یک منبع نزدیک به سوری بابایی چگینی، معترض زندانی، به صدای آمریکا گفت که مقامات قضایی استان قزوین به او اعلام کرده‌اند اگر «ابراز ندامت» و «درخواست عفو» نکند، با تجمیع حکم پرونده‌های او موافقت نخواهند کرد.
به گفته منبع مطلع، دادستانی عمومی و انقلاب قزوین سوری بابایی چگینی را «به جرم دادخواهی از مادران داغ‌دیده و اعتراض به حجاب اجباری» بازداشت کرده و با وجود این که بالاترین مجازات در نظر گرفته شده برای او یک سال حبس است، اما با تجمیع حکم مخالفت می‌کند.
این منبع نزدیک به سوری بابایی، با تأکید بر این که بالاترین مجازات در نظر گرفته شده برای او «یک سال» حبس است، اما «می‌گویند تا زمانی که ابراز ندامت و درخواست بخشش و عفو نکنی، با درخواست تجمیع پرونده‌ات موافقت نخواهد شد.»
منبع مطلع همچنین به صدای آمریکا گفت که «مدتی پیش»، سوری بابایی چگینی «حین اعزام به دادگاه توسط مأمور کلانتری مهرگان» مورد «ضرب و شتم شدید» قرار گرفته و با وجود شکایت این زندانی سیاسی، «هیچ‌گونه رسیدگی نشده» و او در حال حاضر «ممنوع‌الملاقات» است.
بنا بر اظهارات این منبع آگاه، با تجمیع پرونده‌های محمدرضا مراد بهروزی، همسر سوری بابایی چگینی نیز «بعد از یک سال شکنجه‌های جسمی و روحی» و «به شرط این که سکوت» کند، موافقت شده و او را آزاد کرده‌اند، اما دوباره دو پرونده دیگر به اتهامات «تمرد نسبت به مأموران دولت حین انجام وظیفه» و «تبلیغ علیه نظام» برای او تشکیل داده و او را به چهار ماه دیگر حبس محکوم کرده‌اند.
سوری بابایی چگینی از مخالفان حجاب اجباری در قزوین که پیش از این نیز سابقه بازداشت داشته است، ۲۵ تیر سال جاری دوباره به همراه همسرش محمدرضا مراد بهروزی توسط مأموران لباس شخصی بازداشت شد و در حال حاضر در زندان چوبین‌در قزوین به سر می‌برد.
این فعال مدنی، پیش از آن در پی شرکت در کارزار «حجاب بی‌حجاب»، در روز ۲۲ تیر ۱۴۰۱ به همراه همسرش بازداشت شده و ۱۶ فروردین سال جاری از زندان آزاد شده بود.
سوری بابایی چگینی پیش از این با اعلام این که نیروهای حکومتی ماشین او را توقیف کرده‌اند، گفته بود ناچار است برای تأمین هزینه‌های زندگی کلیه‌اش را بفروشد.
مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند
سوری بابایی چگینی: ماشینم را توقیف کرده‌اند ناچارم کلیه‌ام را بفروشم
او همچنین پیشتر با تأکید بر مواضعش در مخالفت با حجاب اجباری، گفته بود: «با پوشش اختیاری به دادگاه می‌روم و از بازداشت و زندان نمی‌ترسم.»