لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ ایران ۱۵:۵۶

«کاکاسیای تو نیستم»: احیای صدای «جیمز بالدوین» در نامزد اسکار بهترین مستند


فیلم «کاکاسیای تو نیستم» با الهام از زندگی و آثار «جیمز بالدوین»
فیلم «کاکاسیای تو نیستم» با الهام از زندگی و آثار «جیمز بالدوین»

فیلم «کاکاسیای تو نیستم،» براساس کتاب منتشرنشده‌ای از «جیمزبالدوین» نویسنده فقید، در دست «رائول پک» فیلمساز هنرمند، به تاریخچه‌ آمریکای معاصر تبدیل شده، به خصوص از دیدگاه روابط نژادی. او با نگاهی به گذشته، به خصوص مبارزه حقوق مدنی در دهه‌های 1950 و 1960، آغاز می‌کند، اما به رویدادهای امروز می‌رسد، و جنبش «جان سیاهان مهم است» که در واکنش به مرگ مظنونان سیاهپوست در اثر تیراندازی پلیس، به وجود آمد.

فیلم «کاکاسیای تو نیستم،» براساس کتاب منتشرنشده‌ای از «جیمزبالدوین» نویسنده فقید، در دست «رائول پک» فیلمساز هنرمند به تاریخچه‌ آمریکای معاصر به خصوص از دیدگاه روابط نژادی تبدیل شده است.

او با نگاهی به گذشته، به خصوص مبارزه حقوق مدنی در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ آغاز می‌کند، اما به رویدادهای امروز می‌رسد، و جنبش «جان سیاهان مهم است» که در واکنش به مرگ مظنونان سیاهپوست در اثر تیراندازی پلیس، به وجود آمد.

«جیمز بالدوین» داستان‌نویس و منتقد اجتماعی، پیش از آنکه در سال ۱۹۸۷در فرانسه در اثر سرطان معده جان خود را از دست بدهد، نوشتن اثر مهمی را شروع کرده بود به نام «این خانه را به یاد آور»، براساس خاطرات دوستی خودش با «مارتین لوتر کینگ»، «مالکولم اکس» و «مدگار اورز»، سه مبارز حقوق مدنی، که هر سه در اثر سوء‌قصد در دهه ۱۹۶۰ به قتل رسیدند.

نویسنده «الک بالدوین» و مستند کاکاسیای تو نیستم Magnolia Pictures
نویسنده «الک بالدوین» و مستند کاکاسیای تو نیستم Magnolia Pictures

بخش‌هائی از ۳۰ صفحه نوشته موجود از این کتاب، در فیلم، با صدای «سموئل ال.جکسون»، هنرپیشه برجسته، روی تصاویری از لحظات مهم تاریخی سوءقصدها، فیلم‌های خبری از سرکوب تظاهرات سیاهان، و عناوین روزنامه‌ها، خوانده می‌شود، اما آنچه به غنای فیلم می‌افزاید، بخش‌هائی از مصاحبه‌های تلویزیونی «بالدوین» است.

در یکی از این مصاحبه‌ها، «بالدوین» می‌گوید اگر سفیپوستی بگوید یا مرگ یا آزادی، مورد تجلیل قرار می‌گیرد، اما اگر سیاهپوستی همین جمله را بگوید، سزاوار مرگ است، تا سرمشقی باشد برای دیگر سیاهان که چنین حرفهائی نزنند.

صدای او، آغازگر فیلم «کاکاسیای تو نیستم» است که منتقدان آمریکائی از آن به عنوان اعتراضی جسورانه به تبعیض نژادی، تجلیل کرده‌اند.

فیلم کاکاسیای تو نیستم Magnolia Pictures
فیلم کاکاسیای تو نیستم Magnolia Pictures

کارگردان «رائول پک» می گوید این حرفها را «بالدوین» چهل پنجاه سال پیش نوشته، و گفته، ولی انگار مال همین امروز صبح هستند. دلیلش این است که برداشت و تجزیه وتحلیل او از این کشور، در چیزی اساسی ریشه دارد. او می‌گوید «بالدوین» نشان داد این رویا که در این کشور از آن صحبت می‌شود، رویای همه نیست.

اشاره او، به سخنرانی مشهور رویای آزادی و برابری است که «مارتین لوتر کینگ» در «راهپیمائی برای شغل و آزادی» در پایان آگوست سال ۱۹۶۳ در مقابل ۲۵۰ هزار نفر جمعیت، در برابر بنای یادبود «ابرهام لینکلن» در واشنگتن ادا کرد.

