لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ ایران ۲۰:۵۹

روند کاهش تنش بین آمریکا و روسیه


اقدامات جنگی مسکو در مقیاس وسیع برای حمایت از حکومت بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، مشخصاّ از پائیز دو سال پیش آغاز شد، و با استقرار ناو هواپیمابر آدمیرال کوزنتسف در شرق دریای مدیترانه در زمستان سال گذشته، ماموریت نظامی هواپیماهای روسیه در سوریه نیز ابعاد وسیعتری پیدا کرد.

با روی کار آمدن دولت پرزیدنت ترامپ، شکست دادن داعش در اولویت قرار گرفت، و به دنبال آن تعداد پروازهای جنگی آمریکا در آسمان شرق سوریه افزایش یافت. در این شرایط، امکان اشتباه محاسبه و برخورد نظامی ناخواسته بین هواپیماهای نظامی آمریکا و روسیه به صورت خطری ملموس و واقعی درآمده است.

به منظور جلوگیری از وقوع این حادثه و بروز جنگ ناخواسته بین آمریکا و روسیه، بیش از یک سال است که نیروهای نظامی این دو کشور که در سوریه فعالیت می کنند، مکانیسمی به نام «کاهش تنش» (De-confliction) را مشترکاّ طراحی و سازماندهی کرده و با موفقیت به مرحله عمل در آورده اند.

این واژه اولین بار از جانب پنتاگون و در جریان واکنش ائتلاف به رهبری آمریکا به اشغال کویت توسط عراق بکار گرفته شد، که منظور از آن تلاش برای جلوگیری از برخورد هواپیماهای در حال پرواز در آسمان عراق بود.

عکس العمل نظامی آمریکا به اشغال و انضمام کویت توسط عراق که به «نخستین جنگ خلیج فارس» معروف شده، در اواخر دی سال ۱۳۶۹ اتفاق افتاد؛ پدیده ای که به باور نگارنده، «اشتباه محاسبه و ساده انگاری استراتژیک» بغداد مسبب و عامل پویائی آن بود.

مهمترین تفاوت روند کاهش تنش در آن زمان با مورد مشابه در آسمان سوریه این است که در اولین روزهای آغاز نخستین جنگ خلیج فارس، بمباران شدید مراکز «ارتباط، کنترل و فرماندهی» عراق (موسوم به C3)، نیروی هوایی آن کشور راعملاّ زمین‌گیر کرد، و پس از پناهنده شدن بیش از ۸۰ فروند جت جنگنده عراق به ایران، آسمان آن کشور تمام و کمال در اختیار نیروی هوایی ائتلاف به فرماندهی آمریکا قرار گرفت.

به کلام دیگر، ساز و کار کاهش تنش در آن زمان تنها برای جلوگیری از برخورد بین هواپیماهای خودی در آسمان عراق اعمال می شد، حال آنکه هم اکنون این روند در سوریه در مورد جنگنده های آمریکا و روسیه به مورد اجرا گذاشته شده است.

سطوح روند کاهش تنش در سوریه

روز شنبه ۳۱ تیر، ژنرال جوزف دانفورد رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا در کنفرانس امنیتی «اسپن» در ایالت کلرادو شرکت کرد، و به مدت یک ساعت در مورد موضوعات بسیاری، از جمله ترتیبات مربوط به «کاهش تنش» بین مسکو و واشنگتن در سوریه توضیحاتی داد.

به گفته ژنرال دانفورد، روند به حداقل رساندن تنش بین جنگنده – بمب افکن های آمریکائی و روسی که در آسمان سوریه پرواز می کنند، «مکانیسم نو‌ظهور و پیچیده ای» است که در چهار سطح عملیاتی شده است:

نخست، «سطح سیاسی» که از مقام های ارشد دفترهای وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا از یک طرف، و همتایان روسی شان از طرف دیگر تشکیل شده، و همانطور که از نام آن پیدا ست، بررسی، تصمیم گیری و پیگیری مشترک خط مشی های سیاسی مربوط به آن روند را بر عهده دارد.

دوم، «سطح سه ستاره» که از تعدادی از فرماندهان سه ستاره (یا سپهبد های) شاغل در ستاد فرماندهی نیروهای مسلح آمریکا، و همتایان روسی آنان سازمان داده شده، و هدف از آن مبادله داده های «صرفاً نظامی» است.

تشکیلات و مراکز فرماندهی این دو «سطح» در آمریکا و روسیه قرار دارد، و طبعاً کارکنان آن ارتباط فیزیکی با هم ندارند؛ اما داده های صرفاً عملیاتی خود را هر روز از طریق انواع ابزارهای ارتباطی، به ویژه از طریق «تله کنفرانس» مبادله می کنند.

