بازداشت روزنامهنگاران در ایران با آغاز اعتراضات سراسری در پایان شهریور ۱۴۰۱ شدت یافت و با بازداشت دستکم ۷۳ روزنامهنگار و عکاس خبری در نیمه دوم سال گذشته، آزادی مطبوعات بیش از پیش در محاق قرار گرفت.
بخش فارسی صدای آمریکا همزمان با روز جهانی آزادی مطبوعات، در این گزارش به وضعیت نقض آزادی رسانهها و بازداشت و فشار بر روزنامهنگاران پس از آغاز اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ پرداخته و با دو روزنامهنگار در ایران گفتوگو کرده است.
- سربرآوردن روزنامهنگاران مخالف حکومت از روزنامههای تحت کنترل
یک روزنامهنگار داخل ایران در گفتوگو با صدای آمریکا میگوید، در ۱۰ سال گذشته همزمان با «روند حذف روزنامهنگاران مخالف نظام از مطبوعات و رسانهها، جریانهای مستقلی با تکیه بر ابزارهای جدید» مثل «پادکست و شبکههای اجتماعی، راه روزنامهنگاری تحقیقی و انتقادی را در پیش گرفتند» و این جریان مستقل «مهمترین نقش» را در «افشای ماهیت جریانهای اصلاحطلب و اصولگرای جمهوری اسلامی» داشت و «طیف جدید روزنامهنگاران مخالف جمهوری اسلامی از میان روزنامههای بهشدت کنترل شده» پدید آمد.
به گفته این روزنامهنگار که صدای آمریکا برای حفظ امنیتش از ذکر نام او خودداری میکند، همزمان با آغاز به کار دولت حسن روحانی و آغاز مذاکرات برجام، «نسل جوان آرمانگرای روزنامهنگاران» کم کم از بدنه مطبوعات تصفیه و حذف و محدود و در نهایت ممنوعالفعالیت شدند. در دولت ابراهیم رئیسی، «ظرفیتهای انتقادی روزنامهنگارانی که در روزنامههای اصلاحطلب، زیر گفتمان اصلاحات و برجام دفن شده بود، دیگر نیازی به دفاع از دولت مستقر نداشت و از طرف صاحبان این رسانهها که به اصلاحطلبان متصل هستند، اجازه انتقاد پیدا کردند.»
او تأکید میکند: «در چنین فضایی وقتی قتل مهسا امینی به دست نیروهای نظامی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی رخ داد، دیگر غل و زنجیرهایی از جنس اتاق فکر ظریف و روحانی به دست و پای خبرنگاران منتقد بسته نبود تا مانند ماجرای هواپیمای اوکراینی آنها را اغفال کند و اینگونه بود که ناگهان از دل روزنامههایی که حکومت گمان میکرد یکدست و همسو با حاکمیت شدهاند هم، روزنامهنگارانی همچون الهه محمدی و نیلوفر حامدی شجاعانه به اطلاعرسانی پرداختند و اجازه دروغپردازی و تحریف واقعیت را به ابزارهای رسانهای رسمی جمهوری اسلامی ندادند.»
این روزنامهنگار اضافه میکند: «این نکتهای است که بازجویان من در دوران بازداشت بر آن تأکید داشتند و البته به عقیده من آنها خیلی دیر متوجه شدند که ما در بیرون مطبوعات مجاز و رسمی، چگونه فعالیت کرده بودیم.»
همچنین ببینید: اختصاصی؛ یک روزنامهنگار در ایران: روزنامهنگاران اجازه تحریف واقعیت را ندادند- «تولید بولتن تبلیغاتی» انتظار جمهوری اسلامی از رسانهها
به گفته یکی دیگر از روزنامهنگاران ساکن ایران که نامش نزد صدای آمریکا محفوظ است، «فشارها بر مطبوعات در ایران» در پی اعتراضات سراسری در نیمه دوم سال گذشته «بسیار تشدید شده» و انتظار جمهوری اسلامی از رسانهها «تولید بولتنهای تبلیغاتی است» و به دلیل «تحلیلهای نقادانه» با عناوینی مبهم مثل «سیاهنمایی» تحت فشار قرار میگیرند.
او با اشاره به «بازجوییهای مکرر خود»، تأکید بر این که رسانهها «از مصاحبه با خانواده بازداشتیها و کشتهشدگان جنبش زن زندگی آزادی منع شده» و «خبرنگارانی که در این زمینه نوشتهاند غالبا بازداشت شدند و با وثیقههای سنگین آزاد شدهاند»، میگوید، اکنون نوشتن از حجاب اختیاری و اختلال اینترنت نیز «جزو خطوط قرمز رسانهها شده» و از مواردی است که «در بازجوییها با آن خبرنگاران را زیر فشار گذاشتهاند.»
