با فیلم «آن زن» کارگردان هلندی «پال وروهوون» بعد از ده سال دوری، به پشت دوربین باز میگردد. فیلم، حاصل همکاری او با «ایزابل اوپر» بازیگر برجسته فرانسوی است که بازی پیچیدهاش در نقش زن موفق و قدرتمندی که مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد، ازاین فیلم هیجانی – حادثهای و انتقادی، یک معما میسازد.
قهرمان فیلم جدید «بن افلک» یک گانگستر دهه 1930 است به نام «جوزف کافلین»، فرزند سرکلانتر پلیس باستون، که از سرقت بانک شروع میکند، و سرانجام، کنترل واردات و توزیع «رام» را در دوران منع فروش مشروبات الکلی برعهده میگیرد، و بر تبهکاریهای سازمانیافته دیگر، از جمله اداره تشکیلات قماربازی زیرزمینی، چنگ میاندازد. «افلک» که نقش اول فیلم را خودش بازی کرده، تهیهکننده، کمک سناریست و کارگردان فیلم است.
در فیلم تخیلی «هیولائی میآید» A Monster Calls، «کانر» پسرک 12 سالهای، دلآزرده و نگران از مرگ قریبالوقوع مادر سرطانیاش، گوشهگیر و خیالپرداز میشود، و در ذهن خود، هیولائی میآفریند از تنه درخت، با صدای «لیام نیسن»T که با داستانگوئی، تلاش میکند از محنت او بکاهد.
فیلم «ارقام پنهان» داستان عضویت سه زن سیاهپوست است در میان محاسبهگران ارشد سازمان ملی فضانوردی آمریکا NASA که در سال 1961 در موفقیت نخستین ماموریتهای فضائی آمریکائیان، نقش های حساس ایفا کردند.
فیلم جدید «جیم جارموش» کارگردان نوگرای نیویورکی، به زندگی یک راننده اتوبوس میپردازد، که در ساعات فراغت، شعرهائی با الهام از شنیدهها و دیدههای خود مینویسد. نقش راننده را «ادم درایور» و نقش همسر او را «گلشیفته فراهانی» بازی میکنند. منتقدها این فیلم شاعرانه را ستایش جاذبههای پنهان روزمرگی توصیف کردهاند.
در فیلم «سکوت» اثر جدید «مارتین اسکورسزی» دو مبلغ مسیحی پرتغالی، برای یافتن استاد خود «فریرا» با بازی «لیام نیسون»، واعظ مسیحی که شایع است در ژاپن قرن هفده، زیر فشار شکنجه، از دین برگشته و خدا را انکار کرده، سفر پرماجرائی را آغاز میکنند به کشوری که در آن تبلیغ مسیحیت، به عنوان ابزار گسترش استعمار غرب، با شکنجههای سخت و اعدام، مجازات میشود.
منتقدها، گفتگوها و تکگوئیهای بیشمار نمایشنامه «حصارها» اثر تحسینشده «آگوست ویلسون» را فرصت یگانهای برای بازیگرها میدانند. «دنزل واشینگتن» و «ویولا دیویس» در سال 2010 برای احیای اجراهای «حصارها» روی صحنه «برادوی» جایزههای «تونی» گرفتند. حالا «دنزل» خانم «دیویس» و همبازیهای دیگر آن اجرا را برای فیلم «حصارها» کارگردانی کرده.
در فیلم «مسافران» بازیگران «کریس پرت» و «جنیفر لارنس» در سفینه عظیمی با 5 هزار مسافر دیگر، عازم کرهای سرسبز در کهکشانهای دوردست هستند در فاصله 120 سالی کره زمین، ولی آنها 90 سال زودتر، از خواب مصنوعی بیدار میشوند، نه راه خواب رفتن دارند، نه راه بازگشت.
در فیلم «زیبائی جانبی» بازیگر «ویل اسمیت» نقش «هاوارد» صاحب یک شرکت تبلیغاتی را بازی می کند که بعد از مرگ دختر ۶ ساله اشُ، و در پی آنُ، طلاق، افسرده و گوشهگیر میشودُ، ولی تعجب میکند وقتی مفاهیم انتزاعی مرگ، عشق و زمان، شخصا به نامههائی که او از سردردمندی و استیصال، به صندوق پست انداخته، جواب میدهند.
قهرمان این «قصه» از مجموعه «جنگ ستارگان»، «جین»، با بازی «فیلیسیتی جونز» هنرپیشه انگلیسی، دختر جوانی است که در میان شورشیان بزرگ شده. در آغاز فیلم، آنها او را از زندان امپراتوری نجات میدهند تا با کمک افسر شورشی با بازی «دیهگو لونا» رهبری قیام جدیدی علیه امپراتوری را برعهده بگیرد که هدف آن، از میان بردن «ستاره مرگ» اسلحه مرگبار امپراتوری است که ساختن آن در اپیزود سوم آغاز شده بود.
