دیدگاه | دیپلماسی با ایران در جهت منافع ایالات متحده در اوراسیا است

دیدار روسای جمهور روسيه، ترکیه و ایران.

کریستوفر مات، کارشناس «دیفنس پرایوریتیز» و پژوهشگر پیشین وزارت خارجه آمریکا، در یادداشتی در نشریه «نشنال اینترست» نوشته است ایران می تواند کمک کند هیچ کشوری بر فراقاره ی اوراسیا تسلط پیدا نکند.

کریس مات می گوید ایران در شبکه قدرت سیاسی در اوراسیا جایگاه بالقوه پر اهمیتی دارد. بیش از ۸۰ میلیون نفر در فلاتی قابل دفاع زندگی می کنند که مستقیم به قطب های انرژی در دریای خزر و خلیج فارس متصل است. ایران کشوری با جمعیت شهری فراوان و نرخ بالای با سوادی است. تولید ناخالص داخلی ایران، با وجود انزوای دیپلماتیک و اقتصادی بین المللی، در انتهای سی کشور اول جهان قرار دارد. پرسش این است که اقتصاد ایران در صورت دسترسی کامل به بازار بین المللی چگونه خواهد شد.

این امر برای آن ها که علاقمند به شکستن اصول قدیمی سیاست خارجی هستند یک فرصت است. ایران حتی در بهترین شرایط در آینده قدرتی جهانی در ابعاد چین، روسیه یا هند نخواهد بود. اما فضای بالقوه مهمی را میان این کشورها و مستقل از همه آن ها پر می کند. یک ایران عادی تر و موفق تر می تواند سنگرگاهی حیاتی جلوی استیلای یک اتحاد بر سرزمین های اورسیا باشد.

وابستگی روزافزون سوریه به مسکو نمونه ای از خطر راندن کشورهای کوچک تر به کنج انزوا از طریق تحریم است. اگر ایران با سیاست تغییر رژیم یا فشارهای اقتصادی بیشتر روبرو شود دست کمک به سوی پکن یا مسکو دراز خواهد کرد. این امر باعث کاهش استقلال عمل ایران و افزایش قدرت رقبای ایالات متحده می شود.

در حالی که کشورهای متعدد برای برخورداری از حق سرمایه گذاری خارجی در صنعت نفت ایران رقابت می کنند، تهران با تکیه بر قابلیت های دفاعی منطقه ای قوی خود می تواند جایگزینی برای گسترش بی دردسر قدرت های دیگر و به حداکثر رساندن استقلال خود باشد.

اگر سیاستگذاران آمریکایی خواهان افزایش گزینه های بلند مدت شان در تقویت قدرت دیپلماتیک بدون مداخلات نظامی بیشتر هستند، منطقی است در نظر داشته باشند که از سرگیری توافق هسته ای ایران می تواند صرفا آغاز یک مرحله تازه در روابط واشنگتن و تهران باشد. رابطه ای که در آن ایران در جهت هدف بلند مدت ژئواستراتژیک آمریکا نقش ایفا می کند: جلوگیری از استیلای یک قدرت عمده یا شبکه ای متحد بر فراقاره اورسیا. راه پیش رو پر چالش خواهد بود، اما برای افراد بدبین به مداخله جویی های مداوم با هدف پیگیری هژمونی جهانی و آن ها که به دنبال رویکردهای جدید در دیپلماسی هستند، ممکن است زمان مناسبی برای عادی سازی روابط ایران و ایالات متحده به شکلی بلند مدت باشد. متوقف کردن اقدام های نظامی کنونی و آغاز تعامل کامل دیپلماتیک تنها راه تحقق این امر است.

* برگردان فارسی این گزارش تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.

در همین مورد، یک دیدگاه دیگر را نیز بخوانید:

دیدگاه | سرمقاله تحریریه وال استریت جورنال: پیام‌‌های متناقض بایدن درباره ایران