این روزنامهنگار همچنین با تأکید بر «آزارهای آنلاین مدام» توسط «اکانتهای سازمانی وابسته به نهادهای امنیتی» جمهوری اسلامی، میافزاید: «مدام به این خبرنگاران توهین میکنند و یا آنها و خانوادههایشان را تهدید به قتل و تجاوز میکنند یا این که تلاش میکنند وجهه خبرنگاران را با ادعاهای واهی تخریب کنند و مخاطبان آنها را دچار تردید کنند.»
همچنین ببینید: یک روزنامهنگار در ایران به صدای آمریکا: تهدید به «قتل و تجاوز» روزنامهنگارانی که بهتازگی آزاد شدهاند
- بازداشت دهها روزنامهنگار در اعتراضات «پسا مهسا»
جمهوری اسلامی روزنامهنگاران را به واسطه فعالیت حرفهای آنها تحت فشار قرار میدهد و بازداشت میکند. چنان که کمیته و هیئت اجرایی پیگیری وضعیت روزنامهنگاران بازداشتی در دی ۱۴۰۱ از بازداشت دهها روزنامهنگار خبر داده بود، اما ایمان شمسایی، مدیر مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ادعا کرده بود که «هیچ فردی در تهران بهخاطر فعالیت رسانهای دستگیر نشده است.»
بر اساس فهرست منتشر شده، در ماههای گذشته روزنامهنگارانی از جمله «فرخنده آشوری، نیلوفر حامدی، مارال دارآفرین، ملیحه درکی، مهرنوش طافیان، مریم قناد، الهه محمدی، ویدا ربانی، و فرزانه یحییآبادی، ایمان بهپسند، امیرحسین بریمانی، میلاد بیدریغ، احسان پیربرناش، علیرضا جباری دارستانی، آریا جعفری، پیام خدابندهلو، اسماعیل خضری، علی خطیبزاده، سجاد رحمانی، سعید سیفعلی، اشکان شمیپور، امید طحان بیدهندی، امیر عباسی، میلاد علوی، مهدی قدیمی، شهریار قنبری، مسعود کردپور، روحالله نخعی، امید هرمزی، و حسین یزدی» بازداشت شدند که شماری از آنان با سپردن وثیقه آزاد شدهاند.
هرچند برخی از روزنامهنگاران بازداشت شده با قرار وثیقه به طور موقت آزاد شدهاند، اما پروندههای قضایی برایشان در جریان است و بیشتر آنها همچنان در زندان به سر میبرند.
همچنین ببینید: ادامه فشار بر جامعه رسانهای کشور؛ سه روزنامهنگار زن به دادگاه احضار شدنداز جمله نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو تن از دهها روزنامهنگار بازداشت شده، پس از ماهها بلاتکلیفی همچنان در بازداشت موقت به سر میبرند و قوه قضاییه آنها را علاوه بر «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام» به «همکاری با آمریکا» متهم کرده است.
همچنین ببینید: نیلوفر حامدی و الهه محمدی به «همکاری با آمریکا» متهم شدندعصر سهشنبه ۱۲ اردیبهشتماه هم اعلام شد که نیلوفر حامدی، الهه محمدی و نرگس محمدی به عنوان برندههای امسال جایزه بینالمللی آزادی مطبوعات یونسکو موسوم به «گیلرمو کانو» شناخته شدهاند.
آدری آزولای، مدیر کل یونسکو در بیانیهای گفت که اکنون بیش از هر زمان دیگری، ادای احترام به تمامی زنان روزنامهنگاری که از انجام وظایف خود منع میشوند و با تهدید و حمله به امنیت خود روبرو هستند مهم است.
همچنین ببینید:
سه روزنامهنگار زن زندانی در ایران برنده جایزه آزادی مطبوعات یونسکو شدندبر پایه گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز در سال گذشته میلادی، ایران از لحاظ آزادی مطبوعات در میان ۱۸۰ کشور جهان، به رتبه ۱۷۸ سقوط کرده و کمیته حفاظت از روزنامهنگاران در گزارش سالانه خود جمهوری اسلامی ایران را در کنار چین، میانمار، ترکیه، و بلاروس در صدر فهرست جهانی بزرگترین زندان روزنامهنگاران قرار داده است.
- رسانه در حصار سانسور؛ سرنوشت مطبوعات پس از استقرار جمهوری اسلامی
اوایل تابستان ۱۳۵۸ با تصویب لایحه قانون جدید مطبوعات توسط شورای انقلاب اسلامی، تعدادی از روزنامهها و مجلهها تعطیل شدند. از اواخر تابستان ۵۹ بود که محدودیتها علیه مطبوعات شدت یافت و انتشار بسیاری از روزنامهها و نشریات متوقف شد.
