تسخیر سراسر یمن توسط نیروهای شیعه حوثی و تمرکز نیروهای نظامی سعودی در مرزهایش با این کشور، یمن را به کانون تازه بحران در منطقه تبدیل کرده است. تحلیلگران، یمن را در واقع صحنه رقابت تازه سعودیها با ایران می دانند، رقابتی که در سایر کشورها از جمله بحرین، سوریه، لبنان، و عراق به شکل جنگ پنهان نیابتی از مدتها پیش آغاز شده است.
تاریخ روابط ایران و یمن گذشته از تاریخ اساطیری و ادبیات باستانی ایران که در شاهنامه آمده و در آن سودابه همسر کیکاووس پادشاه کیانی و نامادری سیاوش را دختر شاه هاماوران یمن میداند، در صحنه تاریخی، به دوران سلطنت انوشیروان پادشاه ساسانی برمیگردد که یمن بخشی از امپراتوری بزرگ ساسانی شد. شاهان یمن دست نشانده پادشاه ایران بودند و به روایت شاهنامه فردوسی و هفت پیکر نظامی، بهرام گور، شاهزاده ساسانی برای تربیت و تعلیم به نزد شاهان یمن فرستاده شد.
پس از حمله عربها به ایران و افتادن ایران به دست آنان، یمن نیز بخشی از امپراتوری اسلامی شد. در سال ۱۸۳۲ (۱۲۱۱ش) بخش شمالی یمن به تصرف امپراتوری عثمانی و بخش جنوبی و بهویژه بندر استراتژیک عدن در کنترل امپراتوری دریایی بریتانیا درآمد و در شاهراه دریایی میان کانال سوئز با هند و تنگه مالاکا، مرکز سوختگیری نیروی دریایی این کشور شد.
در سال ۱۹۰۴ یمن رسما میان عثمانی و بریتانیا تقسیم شد. شمال آن در کنترل عثمانی و جنوب آن در دست بریتانیا قرار گرفت. در جنگ جهانی اول با شکست و فروپاشی امپراتوری عثمانی، شمال یمن مستقل و یک رهبر زیدی پادشاه یمن شد. جنوب یمن نیز در سال ۱۹۶۷ و در پی ترک نیروهای انگلیسی به دست کمونیستهای طرفدار شوروی افتاد و «جمهوری دموکراتیک خلق یمن» نام گرفت.
کمونیستها با برپایی گروهی به نام «جنبش آزادی بخش ظفار» درصدد تسخیر عمان و تسلط بر تنگه هرمز بودند که ارتش ایران در سالهای پیش از انقلاب با دخالت مستقیم، شورشیان را سرکوب کرد و این تازه ترین حضور نظامی ایران در منطقه تا مرزهای یمن بود.
با فروپاشی شوروی و از دست رفتن حمایت روسها از کمونیستهای عدن در سال ۱۹۹۰، دو بخش یمن به هم پیوست و علی عبدالله صالح رئیس جمهوری یمن شد. وی در پی اختلافهای مرزی با سعودیها یک مدرسه شیعی در شهر صعده تاسیس کرد، تا در برابر ایدئولوژی وهابی سعودی و برای مقابله با ریاض گروهی ایدئولوگ شیعه تربیت کند.
امام این مدرسه، حسین بدرالدین حوثی نام داشت که انقلاب ایران الهام بخش او شد و جنبش حزب الله لبنان را الگوی شیعیان یمن قرار داد. با درگذشت او عبدالمالک رهبر حوثیها شد و نام گروه را به انصارالله تغییر داد.
با آمدن بهار عرب و کنار رفتن علی عبدالله صالح در سال ۲۰۱۱ و خلاء قدرت ناشی ازآن، حوثیها دست اندازی را آغاز کردند.
در ماه سپتامبر بر صنعا پایتخت و در هفته گذشته بر شهر تعز مسلط شدند و روز چهارشنبه تا عدن پیشروی کردند و عبد ربه منصور هادی رئیس جمهوری از کشور فرار کرد.
در حال حاضر بازیگران صحنه سیاسی و نظامی یمن را حوثیهای مورد حمایت ایران، نیروهای وفادار به علی عبدالله صالح و پسر او که در کنار حوثیها می جنگند، نیروهای سنی مذهب طرفدار عربستان سعودی، و شبکه القاعده که در میان قبایل کشور پایگاه دارد، تشکیل می دهند.
اختلاف شمال- جنوب، مشکل وفاداریهای قبیلهای به جای وفاداری به دولت، خلاء قدرت به دنبال بهار عرب، فقر و فساد و ضعف حکومت قانون، مشکلات عمده این کشور جنوب شبه جزیره عربستان را تشکیل میدهد.