غیث عبدالحد، در مقالهای در روزنامه گاردین چاپ بریتانیا، همراه با شبهنظامیان شیعه عراقی، از خط مرزی «شکننده» رویارویی مدافعان دولت عراق با پیکارجویان گروه داعش گزارش میدهد.
مرز جدید عراق از یک دیوار خاکی دو متری یا بهتر بگویم یک خاکریز شنی تشکیل شده است. خاکریزی که از بین مرغزارها و مزارع را با بریدن مرزی که به مدت ۹۵ سال محدوده کشور عراق را مشخص میکرده، حرکت میکند و هم اکنون خط تفکیک سرزمینهای رو به گسترش «دولت اسلامی» از آنچه از دولت عراق مانده است را نشان می دهد.
در شمال این خاکریز پرچم سیاه آن خلافت اسلامی در باد عصرانه میوزد، اما در سمت دیگر پرچم رسمی عراق بر افراشته نیست بلکه بیرق سیاه شبه نظامیان شیعه جلوه گر است.
به گفته یکی از شبهنظامیان شیعه که به تکه زمینی که دو نیروی نظامی را از یکدیگر جدا ساخته، اشاره کرده: «این زمین خیر را از شر جدا میکند. اینجا تو بیرق امام حسین را میبینی و آنجا تو پرچم سیاه داعش. تاریخ بار دیگر تکرار شده است.» وی اشاره به صدها دشمنی شیعه و سنی که در این سرزمین به جان هم افتادهاند دارد.
با تسلیم و فرار ارتش عراق در برابر پیکارجویان داعش، این شبه نظامیان شیعه و کردها بودند که به رویارویی با این گروه خشن و قاتل با کارآمدی فزاینده خود، صف آرایی کرده و جلوی پیشرفت داعش به بغداد را گرفتند.
شیعه بودن این شبه نظامیان خالی از مشکل نیست، مثلا دو روز پیش که ۷۰ نفر در انفجار یک مسجد متعلق به سنیها توسط تعدادی شیعه کشته شدند، سنیها در گستره بزرگی بین دمشق و بغداد زندگی میکنند به سمت پیکارجویان داعش تمایل پیدا کنند. به گفته وزیر خارجه بریتانیا فلیپ هاموند، «در خاورمیانه، دشمن دشمن من همیشه دوست من نیست.»
این شبه نظامی شیعه عراقی اصرار دارد که مردم تفاوت بین همقطارانش با پیکارجویان داعش را درک کنند. «از نام ما میترسند. آنها فکر میکنند که ما هم مانند داعش هستیم. ما به زنان و کودکان و بزرگسالان حمله نمیکنیم، با آنها کاری نداریم، آنها را نمیکشیم.»
در مسیر رسیدن به خط مقدم جبهه در چشمان بیننده هیچ شک و شبههای به جای نمیگذارد که این کشور به مکانی جنگ زده تبدیل شده است. زمینهای حاصل خیزی که روزی از آنها صیفی جات، و غلات بر داشته میشد امروزه به علت نابودی سیستم آبیاری به زمین لم یزرعی تبدیل شده است. در کنار جاده منتهی به خط مقدم لاشههای تانک و نفر بر سوخته نیز دیده میشود.
مجتبی، یکی دیگر از شبه نظامیان شیعه با انگشت اشاره دکلهای برق را نشانه گرفته و میگوید «آنجا شهر عظیمی است که هم اکنون در اشغال داعش است. آنها هماکنون در موازات ما هستند و فقط رود دجله ما را از آنها جدا میکند.» وی نمونه خوبی از نسل جدید شبه نظامیان شیعه است: آماده مبارزه با تهدیدها موجود که در درگیرهای یک دهه گذشته در عراق و سوریه با آموزشهای حزبالله لبنان آبدیده شده است.
به گفته وی «به ارتش عراق نمیتوان اتکا کرد، مثلا حتی اگر دولت دو هزار سرباز برای حمایت از این روستا بگمارد من آنها را نیروی جدی نمیپندارم. ما مانند یک گروه نظامی مقاومت هستیم که حدود ۱۱ سال تجربه جنگیده داریم. هر کدام از ما حداقل سه دوره آموزشی نظامی در ایران و لبنان تحت نظارت حزبالله را پشت سر گذاشتهایم. هر کدام از این دورهها دو ماه طول کشید. آیا میدانی دو ماه آموزش نظامی تحت اشراف حزب الله یعنی چه؟ از هر کس انسان جدیدی میسازد. تو نمیتوانی ما را با سربازانی که به خاطر پول به ارتش پیوسته اند مقایسه کنی.