روحالله خمینی در سخنرانی ۲۶ مرداد ۱۳۵۸ خود در قم به نشریات حمله کرد و گفت که اگر به طور «انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمام مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم، و رؤسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم و رؤسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم، این زحمتها پیش نمیآمد.»
اما این اظهارات خمینی چرخشی ۱۸۰ درجهای نسبت به سخنان او پیش از انقلاب ۵۷ در نوفللوشاتو محسوب میشد، آن جا که او گفته بود: «مردم قیام کردند که آزاد باشند، نباید قلمش را بشکنند که نباید بنویسی. قلمها را اینها شکستند در این پنجاه سال.»
الهه بقراط، روزنامهنگار، پیش از این به بخش فارسی صدای آمریکا درباره آغاز دوره سانسور و سرکوب گفته است: «همه گروهها تار و مار شدند و نشریاتشان بسته شد» و «نشریات متعارف تحت فشار قرار گرفتند» فشارهایی که هرچند «بعدا سازمانیافته شد»، اما «در همان دو سال اول نیز گروههای فشار که اکنون به آتشبهاختیار معروف هستند و در آن زمان حزباللهی و فالانژ خوانده میشدند، به دفاتر روزنامههایی که با خط خمینی و جریان قدرت قالب نمیخواند» حمله میکردند و «آنها را اتش میزدند.»
بهزاد مهرانی، پژوهشگر به صدای آمریکا گفته است که در دهه ۷۰، جناح دوم خرداد که همان جناح چپ جمهوری اسلامی است و در دهه ۶۰ اغلب در ارگانهای امنیتی حضور داشتند، دریافتند که جمهوری اسلامی برای بقا نیاز به اندکی باز شدن فضا دارد؛ اما «این فضا برای دگراندیشان و نیروهای سکولار نبود، بلکه برای روشنفکران و جناح چپ جمهوری اسلامی بود»، اما مقامات جمهوری اسلامی همان گشایش نسبی و کنترلشده را نیز برنتابیدند و با کشمکش درونگروهی نیروهای حاکم بر ایران، مطبوعات با توقیفها و تعطیلی گسترده مواجه شدند.
در دهه ۸۰ بارقههای انفجار اطلاعات جهان با همگانی شدن اینترنت به ایران هم رسید و در دسترس بودن نشر و کسب اطلاعات برای شهروندان، و گسترش رسانههای فارسی برونمرز، چالشی تازه برای سانسورچیها شد. به لطف اینترنت، کنترل گردش آزاد اطلاعات با وجود دوباره روی کار آمدن محافظهکاران تا حدودی از دست نظام حاکم خارج شد و گسترش اعتراضات عمومی و عریانتر شدن شکاف میان مردم و نظام مستقر، رسانهها را نیز با چالشهای تازهتری روبهرو کرد.
هدیه کیمیایی، روزنامهنگار، با اشاره به افزایش فشارهای امنیتی بر روزنامهنگاران در دوره دوم ریاستجمهوری حسن روحانی به سکوت رسانههای داخلی در جریان اعتراضات مردمی و سرکوب نیروهای جمهوری اسلامی اشاره میکند و به صدای آمریکا میگوید، بسیاری از همکارانش در این دوره به ترک کار و یا سکوت مجبور شدند و برخی نیز «به نهادهای حکومتی و دولتی جذب شدند» و به بازتاب آنها در رسانهها روی آوردند.
به گفته او، بایکوت و یا تحریف واقعیات اعتراضات سراسری در دی ۹۶ و آبان ۹۸، در واقعه حمله موشکی سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی نیز ادامه یافت.
همچنین ببینید: رسانه در حصار سانسور؛ نگاهی به وضعیت مطبوعات ایران پس از انقلاب
زندان، مهاجرت، خانهنشینی، تغییر شغل، و یا ادامه کار در زیر تیغ سرکوب؛ برچیدن نهادهای صنفی و برساختن سازمانهای فرمایشی؛ روند چهار دهه گذشته، روزنامهنگاری در ایران را با دشواریهای متعددی روبهرو کرده است.
همچنین، رواج شبکههای اجتماعی به عنوان شکل تازهای از رسانه، نگرانی سرکوبگران گردش آزاد اطلاعات را بیشتر کرده و ابعاد تازهتری به سانسور داده است. چنان که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی فضای مجازی را «واقعا ول» و «رها و بدون قید و بند» توصیف میکند و به عنوان یک اولویت، خواستار «ساماندهی» آن با راهاندازی «اینترنت ملی» و یا در طرحهای مانند«صیانت» میشود.
مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند