جمشید شارمهد، زندانی دوتابعیتی در ایران که به «افساد فیالارض» متهم شده است، در ششمین جلسه دادگاه اتهامات وارده را رد کرد.
خبرگزاری میزان، ارگان رسانهای قوه قضاییه، گزارش داد که ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده جمشید شارمهد روز سهشنبه چهارم مرداد در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی برگزار شد.
صلواتی در شرح اتهامات نسبت داده شده به آقای شارمهد، به مواردی از جمله «هدایت و رهبری گروه تندر»، «طراحی و هدایت اقدامات تروریستی»، «بمبگذاری در حسینیه شیراز»، «بمبگذاری در دهانه تونل سد سیوند شیراز»، «طراحی ترور مسئولان»، و «انفجار کفشداری» مقبره آیتالله خمینی اشاره کرد.
رئیس دادگاه همچنین «افشای اطلاعات طبقهبندی شده مختصات موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتباط و همکاری با افسران اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل» و «تأمین مالی» چند اقدام تروریستی را به این زندانی دوتابعیتی نسبت داد.
بنا بر این گزارش، جمشید شارمهد در دفاع از خود گفت: «موارد مطرحشده را قبول ندارم.»
او همچنین با اعلام این که «در سال ۲۰۰۲ در آمریکا شرکت نرمافزاری تشکیل دادم»، گفت که «به برخی از موضوعات مربوط به تاریخ ایران و اسلام علاقهمند» شده و «آنها را تبلیغ» کرده است.
بر اساس این گزارش، وقتی «قاضی صلواتی» از آقای شارمهد درباره انفجار حسینیه شیراز پرسید، این زندانی دوتابعیتی گفت که فردی به نام مجید راستگو با او ارتباط برقرار کرده و گفته «طرحی دارد و میخواهد آن را انجام دهد» و جمشید شارمهد به او گفته «هر زمان طرح نهایی شد به من اعلام کن.»
آقای شارمهد با ابراز تأسف از اظهارات خانوادههای کشتهشدگان در انفجار حسینیه شیراز، درباره جزئیات آن انفجار اظهار بیاطلاعی کرد و وقتی «قاضی صلواتی» پرسید «مسئولیت انفجار حسینه شیراز را در بیانیه خود برعهده گرفتی؟»، آقای شارمهد گفت: «بله، اما من کاری انجام ندادم.»
جمشید شارمهد، شهروند دوتابعیتی ایرانی آلمانی بنا بر برخی گزارشها در سال ۱۳۹۹ حین یک سفر، توسط عوامل امنیتی جمهوری اسلامی در دبی ربوده و با انتقال به ایران، زندانی شد و از آن زمان تحت فشارهای شدید در سلول انفرادی به سر میبرد.
هرچند نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی جمشید شارمهد را به عنوان «رئیس گروه تندر» معرفی کردهاند، اما خانواده او از جمله دخترش غزاله شارمهد آن را در گفتوگو با صدای آمریکا رد کرده است.
همچنین ببینید: پنجمین جلسه دادگاه جمشید شارمهد؛ درخواست «اعدام در ملأعام»