میدا ملک، خواننده گروه موسیقی پراگرسیو متال «هتروکروم»، فعالیتهای حرفهای خود را در ایران آغاز کرد و در حال حاضر ساکن شهر ونکوور در کانادا است.
او بهعنوان هنرمندی همجنسگرا و عضوی از جامعه رنگینکمانی ایران، توجه خاصی به مسائل اجتماعی، تابوهای فرهنگی، و برابریهای جنسی و جنسیتی دارد و در آثارش به این موضوعات نیز میپردازد.
میدا ملک به صدای آمریکا میگوید که هتروکروم را همراه با آرش در سال ۲۰۱۳ راهاندازی کرد و در این دوران هنرمندان مختلفی با این گروه موسیقی همکاری داشتند ولی نوازنده درام آنها همچنان یکی از اعضای اصلی این گروه سه نفره باقی مانده است.
نخستین آلبوم هتروکروم با عنوان «مالیخولیا» در سال ۲۰۱۷ در ایران منتشر شد که با واکنشهای مناسبی همراه بود و این گروه موسیقی پراگرسیو متال علیرغم تمامی محدودیتها و مشکلات موجود، موفق به برگزاری کنسرتی در تهران شد.
دومین آلبوم گروه با نام «از بین خاکسترها» چند هفتهای است که روانه بازار شده است و در دسترس علاقمندان موسیقی هویمتال قرار دارد.
میدا ملک به صدای آمریکا میگوید که این آلبوم در دوران همهگیری ویروس کرونا تولید شده است و با توجه به قرنطینه خانگی، اعضای گروه قسمتهای مربوط به خود را در کشورهای مختلفی ضبط کردهاند که تجربه جالبی بود.
میدا ملک درباره دلایل مهاجرت خود از ایران میگوید که بهعنوان یک «غیرمرد» جایی در ایران نداشت و حتی پیش از اینکه درباره همجنسگرا بودن خود آشکارسازی کند، خانواده او در انتظار رفتنش از کشور بودند.
میدا ملک در ادامه میگوید که هنگامی که درباره همجنسگرایی خود آشکارسازی کرد، تمام زندگی، فعالیتهای هنری، و حتی حرفه مهندسی او تحت تأثیر هویت جنسیتیاش قرار گرفت، و دریافت که نمیتواند در ایران بماند.
این هنرمند جوان تأکید میکند که حضورش به عنوان یک انسان همجنسگرا و عضوی از جامعه رنگین کمانی ایران به تنهایی یک حرکت سیاسی محسوب میشود، و نیازی نیست که به عدم تحمل کنشگریهای او در زمینه حقوق دگرباشان جنسی و جنسیتی در ایران اشاره کند.
میدا ملک درباره نقش و تأثیر هویت جنسیتی خود در آثارش میگوید که او همواره شخصیت حقطلبی داشته است و سعی میکند تا به نرمهای جامعه بسنده نکند، و حق خود و سایرین را بگیرد و به همین دلیل دچار مشکلات زیادی شده است.
این خواننده جوان در ادامه میافزاید که هویت جنسیتیاش نیز از این قاعده مستثنی نیست و بهعنوان یک هنرمند زمانی تأثیرگذار است که درباره موضوعی بخواند که برای او مهم است، تجربهاش کرده، و با آن رابطه برقرار میکند.
به گفته میدا ملک در هر جامعه همین داستانهای فردی است که اهمیت دارد و از مهمتترین ابزارهایی است که باعث ارتباط بهتر و همذاتپنداری میشود.
او در ادامه میافزاید که از تجربیات شخصی خود بهعنوان یک غیرمرد، یک فرد «کوئیر»، یک همسر که به خاطر قوانین مهاجرتی از عشق زندگیاش دور مانده است، یک جوان که در دنیایی زندگی میکند که به سرعت با تغییرات اقلیمی بیشتری مواجه میشود، و یک ایرانی که سالها است شاهد کشته شدن و رنجکشیدن اطرافیانش هست، میخواند و سخن میگوید.
میدا ملک درباره اهمیت پرداختن به مشکلات و محدودیتهای دگرباشان جنسی و جنسیتی از طریق هنر یا موسیقی میگوید که در کشوری مانند ایران که هیچ گونه آموزشی درباره اقلیتها و افراد به حاشیه رانده شده نیست، و راجع به برابری حقوق آنها صحبتی نمیشود، و حتی جریان رسانه اصلی این افراد را انکار میکند یا علیه آنها سخن میگوید، در برخی موارد هنر و هنرمندان تنها ابزاری هستند که صدای این افراد به حاشیه رانده شده را بازتاب میدهند.
او در ادامه میافزاید که آزادیخواهیاش را مدیون هنر و هنرمندان پیش از خود است که باعث شدند تا داستان انسانهایی را بشنود که بصورت دیگری به آنها دسترسی نداشت.
میدا ملک در پایان میگوید که نهایت تلاش خود را میکند تا اقدام مشابهی انجام دهد و اگر در این مسیر فقط بتواند تحولی در یک نفر ایجاد کند، به هدفش رسیده است.