کم پیش می آید که یک نامزد ریاست جمهوری، چهار روز پیش از انتخابات، وارد استادیوم شود تا در پاسخ شور و هلهله رعد آسای هوادارانش اعلام کند که از فردا دیگر جزو نامزدها نخواهد بود. و باز هم کمتر پیش می آید که جمعیت حدود پنج هزار نفری که در مجموعه ورزشی حجاب به هواداری از محمدرضا عارف گرد آمده اند، به جای آن که در سکوتی سرد بر جای خود میخکوب شوند، فریادهای شادمانه سردهند و چنان با سوت و کف زدن به پایکوبی و دست افشانی بپردازند که دیوارهای ورزشگاه به لرزه درآید. این همان خبری بود که رای دهندگان متمایل به چپ مدت ها بود منتظرش بودند. حتی وقتی که عارف پشت تریبون قرار گرفت تا سخنانش را آغاز کند، جمعیت یک صدا شعاری را سر داده بودند که از عارف و حسن روحانی، دو کاندیدای میانه رو، می خواست متحد شوند تا از هدر رفتن آرای لیبرال ها جلوگیری شود. یاسمن کریمی، دانشجوی ۲۳ ساله می گوید:«اگر عارف و روحانی متحد نشوند هیچ کدام برنده نمی شوند». و ادامه می دهد: «این دو نفر تنها امید ما برای ایرانی بهترند».
روز سه شنبه عارف به وعده اش وفا کرد و از رقابت های ریاست جمهوری کناره گرفت . شور انتخاباتی اکنون جای آنچه را که تا چند روز پیشتر به فضای رخوتناک انتخاب از میان هشت نامزد کم شناخته و سرند شده در غربال شورای نگهبان راست گرا می مانست، گرفته است. روز دوشنبه یک نامزد محافظه کار، غلام علی حداد عادل، نیز از نامزدی منصرف شد. اکنون شش نامزد باقی مانده کمتر از سه روز فرصت دارند که دل رای دهندگان را به دست آورند و پیام خودرا به آنان برسانند. آنچه زمانی به نظر می رسید که انتخاب میان بد و بدتر باشد اکنون شباهت بیشتری به رقابتی واقعی پیدا کرده است. در ایران نظر سنجی به صورت واقعی وجود ندارد. به نظر می رسد که دو تن از نامزدهای تندرو در صدر لیست باشند. سعید جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی که تصور می رود نامزد مورد نظر رهبر باشد، و محمد باقر قالی باف، جانشین محمود احمدی نژاد در مقام شهردار تهران. که دوران موفق هشت ساله شهرداری خود را دلیلی می آورد بر این که دست کم از حداقل توانایی های مدیریتی برخوردار است. روحانی، تنها فرد معمم این جمع، موضعی میانه رو و معتدل اتخاذ کرده و می تواند انتظار داشته باشد که رای لیبرال ها و جوانان را به دست آورد. او اکنون تنها نامزد اصلاح طلبان است. و این نه به خاطر عقاید لیبرالی او که بیشتر به دلیل آنست که وقتی همه به راست گرویده بودند او بر سر مواضع خود ایستاد.
از بین بردن فقر، گسترش اسلام ، بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد اشتغال در میان شعار ها و وعده های همه کاندیداها مشترک است. و در حالی که هواداران اصلاحات روحانی را می خواهند زیرا گمان دارند که او به آزادی های فردی بیشتری میدان می دهدـ مثل این که برای بودن در خط اسلام داشتن چقدر حجاب برای زنان کافی باشد و یا این که زنان و مردان ازدواج نکرده تا چه حد می توانند با یکدیگر در تماس و ارتباط باشند ـ اما مسئله مهم در این انتخابات موضوع تحریم ها و مسئله چگونگی مذاکره با غرب بر سر برنامه اتمی ایران است. در طیف نامزدها از جلیلی با موضع راست افراطی تا روحانی میانه روی راست، همه سوگند خورده اند که به هیچ وجه از حق ایران برای داشتن غنی سازی صلح آمیز کوتاه نخواهند آمد. امین رشیدی، ۲۰ ساله و فروشنده لباس هنوز نمی داند که کدام یک بهتر از همه بهتر است: «ما به رئیس جمهوری نیاز داریم که بتواند تحریم ها را بردارد اما در ضمن برنامه های هسته ای را هم دنبال کند.»
و تفاوت نامزدها در همین جاست.جلیلی و راست گراها می گویند تا وقتی تحریم های غرب ادامه دارد، نباید مذاکره کرد. اما روحانی معتقد است که تا زمانی که برنامه اتمی ایران ادامه دارد مذاکرات هم می تواند ادامه یابد. دراین انتخابات تفاوت میان نامزدها یکی میزان کارآیی دیپلماتیک آنان و دیگری تعداد سانتی مترهایی ست که موهای زنان می تواند از زیر حجاب بیرون بماند بی آن که خشم پلیس مذهبی را برانگیزد.
اقتصاد برای بیشتر رای دهندگان ایرانی دغدغه اصلی ست. تورم، قیمت کالاهای غذایی اساسی را سه تا چهار برابر کرده است. پیدا کردن کار مدام دشوارتر می شود. و ارز ایرانی که در بازار بین المللی مدام بی ارزش تر می شود نرخ کالاهای وارداتی را، از تامپون تا وسائل الکترونیک، چنان گران کرده که خریدشان تقریبا ناممکن است. البته تحریم ها بخشی از علت این امرند. اما به نظر عده زیادی از تهرانی ها، از ساکنان شمال مرفه پایتخت تا مناطق جنوبی کارگر نشین، در بازار، در خیابان، و در ایستگاه مرکزی مترو، همه و همه یک دلیل واضح و روشن برای نابسامانی اقتصادی کشور می آورند: سوء مدیریت حکومت.
این امر می تواند جایی برای محسن رضایی اقتصاد دان باز کند. ایرانیان می خواهند آنچه از اقتصادشان باقی مانده در کف مدیری لایق قرار گیرد. بسیاری از تجمع کنندگان روز دوشنبه که در یک سالن ورزشی کشتی که هنوز بوی عرق تن و پلاستیک کف پوش از آن بر می خاست، جمع شده بودند، علت رای دادن به رضایی را همین می دانستند. اما ویدیوی تبلیغاتی او، با موزیک تکنو و حدود ۱۵۰۰ هوادار همه به رنگ فیروزه ای، محتوایی نداشت. برنامه او در جهت زدودن فقر، کاهش تعداد زندانیان و رها کردن کشور از دست اختلاس بود. اما نمی گفت چگونه می خواهد این همه را اجرا کند. در عوض با به کار بردن شیوه «آیا خود را خوشبخت حس می کنید» وعده وقوع «مژده ای بزرگ» را در روز انتخابات می داد.
اما همه گرد آمدگان در تجمع خواستار شرکت در این بخت آزمایی نبودند. محمد ، دانشجوی فوق لیسانس که فقط نام کوچک خود را ذکر می کند، می گوید: «من به هیچکس رای نمی دهم». و می افزاید: «چون هیچ فرقی نمی کند». محمد در انتخابات سال ۸۸ به میرحسین موسوی رای داده است. وقتی موسوی که محبوبیتی عظیم داشت به احمدی نژاد باخت، میلیون ها تن از جنبش سبز او برای اعتراض به آنچه «تقلب گسترده » می خواندند به خیابان ها ریختد. اعتراض ها با حمله وحشیانه پلیس سرکوب شد و هزاران تن را با زندان، ضرب و شتم ، گاز اشک آورو ده ها کشته روبرو کرد. موسوی و کروبی اکنون در بازداشت و حصر خانگی به سر می برند. محمد معتقد است که بازهم مثل بار قبل نتیجه انتخابات از پیش تعیین شده است. او نیز مثل بسیاری از منتقدان این انتخابات را « انتصابات» می خواند. پس چرا دراین تجمع انتخاباتی شرکت کرده؟ می خندد و سرش را به ریتم سنگینی که از بلندگو می آید می جنباند و می گوید: «آمده ام برقصم.» و به شوخی می گوید: «اینجا بهترین دیسکوی شهر است». ممنوعیت رقص و مکان هایی برای رقصیدن از جمله قوانین محدود کننده آزادی فردی ست که جوانان کشور را منزجر می کند.
