اکران «المنتال» یا «بنیادین»، انیمیشن جدید شرکتهای دیزنی و پیکسار در اکثر کشورهای جهان ادامه دارد. این اثر به کارگردانی پیتر سون و تهیهکنندگی دنیس ریم، با بودجهای ۲۰۰ میلیون دلاری تولید شده است و از پروژههای پرخرج دیزنی محسوب میشود.
لیا لوئیس، مامادو اثی، رانی دل کارمن، وندی مکلندون-کاوی، کاترین اوهارا، و شیلا اُمّی، هنرمند ایرانی آمریکایی، صداپیشههای اصلی انیمیشن هستند. تمامی شخصیتهای دنیای المنتال، برگرفته از چهار عنصر کلاسیک هوا، آتش، آب، و خاک هستند و از نظر ظاهری یا اخلاقی، خصوصیات این عناصر را دارند.
المنتال، ماجرای برنی و سیندر لومن، از عنصر آتش را روایت میکند که به شهر «المنت» مهاجرت میکنند، جایی که به دلیل بیگانههراسی از طرف سایر عناصر با مشکلاتی مواجه میشوند. آنها صاحب دختری به نام امبر هستند که محور اصلی داستان است و تلاش میکند تا علیرغم تمامی چالشهای موجود، حافظ میراث و سنتهای خانوادگی خود باشد.
شیلا اُمّی از هنرمندان فعال ایرانیتبار در هالیوود است که تجربه بازی در آثار نمایشی، و فیلمها و سریالهای مختلفی را در کارنامه حرفهای خود دارد. او در گذشته نیز بهعنوان گوینده یا صداپیشه در تولید پروژههای مستند یا انیمیشن مشارکت داشته است و از تجربیات جدید در حرفه خود استقبال میکند.
شیلا اُمّی در گفتوگو با بخش فارسی صدای آمریکا درباره انیمیشن المنتال، و همکاری با شرکتهای دیزنی و پیکسار توضیحاتی داد.
. چطور بهعنوان یکی از صداپیشههای انیمیشن المنتال انتخاب شدید، این همکاری چگونه شکل گرفت ؟
داستان از جایی شروع شد که پیتر سون، کارگردان و یکی از نویسندگان المنتال با من تماس گرفت و درباره این پروژه صحبت کردیم، خیلی خوشحال و هیجانزده شدم، چون پیکسار سال هاست که در عرصه انیمیشن میدرخشد، و از طرفی با کارهای پیتر سون آشنایی داشتم.
او یکی از بهترین هنرمندان دنیای انیمشین است که در ۲۵ سال اخیر در تولید بسیاری از پروژههای بزرگ پیکسار بهعنوان انیماتور، مشاور هنری، نویسنده، کارگردان، یا صداپرداز مشارکت داشته است.
مطمئن نیستم که دقیقاً به چه صورتی من را پیدا کرد و و این ارتباط برقرار شد ولی افتخار بزرگی است که با این گروه همکاری کردم و عضوی از خانواده المنتال هستم.
. درباره نقش خود توضیح دهید ؟
من نقش سیندر لومن، همسر برنی، و مادر امبر را بازی میکنم که از عنصر آتش است و به عنصر آب اعتماد ندارد. او یک دلال یا واسطه موفق ازدواج است، من همیشه آرزو داشتم که در زندگی واقعی مثل او بودم و میتوانستم دوستانم را با یکدیگر جور کنم ولی متأسفانه اصلاً در این کار خوب نیستم.
شخصیت سیندر، بسیار شبیه مادر پیتر سون، کارگردان المنتال است، او به من گفت که صداپیشههای زیادی برای این نقش در آزمون شرکت کردند ولی صدای من ویژگی خاصی داشت و خیلی به صدای مادر کرهای این هنرمند شبیه بود، به همین دلیل من را برای نقش سیندر انتخاب کرد.
. شما در گذشته چه تجربیاتی در زمینه صداپیشگی داشتید، چه مقدار با فعالیت در این شاخه هنری آشنا بودید ؟
من ۲۰ سال است که در زمینه انیمشین، صداپردازی، و گویندگی فعال هستم و تجربیات زیادی در این رابطه دارم. سال گذشته، نمایشگاهی در رابطه با تاریخ ایران در موزه گتی شهر لسآنجلس برگزار شد و گوینده فیلمی که برای علاقمندان پخش میشد، بودم.
بیشتر با دوستان هنرمندم در چهارچوب پروژههای مستقل همکاری کردم، یادم هست که در یکی از این پروژهها، بهعنوان صداپیشه نقش هشت مرد مختلف را بازی کردم که تجربه جالبی بود.
