند، و خود «جیمی کیمل» که مجری مراسم است، قصد دارند از این تریبون برای اظهارنظر انتقادی در باره آقای ترامپ استفاده کنند.
ظاهرا، شبکه «ای بی سی»، از همین زاویه دارد برای جلب تماشاگر بیشتر برای پخش زنده مراسم استفاده میکند.
فروشنده و رقیبها
جایزه برای فیلم «فروشنده» ممکن است پیامی سیاسی داشته باشد، که در جایزه برای چهار نامزد دیگر این گروه نیست، هر چند خود «اصغر فرهادی» رغبت زیادی ندارد که برای جایزه گرفتن، روی صحنه برود.
خانم «ترانه علیدوستی» بلافاصله بعد از انتشار فرمان اجرایی رئیس جمهوری آمریکا اعلام کرد خواهان سفر به لس آنجلس نیست. آقای فرهادی هم چند روز بعد از هنرپیشه فیلم، مراسم اسکار را به همین دلیل بایکوت کرد.
آقای فرهادی در مصاحبه با خبرگزاری رویتر، میگوید دوست ندارد که تصور شود انتظار دارد برای هر فیلمی که میسازد، جایزه بگیرد، و به جای پرداختن به کار اصلی خود، که فیلمسازی است، ترجیح میدهد دور دنیا سفر کند، برای گرفتن جایزه.
یکی از رقبای «فروشنده» فیلم غیرمتعارف «تانا» است، داستان عشق دو جوان از دو قبیله و تبار متخاصم، مثل «رومئو و ژولیت»، اما اهمیت فیلم «تانا» در این است که جامعهای دورافتاده و جزیرهای دستنخورده را برای نخستین بار، به جهانیان معرفی میکند. ساکنان «وانوآتو»، جزیره مستقلی نزدیک استرالیا، مغرورند از اینکه قرنها، در برابر هجوم مبلغان دین مسیحی، و فشار استعماری غربی، مقاومت کردهاند.
«بنتلی دین»، کارگردان فیلم «تانا»، که روی فرش قرمز جشنواره سینمائی ونیز، در رقصی با اهالی جزیره «وانوآتو» همراه میشود، به جای بازیگران، از مردمی استفاده کرده است که قبل از ورود او به جزیره، سینما نرفته بودند و با دوربین فیلمبرداری، آشنائی نداشتند.
منتقدان بینالمللی در فستیوال ونیز، جایزه بهترین فیلمبرداری را به «تانا» دادند و چندی پیش، انجمن کارگردانان استرالیا، جایزه بهترین کارگردانی را به فیلم«تانا» اهدا کرد.
«بنتلی دین» میگوید ده سال پیش، برای ساختن یک فیلم مستند، به این جزیره رفت، و عاشق آن شد. جزیرهای است پر از همه عناصر حارهای، به اضافه یک آتشفشان فعال، و مردم خارقالعادهای دارد. او میگوید در این ده سال، دنبال بهانه بود که به آنجا برگردد، و سرانجام در فرصتی که بین دو پروژه بدست آورد، همسرش را متقاعد کرد که همراه با دو فرزندش، به «وانوآتو» بروند، و در آنجا، فیلمی بسازد با همکاری مردم جزیره.
کارگردان فیلم «تانا» میگوید طرح خود را برای آنها بازگو کرد و پرسید نظر شما چیست؟ آیا دوست دارید با هم فیلمی بسازیم؟ او میگوید مردم جزیره به او بله گفتند.
فیلم آلمانی «تونی اردمن» داستان پدر پیری است که می کوشد دخترش را از درگیری عمیق عاطفی با کار اداری اش در یک شرکت مشاورتی، که باعث از خود بیگانگی او شده، برهاند.
سوای احساس عشق به خانواده، و یادآوری انسانیت به زن جوانی که در کار خودش غرق شده، فیلم «تونی اردمن» موضوع اخراج کارگران بومی و استفاده از کارگر ارزان در کشورهای خارجی را مطرح میکند، که به تعبیری، یکی از تم های انتخاباتی «دونالد ترامپ» است.
اما یک زاویه دیگر برای احتمال اسکارگرفتن «تونی اردمان» این است که به زودی، نسخه هالیوودی آن ساخته خواهد شد، با شرکت جک نیکلسون و کریستین ویگ.
خانم «مارن آده» که نسخه هالیوودی فیلم خودش را تهیه خواهد کرد، می گوید موفقیت این فیلم، بار سنگینی بر دوش او گذاشت، اما چیز خوبی است و از اینکه فیلمش در این همه کشور، پخش شده، خوشحال است. او میگوید آنچه بر سر این فیلم آمد، رویائی است که هنگام ساختن فیلم، در ذهن هر کارگردانی هست، و دلیل و بهانه فیلم ساختن این است که فیلم، زندگی جدیدی را با تماشاگران، آغاز کند. او میگوید دوران جنونآسائی را گذراند، که تقریبا یک سال طول کشیده.
در فیلم «سرزمین من» The Land of Mine که اسم آن در انگلیسی سرزمین «مینها» هم معنی میدهد، سربازان شکستخورده سپاه آلمان، در ماههای بعد از جنگ جهانی دوم، وادار میشوند مینهائی که در دانمارک کار گذاشتهاند، را بجویند و خنثی کنند.
