ایران در حالی به استقبال روز معلم میرود که معلمان در سالهای اخیر یکی از گروههایی بودند که همواره با چالشهای مختلف، از تاخیر در دریافت حقوق تا دلهره از احتمال بیکاری به دلایل متفاوت روبهرو بودهاند. این در حالی است که در تبلیغات جمهوری اسلامی همواره شعار «معلمی شغل انبیاست» سرلوحه موضعگیری مقامات حکومت بوده و است. اما معلمان همواره با مشکلات مختلفی درگیر بودند و دغدغههای بسیاری را با خود هر شب به خانه میبرند.
یکی از دغدغههای این روزهای معلمان قراردادی آزمون استخدامی و «ترس از رد شدن» در آن و بیکاری است. یک معلم از شهر کرمان در همین رابطه به خبرگزاری «ایلنا» گفته که پایه حقوق معلمهای قراردادی بسیار پایینتر از دیگران است و تاخیر در پرداخت حقوق هم چالش همیشگی معلمان است.
این معلم «ترس از بیکار شدن» هم دارد و میگوید که پس از یک عمر معلمی دیگر در سنی نیستیم که به دنبال کار جدید برویم. این در حالی است که به نوشته ایلنا «صادق ستاری فرد» معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش از قطع همکاری با نیروهای قراردادی، خرید خدماتی، حق التدریس و… در صورت مردود شدن در آزمون استخدامی خبر داده است.
معیشت یکی دیگر از دغدغههای معلمان است و در همین رابطه یک معلم از خرم آباد لرستان در مصاحبه با خبرگزاری ایلنا این موضوع را تاثیرگذار در بازدهی افراد میداند و میگوید که «تمرکز و سلامت و بهداشت ذهنی ما در کلاس درس اهمیت و حساسیت دوچندانی دارد.»
بررسی دادههای بودجه خانوار مرکز آمار هم دغدغههای معلمان را تایید میکند چرا که این آمار نشان از کوچکشدن سفره مردم در سالهای اخیر دارد. بر همین اساس مجموع خوراک ماهانه یک ایرانی در سال ۱۳۸۵ به طور متوسط ۴۸ کیلوگرم بوده اما در سال ۱۴۰۰ به ۳۶ کیلوگرم رسیده است. به بیان دیگر در پانزده سال اخیر سفره ایرانیان ۲۴ درصد کوچک شده است.
بررسیها نشان میدهد مصرف اقلام خوراکی در ایران پس از حذف ارز ترجیحی بطور متوسط ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
مشکلات معیشتی، تاخیر در دریافت حقوق و نارضایتی از نحوه اعمال «قانون رتبهبندی»، از ابتدای سال به کانون اعتراض معلمان تبدیل شد و در هشتمین روز از تعطیلات نوروز معلمان را در استانهای مختلف به خیابان کشاند و تجمعهای اعتراضی همزمان در هشت شهر برگزار شد. شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان ایران، در روز سهشنبه هشت فروردین اعلام کرد که تجمعات همزمان معلمان دستکم در استانهای آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، همدان، کردستان، و خراسان شمالی شکل گرفت.
گزارشها حاکی از آن است که رتبهبندی معلمان به درستی انجام نشده و این مسئله نارضایتی معلمان را به همراه داشته است.
علاوه بر دیر اجرا شدن قانون رتبهبندی، و معوقات معلمان نیز دیر پرداخت شده و رتبهبندیها در مواردی نامتناسب با سابقه و تحصیلات معلمان بوده است و از جمله به فعالان صنفی و معلمان معترض به عنوان جریمه و تنبیه رتبه یک داده شده است.
مبهم بودن قراردادهای جدید از دیگرنگرانیهای موجود بین معلمان است و در این زمینه نیز خبرگزاری ایلنا به نقل از یک معلم نوشته است: «اصلا نمیدانیم این قراردادی که میبندیم دقیقا شامل چه مواردی است و بیچون و چرا آن را امضا میکنیم که کارمان را از دست ندهیم.»
این معلم لرستانی همچنین به تبعیضهایی که از جنبههای مختلف بین کارمندان رسمی و قراردادی وجود دارد اشاره میکند و میگوید: «همکارانی که رسمی یا پیمانی هستند و سابقه کاری خیلی کمتری دارند حقوقشان از من با سابقه ۱۵ ساله بیشتر است و نزدیک به دو برابر ماست و این ناهماهنگیها در پرداخت مطالبات معلمان موجب نارضایتی میشود در حالی که ما کار یکسانی میکنیم یعنی ساعات مشخصی سرکلاس هستیم، کتابهای درسی مقاطع مشابهی را تدریس میکنیم و حتی تحصیلاتمان یکسان است و حتی در یک مدرسه همکاریم.»
گروهی از فرهنگیان ایران در نخستین روز کار مدرسهها در سال ۱۴۰۲ به طور همزمان در چند شهر در اعتراض به نحوه اجرای قانون رتبهبندی که از آن با عناوینی همچون «رتبهبندی پوشالی» و «حُقّهبندی» نام بردهاند تجمع و تحصن کردند. بر همین اساس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نوشت این اعتراضات در روز دوشنبه ۱۴ فروردین دستکم در استانهای همدان، آذربایجان غربی، بوشهر، فارس، و خراسان رضوی برگزار شده است. این اعتراضات علاوه بر وضعیت معیشتی به دلیل «ناکارآمدی رتبهبندی» عنوان شده است.