البته المنتال مهمترین پروژهای است که در آن مشارکت داشتم و همکاری با پیکسار و دیزنی دستاورد بزرگی است.
. درباره فرآیند تولید توضیح دهید، ضبط صدا در کجا انجام شد و شامل چه مراحلی بود ؟
استودیوی ضبط پیکسار در شمال کالیفرنیا است ولی من در جنوب کالیفرنیا زندگی میکنم و مشکل بود که به استودیوی اصلی بروم. برای ضبط به استودیویی در جنوب کالیفرنیا رفتم که با پیکسار همکاری میکند.
کامپیوتری در استودیو بود و از طریق زوم با پیتر سون، کارگردان، و سایر عوامل تولید در ارتباط بودم و کارها از راه دور انجام شد. آنها به قدری راحت و به اصطلاح خاکی بودند که من احساس میکردم با دوستان و خانواده خود در ارتباط هستم.
راستش در آن لحظه زیاد احساس نمی کردم که در یک پروژه بزرگ کار میکنم، ولی وقتی برای نخستین بار انیمشین را روی پرده بزرگ تماشا کردم، موقعی که نشان دیزنی و پیکسار ظاهر شد، حس فوقالعادهای داشتم.
پیش از ضبط صدا، یک نقاشی ساده از سیندر را به من نشان دادند و گفتند که صداپیشه این شخصیت هستم، خیلی تحت تأثیر قرار نگرفتم ولی وقتی سیندر را در انیمیشن دیدم، خیلی هیجانزده شدم، باورم نمیشد که این من هستم.
. المنتال داستان جالبی دارد، درباره این شخصیتها توضیح دهید ؟
تمامی شخصیتهایی که میبینیم، از چهار عنصر هوا، آتش، آب، و خاک هستند. سیندر، نقشی که من صداپیشه آن هستم، از عنصر آتش است، ولی به این صورت نیست که مثلا مانند یک کبریت روشن باشد، یک موجود آتشین است که شعلههای برافروخته دارد و به اطراف نور میدهد.
سایر شخصیتها نیز ویژگیهایی مانند هوا، آب، یا خاک دارند که بیانگر داستانی جذاب با پیامی زیبا هستند، تماشای این شخصیتها روی پرده بزرگ سینما واقعاً لذت بخش است.
. معمولا انیمیشنهای پیکسار و دیزنی دارای پیامهای خاصی است و فقط برای سرگرمی ساخته نمیشود، المنتال چه پیامی دارد، محور اصلی داستان چیست ؟
پیام المنتال این است که اگر قلب خود را به روی افرادی که مثل ما نیستند، مانند ما فکر نمیکنند، و جهانبینی یا دین متفاوتی دارند، باز کنیم، انسانهای بهتری میشویم، نوعی کیمیاگری است که باعث بهبود شخصیت هر دو شخص میشود.
ساکنان شهر المنت از عناصر هوا، آب، و خاک هستند. عناصر هوا، آب، و خاک زودتر ساکن شهر المنت شدند، ولی عنصر آتش دیرتر به این شهر مهاجرت میکند و احساس میکند که به حاشیه رانده شده است. عناصر ساکن شهر از آتش میترسند و به دلیل نگرانیهای خود از خسارات و ویرانیها، رفتار متفاوتی با این عنصر دارند.
امبر که همراه با والدین خود برنی و سیندر به این شهر آمده است، از عنصر آتش است و احساس میکند که جامعه او را نمیپذیرد و تحقیر میکند. امبر با پسری از عنصر آب آشنا که بسیار آرام، خونسرد، و مهربان است و این رابطه زیبا، تمامی باورها و برداشتهای او درباره سایر عناصر متفاوت را به چالش میکشد.
امبر تنها فرزند یک خانواده مهاجر است و این انیمیشن به مقوله مهاجرات نیز میپردازد، به اکثریت جامعه میگوید که با باز کردن قلبهای خود به روی مهاجرین انسانهای کاملتری میشوند و زندگیهای بهتری خواهند داشت. از طرفی به مهاجرین میگوید که از اکثریت جامعه نترسند و قلبهای خود را به روی آنها باز کنند تا همه چیز بهتر شود و کنار هم زندگی خوبی داشته باشند.
نکته دیگری که مایل هستم به آن اشاره کنم، رابطه زیبایی است که میان امبر و پدرش وجود دارد که به زیبایی به تصویر کشیده شده و میتواند حاوی پیام ویژهای برای تمامی پدران باشد.
امیدوارم همه بتوانند المنتال را تماشا کنند، چون انیمیشنی شاد، کمدی، و جذاب است که پیام مهمی دارد.