لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ ایران ۲۲:۲۷

توافق هسته‌ای ایران و آمریکا چطور می‌تواند به نجات عراق کمک کند؟


عکس آرشیوی از جان کری وزیر امور خارجه آمریکا (چپ)، و محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران (دوم از راست)
عکس آرشیوی از جان کری وزیر امور خارجه آمریکا (چپ)، و محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران (دوم از راست)

سفیران پیشین آمریکا در عراق، ونزوئلا و سازمان ملل در مقاله‌ای به نقش توافق هسته ای ایران و آمریکا در نجات عراق از وضعیت کنونی پرداخته‌اند.

رایان کراکر سفیر پیشین ایالات متحده در عراق و افغانستان و رئیس کنونی دانشکده علوم اداری و خدمات دولتی در دانشگاه تگزاس ای اند ام، ویلیام لوئرز سفیر پیشین آمریکا در ونزوئلا و چکسلواکی پیشین و مدیر پروژه ایران، و توماس پیکرینگ، معاون سیاسی وزارت امور خارجه آمریکا در سال های ۲۰۰۰ – ۱۹۹۷ و سفیر آمریکا در سازمان ملل در سال های ۱۹۹۲- ۱۹۸۸ در مقاله‌ای در روزنامه «واشنگتن پست» چاپ آمریکا، به نقشی که توافق هسته‌ای ایران و آمریکا می‌تواند در نجات عراق از وضعیت پیچیده کنونی ایفا کند، پرداخته‌اند.

واشنگتن پست - جمعه ۲۰ تیر ۱۳۹۳

یک ضرب المثل عربی می‌گوید «مشکل وقتی سخت‌تر شود، حل می‌شود.»

این را گفتیم تا برویم سر اصل مطلب، و آن این که «کشورگشایی» های اخیر «دولت اسلامی» (داعش) در سوریه و عراق، هم تهدیدی است برای ایالات متحده آمریکا و هم گزینه‌های پیش روی سیاستگزاران این کشور را روشن می‌کند. مسأله پیش روی ایران و آمریکا دیگر همکاری کردن یا نکردن نیست، بلکه نحوه همکاری است. به دنبال دهه‌ها بی‌اعتمادی و خصومت میان دو کشور، رسیدن به یک توافق جامع هسته‌ای در گفتگوهای جاری در وین ارتباط این دو کشور را تسهیل می‌کند؛ اما در صورت شکست گفتگوها، تنها گزینه‌های بد باقی می‌مانند.

اگر «دولت اسلامی» دوام داشته باشد، آمریکا و دیگر کشورها باید در سیاست‌های گذشته خود تجدید نظر کنند و در برابر دشمن مشترک، به خصومت‌ها پایان دهند.

برای ایران، تجزیه عراق و تشکیل یک حکومت افراطی سنی در همسایگی‌اش فاجعه بار خواهد بود. رهبران ایران باید اکنون بین پیوستن به شیعیان عراق در یک جنگ فرقه‌ای خونین، یا همکاری با دیگر کشورها برای کمک به ایجاد عراق فدرال که در آن گروه‌های قومی در مزایا و مسئولیت‌های کشور سهیم باشند، یکی را انتخاب کنند.

در همین حال، سلطان نشین‌های حاشیه خلیج فارس بعد از سال‌ها حمایت پنهانی از گروه‌های سنی افراطی در خاورمیانه هم باید بین محکوم کردن «دولت اسلامی» – که برای آنها هم تهدید بزرگی به شمار می رود – یا ادامه دادن به منازعات فرقه‌ای با شیعیان یکی را برگزینند.

در سوریه، انتخاب دولت بشار اسد بین استفاده از نیروی نظامی علیه داعش یا ادامه کشتار مردم کشورش است. برای غرب پشتیبانی از جنگ علیه دولت اسد، و همزمان با آن جنگ علیه «دولت اسلامی» بی معناست. بشار اسد «شر» است، ولی در این مورد، بی‌تردید شرش از داعش کمتر است.

به نظر می‌رسد رهبر ترکیه تصمیم گرفته تا از اقدامات ارتش ترکیه در برابر «دولت اسلامی» حمایت کند، و البته خطر استقلال بیشتر کردها را به گزینه دیگر، که ظهور یک رژیم اسلامگرای افراطی در مرزهایش باشد، ترجیح داده است. اسرائیل هم با ظهور اسلامگرایان افراطی داعش در برابر این پرسش قرار گرفته که کدامیک از قدرت‌های خارجی تهدید بزرگتری علیه آن کشور است.