سربازان ارتش عراق به شبه نظامیان برای حفاظت از خط مقدم متکی هستند، از سوی دیگر جهت دریافت آذوقه خوراکی خود چشم به دست روستاییان منطقه دارند. دولت عراق دیگر به آنها تدارکات نمیرساند.
یکی سرباز ارتش عراق از وضعیت موجود انتقاد میکند و میگوید: "گفته می شودکه سربازان ارتش یک مشت ترسو هستند اما نقش دولت در این بین چیست؟ ما به اندازه دو ساعت گلوله داشتیم و دو خودرو زره پوش روس. یکی از آنها قادر به شلیک بود و دیگری به علت خرابی صرفاً دکوری بود. نمایندگان که در مجلس با یکدگیر مجادله میکنند کجایند؟ چرا نمیآیند و از خط مقدم بازدید نمیکنند و با خود یک جعبه گلوله نمیآورند؟»
این شبهنظامیان شیعه به تازگی از جنگیدن در سوریه به کشورشان بازگشتند و از این که هنوز به آنها دستور حمله علیه داعش داده نشده، شاکی بودند.
«چرا به آنها حمله نمی کنیم؟ دشمن ما در سوریه به مراتب قویتر بود و ما در یک کشور خارجی در حال جنگ بودیم. اما حالا در حال دفاع از خانه و کاشانه خود هستیم. من تمامی روستاها و جادههایی که تاکنون طی کردیم را میشناسم.
از دید این شبهنظامیان، سنیها به طور کل دشمن هستند، چه آنهایی که به داعش متمایلند و چه آنهایی که با این گروه مخالفند.
به گفته یکی از شبهنظامیان شیعه «پس از آن که ما نیروی خود را از اینجا خارج کنیم، سنیها به اینجا خواهند آمد و اینجا به نقطه پرورش داعش تبدیل خواهد شد. وقتی نیروهایمان منطقهای را از داعش پاکسازی میکند، چرا باید آن را به سنیها بدهیم؟ یا باید به مکان شیعهنشین تبدیل شود یا این که کاملا خالی از سکنه شود.»
با شروع تاریکی شب، تیر اندازی به دهف به تاریکی روبرو آغاز میشود.
به گفته یکی از شبهنظامیان شیعه «اگر ما شلیک نکنیم، آنها به فرض این که ما مواضع خود را خالی کردیم، به طرف ما حرکت خواهند کرد. ما به هر هدفی در تاریکی ولو این که یک سگ باشد شلیک میکنیم.»
این نوع تاکتیک جنگی موفق بوده است. در استان دیاله عراق شبه نظامیان شیعه حدود ۵۰ کیلومتر وارد مناطق سنینشین شدهاند. اجساد پیکارجویان داعش به مرکز این استان برده شده تا مانند غنیمت جنگی به معرض دید مردم گذاشته شود.
در بازدید از یک روستای متروکه که قبلا سنی نشین بوده، درختهای خرما در حال سوخت دیده میشد. به گفته یکی از شبهنظامیان شیعه «کشاورزان سنی این روستا، متمکن هستند. خودشان محصولاتشان را از بین بردند، زیرا از شیعیان متنفرند و از حامیان داعش بودند.»
در شهر بعقوبه، مرکز استان دیاله، دو جسد سوخته از تیرهای چراغ برق آویزان هستند. به گفته شبهنظامیان شیعه، اینها پیکارجویان داعش هستند، اما سنیهای این شهر میگویند که اجساد سوخته متعلق به شهروندان ربوده شده توسط شبهنظامیان شیعه است، که با این کار از کشته شدن همقطارانشان در جبهه انتقام بگیرند. «در ماه گذشته نه تن از شهروندان سنی این شهر توسط شبه نظامیان شیعه ربوده شده، که تاکنون سه جسد یافت شده است.»
یکی از سیاستمداران شیعه در بغداد از احتمال تبدیل شدن گروههای شبهنظامی شیعه به گروههای تندرویی که با آنها درگیر هستند، خبر داد.
ما با تسلیح گروههای مختلف شیعه، در حال تشکیل گروههای تندروی شیعه القاعده مانند هستیم. ما به دنبال ایجاد یک حکومت شیعه مدرن بودیم، اما در ۲۰ سال آینده این گروههای مسلح شیعه که انواع آموزشهای نظامی را پشت سر گذاشته که قدرت کشنده دارند، چه بر سر این کشور خواهند آورد؟ آنها تجربیات خود را به عربستان سعودی و یمن خواهند برد. درست مانند مهاجرت گروههای جهادی سنی، شبهنظامیان شیعه نیز همین مسیر را در آینده طی خواهند کرد.»