محور درونمایه این فیلم ضد جنگ، انتقامگیری بیرحمانه است، و تاکید فیلم، بر زخمها و صدمات درازمدت جنگ است بر روح انسانیت.
کارگردان «مارتین زندولیفت» اسکار را بزرگترین پاداش برای کار خود می داند و آمریکا را سرزمین فرصت ها میخواند، و میگوید بیصبرانه انتظار مراسم اسکار را میکشد.
رقیب دیگر «فروشنده» فیلم سوئدی «مردی به نام اووه» است. بیوهمرد سالخورده، عصبانی و مردم گریز قهرمان فیلم، با بازی «رالف لاسگارد»، بارها خودکشی میکند، اما هر بار، از بخت بد، در این کار شکست میخورد. آنچه او را به زیبائیهای زندگی باز میآورد، آشنائی با یک مهاجر حامله ایرانی است، به نام «پروانه» با بازی «بهار پارس»، که دو فرزند خردسال دارد.
خانم «بهار پارس» گفته است که همراه با «رالف لاسگارد» همبازی سوئدی خود، در مراسم اسکار شرکت خواهد کرد.
«ترامپ» و اسکار
بعضی از فیلمهای اسکاری، مستقیما با تمهای سیاسی روز سروکار دارند، مثل فیلم سیزدهمین از کارگردان «ایوا دوورنی»، که به تاریخچه مستند بردهداری در آمریکا میپردازد، که تا زمان حاضر، ادامه پیدا میکند.
خانم «ایوا دوورنی» میگوید میدانست که مستند او، مناسب زمان حال خواهد بود و عجله داشت آن را قبل از انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا به پایان برساند، چون قطعا میخواست اطلاعات موجود در فیلم، بخشی از گفتگوی ملی برای رایدهندگان باشد.
او میگوید ولی پیشبینی نمیکرد که درونمایههای این فیلم، به این اندازه، طنین امروزی داشته باشند و در مقابل فضای سیاسی روز قرار گیرند، به خصوص با توجه احساسات «دونالد ترامپ» که به زعم خانم «دوورنی»، ضد زن، نژادپرستانه، ضد همجنسگرائی، و ضد مسلمانان است.
برخی از ناظران سیاسی میگویند احساسات و عقایدی که مخالفان به «دونالد ترامپ» نسبت میدهند، لزوما با واقعیت افکار واحساسات او، تطبیق ندارد. «ال شارپتون» فعال سیاسی حقوق سیاهپوستان، طی مصاحبهای در تلویزیون «ام اس ان بی سی» گفت «دونالد ترامپ» اهل نیویورک است و به عنوان یک نیویورکی، نه ضدیهود است، نه نژادپرست و نه ضد همجنسگرائی، و احساسات و عقایدی که به او نسبت میدهند، ناشی از برداشت کلی در باره محافظهکاران و جمهوریخواهان ایالتهای جنوبی است، و ناشی از عدم آشنائی با طرز فکر مردم نیویورک، که «ترامپ» در میان آنها بزرگ شده است.
«تئودور ملفی» سازنده فیلم «ارقام پنهان»، نامزد بهترین فیلم، میگوید تصورش را نمیکرد که «ترامپ» رئیس جمهوری بشود، و نفاق نژادی که پیروزی او برانگیخته، برای هیچکس قابل پیش بینی نبود.
فیلم «ارقام پنهان» داستان سه زن ریاضیدان و مهندس سیاهپوست است که در دهه ۱۹۶۰ در اوج مبارزههای حقوق مدنی و برابری نژادی و جنسیتی، به استخدام سازمان ملی فضانوردی آمریکا در آمدند، و در محاسبه منحنیهای فضائی مسیر برگشت نخستین فضانوردان آمریکا، نقش عمدهای ایفا کردند.
خانم «ایزابل اوپر» بازیگر ۶۳ساله فرانسوی، که برای فیلم فرانسوی «آن زن» Elle نامزد اسکار بهترین بازیگر زن است، فیلم «آن زن» را سیاسی میداند. به نظر او، این فیلم، موضوع شرایط انسانی زن در جامعه را مطرح میکند، و به معنی زن بودن میپردازد، از نظر جنسی، و در معنی تمنای جنسی زنانه، تامل میکند. او میگوید این فیلم در باره خیلی موضوعهاست که در قلمرو سیاسی قرار میگیرند.
قهرمان فیلم «آن زن» که صاحب یک شرکت موفق تولید بازیهای کامپیوتری است که از خشونت علیه زنان استفاده ابزاری میکنند، در آغاز فیلم، درمنزل خود، مورد تجاوز خشن جنسی قرار میگیرد، اما از آنجا که در ده سالگی، شاهد قتل عام مردم و بچهها و حتی سگ و گربه محل، توسط پدر مجنون خود بوده، حاضر نیست به پلیس مراجعه کند. او در جستجوی تجاوزکار بر میآید، و رابطه بیمارگونهای با او برقرار میکند.
جان ماسکر یکی از دو کارگردان فیلم کارتونی «موآنا»، از شرکت دیزنی، که نامزد جایزه بهترین فیلم است، می گوید موضوع این فیلم این است که اقیانوس، همه مردم را به هم مربوط میکند، که درست در مقابل ایده «ترامپ» قرار دارد برای کشیدن دیوار در مرز مکزیک.