ایران و آمریکا در عراق و افغانستان منافع مشترک دارند. شبکه اطلاعاتی، هویت مذهبی، نفوذ سیاسی، تاریخ و جغرافیای ایران، به آن کشور نقشی برجسته و قابل ملاحظه در عراق و افغانستان می‌دهد. در مقابل، توان دفاع هوایی، نیروهای ویژه، مشاوران نظامی، سابقه و تعهد آمریکا به جلوگیری از هدر رفتن خون سربازانی که در عراق و افغانستان جان خود را از دست داده‌اند، و سرمایه‌گذاری‌هایی که در سال‌های اخیر در هر دو کشور داشته هم به همان اندازه تضمین‌کننده نقشی است که می‌تواند ایفا کند. تا به حال، گفتگوهای مستقیم میان تهران و واشنگتن در موضوعات کم‌اهمیت‌تری انجام شده، اما پیش از پرداختن به موضوع عراق، اختلافات هسته‌ای میان دو کشور باید حل و فصل شود. هر مذاکره‌ای در این باره باید به واکنش سنی‌ها، به ویژه سنی‌های عراق که از دولت ایران بیزارند، حساس باشد.

روشن است که هر دو طرف متعهد هستند تا برای رسیدن به یک توافق هسته‌ای پیش از بیستم ژوئیه (۲۹ تیرماه)، تا آنجا که توان دارند تلاش کنند؛ و یک توافق مناسب قابل دستیابی است. به رغم انتظار بسیاری از ناظران، پیشرفت قابل ملاحظه‌ای حاصل شده است. ایران تا کنون بیشتر توقعات ۵+۱ را برآورده کرده و طرفین روی تعیین یک جدول زمانی عملی کار می‌کنند که ایران براساس آن محدودیت‌های تعیین شده برای برنامه هسته‌ای خود را تحت نظارت شدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به اجرا درآورد. گفتگوها از آنچه که یک سال پیش تصور می‌شد؛ بسیار «متمدنانه‌«تر پیش می‌رود.

اما جزئیات مهم مربوط به اندازه نهایی برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران همچنان حل نشده باقی مانده و ممکن است در نهایت به عدم توافق بیانجامد.

شکست گفتگوها، که هنوز نامحتمل نیست، چشم انداز درگیری نظامی و فروپاشی اتحاد جهانی را که برای آوردن ایران بر سر میز مذاکره تشکیل شده بود تقویت می‌کند. در این صورت ارتباط دو جانبه ایران و آمریکا بار دیگر ناممکن خواهد شد، و هر یک دیگری را مقصر قلمداد خواهد کرد؛ و ایران روابط تجاری و سیاسی خود را با روسیه، چین و اروپای غربی برقرار می‌کند.

شکست گفتگوها همچنین امیدها به دولت حسن روحانی را هم به یأس تبدیل می‌کند و رهبرانی را که می‌خواستند دوران پرستیز محمود احمدی نژاد را پشت سر بگذارند، از عرصه سیاست ایران کنار می‌گذارد.

رابطه استراتژیک جدید میان ایران و آمریکا شاید ناممکن و خطرناک به نظر برسد؛ ولی رابطه‌ای ضروری و مفید برای هر دو کشور است. بحث اتحاد ایران و آمریکا اصلاً مطرح نیست، ولی اقدام موازی و با آگاهی هر دو طرف ضرورت دارد.

یک ضرب المثل دیگر عربی می‌گوید «در معبر تنگ، هیچ کسی دوست یا برادر نیست.»

در واقع، در حالی که پا به دوران جدیدی در جنگ خاورمیانه می‌گذاریم، مسیر هر چه ناهموارتر و دشوارتر می‌شود و آمریکا ناگزیر باید با همراهان ناشناخته زیادی همسفر شود. ولی اگر تهران و واشنگتن به توافق اتمی مناسب و تصمیمات استراتژیک عملی دست یابند، راهی پیش رو خواهند یافت.

---------------------------------------------

برگردان فارسی اين مقاله تنها به جهت اطلاع‌رسانی منتشر شده و نظرات بيان شده در آن، الزاماً بازتاب ديدگاه صدای آمريکا نيست.

XS
SM
MD
LG