سوم، «سطح عملیاتی» که مربوط به ارتباط مستقیم بین مرکز عملیات هوائی آمریکا در قطر (که خاورمیانه و شمال آفریقا را پوشش می دهد) و مرکز هدایت پرواز های نظامی روسیه در سوریه است. ژنرال دانفورد می گوید، در یک سال و چند ماهی که از راه اندازی روند کاهش تنش می گذرد، «هزاران هزار پرواز» هواپیماهای آمریکا و روسیه در آسمان سوریه (اعم از پروازهای جنگی، تجسسی یا تدارکاتی) از الزامات روند کاهش تنش تبعیت کرده اند، که شامل بکارگیری فرکانس های رادیوئی ویژه و استفاده از علائم و سنسورهای نصب شده در روی زمین می شود.

و بالاخره چهارم، «سطح دیدارهای گاه به گاه» وزرای خارجه آمریکا و روسیه، و ملاقات های روسای ستاد مشترک ارتش این دو کشور. ژنرال دانفورد رئیس ستاد ارتش آمریکا که دو سال پیش به این سمت منصوب شد، در بخش دیگری از اظهارات خود گفت، صرفنظر از تماس های «چند بار در هفته» که از طریق تلفن یا تله کنفرانس انجام می شود، «در شش ماه اخیر، دو بار» با ارتشبد نیکلای یگورویچ ماکاروف، همتای روسی خود، دیدار و مشخصاّ در مورد روند کاهش تنش بین دو کشور در آسمان سوریه تبادل نظر کرده است.

معضلات روند کاهش تنش

اما با وجود این تشکیلات عریض و طویل، دو حادثه ظرافت و شکننده بودن ساز و کار کاهش تنش در سوریه را نشان داد:

نخست، در اواخر اردیبهشت، هواپیماهای ائتلاف به رهبری آمریکا با حمله به تجمع «گروهی از شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران» در نزدیکی گذرگاه التنف (al-Tanaf) بین عراق و سوریه، یکی از هواپیماهای بدون سرنشین آنان را نیز سرنگون کردند.

اما پس از اعتراض مسکو به این تحرک، فرماندهی مرکزی آمریکا با انتشار بیانیه ای اعلام کرد، «ماموریت ائتلاف شکست دادن داعش در عراق و سوریه است، و در پی جنگ با ارتش سوریه، نیروهای روسیه، یا شبه‌نظامیان حامی آن نیست. اما در دفاع از واحد‌های ائتلاف و نیروهای محلی مورد حمایت آن درنگ نخواهد کرد.»

تقریباً یک ماه بعد، یک جنگنده سوخوی ۲۲ متعلق به نیروی هوایی سوریه، بر اثر آتش یک جت اف ۱۸ نیروی دریایی آمریکا، در جنوب شهر الطبقه در شمال شرقی سوریه سرنگون شد. بنا به اعلام پنتاگون، کمی قبل از این حادثه هواپیمای سقوط کرده مواضع «نیروی های دموکراتیک سوریه» را بمباران کرده بود؛ قوایی که از طرف آمریکا حمایت می شود و در آن زمان تا ۵۰ کیلومتری شهر رقه، مرکز غیر رسمی داعش پیشروی کرده بود.

به دنبال آن، مسکو در واکنشی خشمگینانه به واشنگتن اخطار داد که نه تنها دیگر از روند کاهش تنش پیروی نمی کند، بلکه پرواز جت های آمریکائی در غرب رودخانه فرات در سوریه را «تحرک خصمانه تلقی خواهد کرد

اما آمریکا تعهد خود به روند کاهش تنش در سوریه را مجدداً اعلام کرد، و روسیه نیز هیچگاه به تهدید خود دائر بر خروج از آن روند حساس عمل نکرد.

زیرا در برخی از موارد «۳۰ فروند هواپیمای جنگی آمریکا و روسیه همزمان از فضاهای متداخل (Overlapping) در آسمان سوریه استفاده می کنند،» و ضرورت ممانعت از برخورد احتمالی جنگده های دو کشور رقیب چیزی نیست که طرفین بتوانند حتی برای مدت کوتاهی از آن صرفنظر کنند.

آمریکا و روسیه به تلاش برای جلوگیری از برخورد غیر عمد بین جنگنده های دو کشور ادامه می دهند، ولی اشتباه عملیاتی، بمباران نیروهای خودی، و حوادث ناخواسته و غیر منتظره، از مختصات غیر قابل اجتناب شرایط جنگی در سوریه است.

در صورت بروز پدیده هایی از این دست که به مفهوم شکست روند کاهش تنش است، آمریکا و روسیه باید برای مهار بحران و جلوگیری از گسترش درگیری به فوریت وارد عمل شوند.

https://gdb.voanews.com/DB8B35EC-8161-4D0C-8176-61890B65E8A4.gif

XS
SM
MD
LG