نهادهای انقلابی حق ندارند از هم انتقاد کنند. این دستور جدید اما تکراری رهبر جمهوری اسلامی به نهادهای زیرنظر خودش و حتی سازمانهای دولتی است.
علی خامنهای در سخنانی که روز گذشته در سایت او منتشر شد و مربوط به دیدار او با دستاندرکاران کنگره شهدای جامعه عشایری کشور است، از صدا و سیمای زیر نظر خود به علت انتقاد از نیروی انتظامی گلایه کرد و گفت: «هر کسی مردم را نسبت به فعالیت و تلاش و برنامهریزیهای مسئولین کشور بیاعتقاد و بدبین بکند، دارد به سود دشمن کار میکند؛ چه بداند، چه نداند.»
این سخنان رهبر جمهوری اسلامی در واکنش به انتقاد یکی از برنامههای تلویزیون نسبت به عملکرد نیروی انتظامی و بانک ملی در قضیه سرقت از ۲۵۰ صندوق امانت این بانک بیان شده است.
رهبر جمهوری اسلامی بدون اشاره مستقیم به نام برنامه یا مجری صداوسیما، گفت:«جوری حرف زده میشود که نیروهای انتظامی به جای تشویق، سرزنش میشوند.»
رییس سازمان صدا و سیما که منصوب رهبر است بلافاصله به این اظهارات واکنش نشان داد و در نامهای از این رخداد عذرخواهی کرد و قول داد این اشتباه را جبران کند.
تذکرهای آیتالله خامنهای به نهادهای زیر دستش و حتی به رسانهها برای جلوگیری از انتقاد یا توقف اطلاع رسانی، مسبوق به سابقه است. در ماندگارترین آنها او پس از رسانهای شدن اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی بانک ملی و فرار محمود خاوری به کانادا بر خلاف انتظار جامعه در یک سخنرانی عمومی به مسئولان قضایی و رسانهها گفت: قضیه را بیش از این «کش ندهند». همین درخواست و دستور رهبر نظام برای توقف بحث و اطلاعرسانی درباره بزرگترین اختلاس تاریخ کشور، سرآغازی بود بر اختلاسهای دیگر و بلکه وسیعتر و حجیمتر.
براساس قانون جمهوری اسلامی ،سازمان صدا و سیما، سپاه، ارتش ،شوراینگهبان، مجلس خبرگان، قوه قضائیه، شورای عالی امنیتملی، سازمان بسیج و نیروی انتظامی زیر نظر مستقیم رهبر بوده و عزل و نصب مقامات ارشد این نهادها و تعیین سیاستهای کلی آنها بر عهده شخص اول مملکت است.
علاوه بر این، نهادهای حاکمیتی بیش از سی بنیاد، سازمان، ارگان و آستان دیگر نیز زیر نظر رهبر اداره میشوند، هر چند بودجه آنها را دولت و مجلس تعیین میکنند.
او که گویا خودش هم به دامنه اختیارات خودش اعتقادی ندارد چند سال قبل در دیدار با دانشجویان انقلابی گفته بود: «مدیریت نهادهایی همچون نیروهای مسلح با رهبری است، اما در قوه قضاییه و صدا و سیما با وجود آنکه رؤسای آنها از طرف رهبری منصوب میشوند، مدیریت آنها با رهبری نیست و به عنوان مثال بنده در مواجهه با صداوسیما، چه در مدیریت فعلی و چه در مدیریتهای قبلی، همواره در موضوعات مختلف موضع انتقادی داشته و دارم.»
با همه این اختیارات اما او به هیچ نهاد و شخص و رسانهای پاسخگو نیست و طرفدارانش هم رهبری را تنها و فاقد قدرت اجرایی برای اصلاح امور مملکت میدانند.
او رهبری است که در طول بیش از ۳۰ سال حاکمیتش، نسبت به کوچکترین انتقادها از نهادهای تحت مدیریتش واکنشهای شدید نشان داده و رسانهها را به سکوت وا داشته، اما در تمام این مدت حتی یکبار هم در برابر سوال رسانهها قرار نگرفته است.