تجمع هواداران عارف تازه داشت شروع می شد. بسیاری از جوانان تهرانی شائق اندکی از آن آزادی های فردی شرکت داشتند. البته هیچ کس در مطالباتش از سالن های رقص مختلط نام نمی برد. آنها به این که پلیس مذهبی کمتر ارعاب کند وبه میزان موی بیرون از حجاب دختران و روابط خانوادگی زوج ها گیر ندهد راضی اند. فرزانه رفیعی ۲۶ ساله و ارشیتکت در پاسخ به این که از نامزدها چه می خواهد می گوید: «بگذارند حجابم را هرطور که خودم می خواهم رعایت کنم.» اشاره او به ضوابط اجباری حجاب است. با آن که عارف معتدل تر از همه نامزدهاست ـ یا بود ـ فرزانه در این تجمع به این آرزوی خود نرسید. همین که روسری اش اندکی به پشت گوشش فرو لغزید با هشدار یکی از مسئولان داوطلب ستاد روبرو شد که با خشم و با حرکات دست و صورت در میان غریو حاضران به او علامت می داد که حجابش را درست کند. آن مسئول ستاد به دوربین های تلویزیونی که در قسمت زنان کار گذاشته بودند و به حجاب نیمه کاره رسوایی آور فرزانه اشاره می کرد. او گفت: «نمی خواهیم مشکلی ایجاد شود.» میانه روها می دانند که باید پا از حد و مرز خود فراتر نگذارند. کافیست فیلم زنان و دختران هوادار روحانی یا عارف با موی نمایان از تلویزیون نشان داده شود تا تخریب کاندیدا شروع شود.
رفیعی هم در انتخابات گذشته به موسوی رأی داده است. او در این که روحانی بتواند اصلاح طلب باشد تردید دارد. به هرحال روحانی هم اعتراض های سال ۸۸ را محکوم کرد. با این حال او رای به روحانی را بهترین راه دفاع در برابر جلیلی می داند. به نظر او جلیلی در مقام ریاست جمهوری می تواند با افزایش تحریم ها، رنج و آزار بیشتر و تنگ تر کردن فضای محدود آزادی ها، کار کشور را به جاهای تاریک و باریک برساند. «شب ها کابوس پیروزی جلیلی را می بینم.» و بعد از مکثی کوتاه با اشاره به من که آمریکایی هستم می گوید: «برای شما هم همین طور خواهد بود».
وقتی عارف جایگاه سخنرانی را ترک گفت، جمعیت یک صدا یکی از شعار های آشنا را سر داد. شعار های اصلاح طلبان در جنبش سبز موسوی. رفیعی که با یک مشت در هوا می کوبید و با دست دیگر حرف «وی» انگلیسی را نشان می داد احساس خطر کرد. به نجوا گفت:«این شعار ممنوع است». چند ثانیه بعد مسئولان ستاد عارف در برابر ردیف های حاضران ایستاده و نومیدانه می کوشیدند شعارهای هواداری از موسوی را خاموش کنند. رفیعی می گوید: «اگر فیلمش در ویدیو باشد برای ستاد مشکل درست می شود». می افزاید: «نباید معلوم شود که ما هواداران موسوی هستیم». سپس مشتش را گره می کند، صدایش را بلند می کند و شعاری که برای عارف و روحانی آرزوی پایندگی می کند، سر می دهد.