دیدگاه | ایران را برای حملات راکتی در عراق مقصر بدانید

یک کارگر در حال جمع کردن شیشه های شکسته شده یک فروشگاه در حمله راکتی به اربیل در اقلیم کردستان عراق. ۱۶ فوریه ۲۰۲۱

رانج علاء الدین، پژوهشگر در اندیشکده بروکینگز و «مرکز بروکینگز در دوحه»، در یادداشتی در نشریه «فارن پالیسی» نوشته است، تهران به طور مستقیم مسئول خشونتی است که گروه های نیابتی اش انجام می دهند و باید برای آن پاسخگو باشد.

علاء الدین می گوید نسبت دادن حملات گروه های وابسته به تهران به رژیم ایران می تواند خطوط تعامل ایالات متحده با ایران بر سر برنامه هسته ای و واکنش های تلافی جویانه احتمالی علیه تهران و منافع اش در منطقه را شکل دهد. ایران سابقه ای دیرین در ایجاد گروه های شبه نظامی و استفاده از آن ها در حمله به رقبایش دارد و از این طریق درجاتی از انکار نقش خود را در این حملات پدید آورده است.

همین پیچیدگی ها و تحریف ها در جنگ های نیابتی باعث شده کشورهای حامی گروه های مسلح بر روی فرار از هر گونه حملات تنبیهی حساب کنند و قربانیان از تحقق عدالت محروم شوند.

نسبت دادن مسئولیت حملات زمانی به طور رسمی اعلام می شود که از لحاظ سیاسی مناسب باشد. افکار عمومی ممکن است خواهان حملات تلافی جویانه باشند؛ زیرا یک متحد مهم، مستقیم یا غیرمستقیم مورد حمله قرار گرفته است. واکنش لزوما نظامی نخواهد بود و می تواند شامل تحریم اقتصادی یا پایان دادن به روابط دیپلماتیک باشد.

دولت بایدن در حال حاضر بر روی تلاش های دیپلماتیک برای رسیدگی به برنامه هسته ای ایران تمرکز کرده و این امر ممکن است باعث شود واشنگتن کمتر تمایل داشته باشد حملات راکتی و دیگر حملات به پرسنل ایالات متحده و ائتلاف را به طور مستقیم به ایران نسبت دهد. آمریکا پس از حملات اربیل گفت تشخیص مسئولیت حملات را برعهده دولت اقلیم کردستان عراق و بغداد، دو متحد آسیب پذیر در برابر تخاصم گروه های وابسته به ایران، می گذارد.

اربیل و بغداد، در غیبت یک تضمین امنیتی، بعید است چنین نسبتی را به طور آشکار اعلام کنند. برای بازیگران ضعیف تر در منطقه هر گونه نسبت دادن علنی حملات می تواند آن ها را به هدفی بی دفاع بدل کند. با توجه به سابقه متحدان ایران در عراق در ترور و قساوت های فرقه ای، این معضل برای آن ها مساله مرگ و زندگی خواهد بود.

حتی نسبت دادن علنی حملات در چارچوب جنگ های نیابتی با پیچیدگی های متعددی روبرو است.

بازجویی های ایالات متحده از قیس خزعلی، رهبر عصائب اهل حق، درکی هر چند محدود از چگونگی عمل ایران در مدیریت، آموزش و ارتباطات با گروه های نیابتی اش به دست می دهد. این بازجویی ها نشان می دهد که ارتباطات میان گروه نیابتی با حامی اش اغلب در سطح حداقلی یا در میان گروهی بسیار کوچک بوده تا کمترین بازتاب و خطر را داشته باشد.

با نگاه به روابط عملیاتی و ایدئولوژیک سپاه پاسداران با عصائب اهل حق، کتائب حزب الله، سازمان بدر، کتائب سید الشهدا، و دیگر گروه های کوچک می توان فهمید هر چند بعید نیست این گروه ها به طور مستقل به بعضی عملیات دست زده باشند، اما به احتمال زیاد عملیات مستقل استثناء بوده اند. حملات به پرسنل آمریکا و متحدان بعید است بدون تائید قبلی یا هماهنگی قبلی با تهران انجام گرفته باشد.

دادگاه های ایالات متحده روشن کرده اند که ایران در حملات تروریستی مانند بمبگذاری ۱۹۸۳ در پایگاه تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت، بمبگذاری ۱۹۸۱ در سفارت عراق در بیروت، و حملات تروریستی انتحاری در کویت به سفارتخانه های آمریکا و فرانسه در سال ۱۹۸۳ دست داشته است.

اگر واشنگتن و متحدان اروپایی و منطقه ای اش واقعا باور ندارند که این گروه ها به طور غیررسمی بخشی از حکومت ایران هستند، پس چنان از هدف گرفتن نظامی آن ها پرهیز نمی کنند و مساله نباید چنان به مذاکرات بر سر برنامه هسته ای ایران گره خورده باشد.

دولت بایدن با تکیه به جامعه اطلاعاتی ایالات متحده و اربیل و بغداد نباید از نسبت دادن رسمی و صریح حملات گروه های هم صف ایران به رژیم تهران طفره برود. این امر گام نخست مهمی به سوی از بین بردن این توهم است که این گروه ها و رفتارشان را نمی توان به رژیم نسبت داد و به بسیج حمایت بین المللی در جهت بازداشتن ایران از حملات بیشتر برای تقویت قدرت چانه زنی اش در مذاکرات هسته ای اش کمک می کند.

* برگردان فارسی این گزارش تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.

در همین مورد، یک دیدگاه دیگر را نیز بخوانید:

دیدگاه | تحلیلگر ارشد در «شورای ملی ایرانیان آمریکا»: تیم بایدن برای افزودن به توافق هسته ای، باید ایران را درک کند