نامزدی جایزه اسکار برای این فیلم و فیلم «نیمه‌شب» و چند فیلم دیگر از هنرمندان سیاهپوست، تغییر جهت آکادمی هنر وصنعت سینما را نشانه می‌زند، که سال گذشته به خاطر نداشتن هیچ نامزد سیاهپوست در میان ده‌ها نامزد برای جوائز مختلف، مورد انتقاد قرار گرفت.

آقای «پک» می‌گوید پیام آکادمی اسکار این است که با تغییر بعضی مقررات، سهم خود را در راه رفع تبعیض، ادا کرده. اما مشکل، آکادمی اسکار نیست، بلکه مشکل در نظام تولید فیلم است. او می‌پرسد مدیرانی که برای تولید فیلم ها چراغ سبز می‌دهند، چه کسانی هستند؟ پک می‌گوید ما هستیم که باید آستین بالا بزنیم و نظام تولید را عوض کنیم، چون برای تغییر، نمی‌توان منتظر خدا و فرشته‎ها بود.

منتقد «شیگاگو تریبون» مستند «رائول پک» را تجزیه و تحلیل گزنده فرهنگی و بررسی روانی نهادها و فرهنگ ملت می‌داند. منتقد «دیوید ادلستین»، در هفتگی نیویورک، در برداشت «پک» از حرفهای «بالدوین»، پیامی برای اتحاد نژادی می‌بیند. و به نظر منتقد «اندرو اوهیر» اهمیت فیلم تاریخ‌نگارانه فرهنگی «کاکاسیای تو نیستم» زنده کردن صدای پیامبرگونه «جیمز بالدوین» است.

صدای جیمز بالدوین در «کاکاسیای تو نیستم»، نامزد اسکار بهترین مستند سینمائی

اهمیت فیلم مستند «کاکاسیای تو نیستم» احیای نام «جیمز بالدوین» است، که آثارش در دهه آخر عمر، کمتر در آمریکا خواننده مشتاق پیدا می‌کردند.

این نویسنده همجنگسرا، متولد محله «هارلم» نیویورک، که کتاب سال ۱۹۵۵ او، تحت عنوان «یادداشت‌های یک پسر بومی»، او را در سنین جوانی، به شهرت رسانید، در کارهایش، روی اختلافات نژادی، جنسیتی و طبقاتی در جوامع غربی انگشت می‌گذارد.

«بالدوین»، در واکنش به پیشداوری‌های اجتماعی علیه همجنسگرایان و هم‌نژادان خودش، در سال ۱۹۴۸، در ۲۴سالگی به پاریس مهاجرت کرد. سالها بخشی از جنبش رادیکال چپ در میان روشنفکران پاریس زندگی کرد. سالها هم در ترکیه و همچنین در سوئیس به سر برد.

مرگ او، در سال ۱۹۸۷ سی سال پیش در اثر سرطان معده در فرانسه رخ داد. او هنگام مرگ روی کتاب «این خانه را به یاد آور» کار می‌کرد، همین کتابی که الهام‌بخش فیلم «کاکاسیای تو نیستم» است.

فیلم کاکاسیای تو نیستم Magnolia Pictures
فیلم کاکاسیای تو نیستم Magnolia Pictures

اهمیت فیلم برانگیزاننده کارگردان «رائول پک»، که منتقدها توصیه کرده‌اند باید بارها و بارها دیده شود، در خودداری آشکار کارگردان از مقایسه شعارگونه زندگی سفیدها و سیاه‌ها در آمریکا است. به نظر «جور مورگنسترن»، منتقد وال استریت جورنال، حال کار، فیلمی روشنگر است.

«پک» مانند خود «بالدوین» از ماجرای مرگ این سه فعال حقوق مدنی، که هر سه از دوستان دوران نوجوانی «بالدوین» بودند، استفاده کرده، برای بازگو کردن تاریخ آمریکا، از این دیدگاه خاص.

جاذبه فیلم برای تماشاگران امروزی این است که دیدگاه فیلم، به تاریخ و زندگینامه محدود نمی‌شود.