فیلم «روز میهنپرستان» بازسازی فاجعهای است که دو برادر تروریست چچنائی روز 15 آوریل 2013 در خط پایانی مسابقه سنتی و بینالمللی «ماراتون» شهر بوستون به بار آوردند و قهرمانی مردم عادی، نیروهای پلیس محلی و پلیس فدرال و شهود عینی را نشان میدهد که با همکاری در اطلاعرسانی، به تعقیب گسترده تروریستها، که شهر را به تعطیلی کامل کشانده بود، پایان بخشیدند.
حکومت نظامی که از تاثیر اشعار کمونیستی «پابلو نرودا» بر کارگران ناراضی «شیلی» بیمناک است، شاعر سیاستپیشه را به تبعید مجبور میکند. اما در تبعید، «نرودا» ی فیلم، با «پابلو نرودا» ی تاریخی، شاعر ملی شیلی، تفاوتهای بسیار دارد. از جمله، او همیشه در حال فرار است از دست یک پلیس مخفی سمج، با بازی «گائل گارسیا برنال» ستاره مکزیکی، که اصرار کمیکی میورزد بر انجام سریع ماموریت، ولی شخصیتی است ساخته و پرداخته سناریو.
در فیلم «بخوان» محصول جدید «ایلومینیشن اینترتینمنت» واحد نقاشی متحرک شرکت یونیورسال، تهیه کنندهای زرنگ ولی بیپولی، که چهره با نمک یک «کوآلا» ی کوچولوی استرالیائی را دارد، با صدای «متیو مککانهی»، تنها راه نجات کسادی گیشه تئاتر بزرگ خود را گذاشتن یک مسابقه خوانندگی به سبک «امریکن آیدل» می داند.
دو هنرمند عاشق، یکی بازیگر و دیگری موسیقیدان، هر دو آرزومند شهرت در هالیوود، بعد از بارها دیدار اتفاقی، سرانجام در میانه فیلم «لا لا لند» La La Land (سرزمین رویاها) به هم میرسند. عشق سرخوش آنها، که با رقص و آواز رویائی توام میشود، به قصه فیلمیبلندپروازانه شکل میبخشد که قصد آن، ستایش سنتی قدیمی، و بهروز کردن موزیکالهای کلاسیک هالیوودی است.
در فیلم «جکی» رویدادهای بلافاصله بعد از ترور پرزیدنت کندی، و روزهای بعد از آن، از دیدگاه همسرش، «ژاکلین کندی» سی و چند ساله، بازسازی میشود، ۵۳ سال بعد از جنایتی که فصلی غرورانگیز از زندگی او را پایان بخشید.
فیلم «خانم اسلون» با تمرکز بر یک لابیگر شکستناپذیر، تصویری از روند سیاسی و پشتپرده قانونگذاری در واشنگتن عرضه میکند، اما جاذبه اصلی فیلم، بازی «جسیکا چستین» است، در نقش زن ترفندبازی در جهان مردسالار سیاست. او روسای قویترین شرکت لابیگری واشنگتن را به حیرت میاندازد وقتی به خاطر اختلاف بر سر قانون حمایت از فروش اسلحه، به شرکت رقیب کوچ میکند.
در فیلم «منچستر ساحلی» از سناریست و کارگردان «کنت لانگرن» شخصیت محوری، «لی» با بازی «کیسی افلک» سرایداری مغموم و بیکس در شهر «بوستون» است که به وصیت برادر بزرگتر، ناچار میشود حضانت از پسر ۱۶ ساله او را برعهده بگیرد، در شرایطی که خودش، به خاطر احساس تقصیر و گناه در مصیبت خانمانسوز، در زیرزمینی محقر، منزوی شده.
در فیلم تحسینشده «ورود» Arrival «ایمیادمز» نقش یک زبانشناس را بازی میکند که باید راهی برای مکالمه با موجودات فضایی پیدا کند که در سفینههای عظیم در نقاط مختلف کره زمین فرود آمدهاند. منتقدها فیلم تفکربرانگیز «ورود» را بهترین بازی خانم «ادمز» و بهترین فیلم سال 2016 توصیف کردهاند که برخلاف فیلمهای «علمی-تخیلی» مشابه، حادثه و مخاطره را با زبانی درونی و خونسرد، بازگو میکند.
«جانوران خارقالعاده» شاخهای برگرفته از مجموعه کتابها و فیلمهای پرفروش «هری پاتر» است: داستان «نیوت اسکمندر» یک کارشناس جوان جانوران جادوئی است، با بازی «ادی ردمین» که در جستجوی سرنوشتی جدید به آمریکای دهه ۱۹۲۰ سفر میکند، ولی ناچار میشود نخستین روزهای خود در سرزمین جدید را به جستجو بپردازد برای جانوران جادویی و عجیبالخلقهای که از چمدان چرمی او، میگریزند.
در فیلم «لاوینگ» بازیگران «جول اجرتون» و «روث نگا» نقش زوج سفید و سیاهی را بازی میکنند که بعد از ۲۵ سال تبعید، با کمک وکلای «اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا» موفق شدند قضات دیوانعالی کشور را متقاعد کنند که قوانین ایالتی علیه ازدواج میان نژادی را لغو کنند. آنها در سال ۱۹۵۸ از ویرجینیا به شهر واشنگتن دی سی رفتند تا ازدواج خود را ثبت کنند.
بارگذاری بیشتر