«بالدوین» در همه نقل قول‌ها، دارد از تجربه خودش که به دهه ۱۹۶۰مربوط می‌شود، صحبت می‌کند اما فیلم، نشان می‌دهد که فکرهای «بالدوین» از یک دوره خاص تاریخی، بیرون می‌رود. «جکسون» از زبان «بالدوین» می‌گوید: «تاریخ گذشته نیست، بلکه امروز است، ما تاریخ هستیم.»

«بالدوین» که دورانی از عمر خود را در نیویورک به خبرنگاری برای روزنامه‌ها ومجلات مشغول بود، گزارش‌های زیادی از مبارزه‌های سیاهپوستان در ایالات جنوبی آمریکا تهیه کرد. درباره این حوادث، او فروتنانه متذکر می‌شود که فقط یک ناظر و شاهدی است که در حاشیه نشسته است. در ایالت جنوبی، «بالدوین» خود را غریب می‌دید، چون در نیویورک بزرگ شده بود و به خاطر همجنسگرائی و نوع تربیت خود در «هارلم» نسبت به مسیحیت جنوبی، خود را بیگانه احساس می‌کرد.

«ای او اسکات» منتقد نیویورک تایمز می‌نویسد، بالدوین در ضمن، یک پیامبر بود که قادر بود حقیقت را در رفتار آدمها در دوسوی یک نزاع، بی‌طرفانه، تشخیص دهد. این بدان معنی نیست که «بالدوین» خود را بالاتر از دیگران می‌دید، بلکه برعکس، او در نوشته‌هایش نشان داده است که خوب نوشتن و روشن اندیشیدن، از تعهد ناشی می‌شوند و طنز، تشکیک و روح انتقادی بی‌رحم، از ملزومات اقدام سیاسی واخلاقی موثر هستند.

از دید منتقد نیویورک تایمز، فیلم «کاکاسیای تو نیستم» پیشدرآمد خوبی برای آشنائی با نوشته‌های «بالدوین»است.

برای تماشاگر امروزی، حرفهای بالدوین، وقتی معنی پیدا می‌کند که در فیلم، از مصاحبه «بالدوین» به این زمانه می‌پریم، به کشته شدن «تریوان مارتین»، نوجوان سیاهپوست، بدست یک مامور گشت مجموعه مسکونی در فلوریدا؛ یا به «تمیر رایس» پسرک ۱۲ ساله‌ای که سه سال پیش، در یک پارک در شهر «کلیولند» اوهایو، در اثر گلوله یک مامور پلیس کشته شد، چون مامور پلیس، تفنگ اسباب‌بازی دست او را واقعی پنداشته بود؛ یا به «امیر بروکس»، پسر ۱۷ ساله‌ای که در همان سال ۲۰۱۴ در حال فرار از پلیس، دوچرخه‌اش رابه دیوار کنار جاده کوبید.

منتقدها، «پک» را تحسین کرده‌اند که با گرفتن رهنمود از واژگان «بالدوین»، تبعیض نژادی، حقوق مدنی و جنبش «جان سیاهپوستان مهم است» را به هم مربوط می‌کند.

به نظر «لیندسی بار» منتقد آسوشیتدپرس، فیلم حاضر، ادعانامه‌ای رادیکال و غیرقابل انکار بدست می‌دهد در باره نقش مطبوعات و رسانه‌ها در مسموم کردن افکار عمومی علیه سیاهپوستان، یا از طریق نمایش فیلم‌های به اصطلاح خبری، یا از طریق «غیرسازی» از سیاهپوستان. به همین سبب بود که «بالدوین» خود را از «نظام واقعیت» بیرون می‌دید.

«آلونسو دورالد» منتقد نشریه سینمائی «رپ» می‌نویسد، فیلم آقای «پک»،هر چند سرشار از خشم و وحشت است، ولی اثری است شاعرانه، چون داستانی که البته زیبا نیست را به صورتی زیبا و گیرا، بازگو می‌کند.

در میان مستندهای سینمائی نامزد اسکار، علاوه بر فیلم «کاکاسیای تو نیستم»، فیلم «سیزدهمین» از کارگردان «اوا داورنی» هم به موضوع مبارزه علیه تبعیض نژادی می‌پرازد.

فیلم مستند «او. جی. ساخت آمریکا» در باره محاکمه قهرمان فوتبال «او. جی. سیمپسون» هم به طور غیرمستقیم، بازتاب روابط نژادی در جامعه است.

http://gdb.voanews.com/504DC5E1-F75B-4FFC-B4D1-9C2ABE3A6DD5.gif

XS
SM
MD
LG