رابرت گرینوی، پژوهشگر «انستیتو هادسن»، مدیر ارشد امور خاورمیانه و شمال آفریقا در کاخ سفید از فوریه ۲۰۲۰ تا ژانویه ۲۰۲۱ و طراح «پیمان ابراهیم»، در یادداشتی در نشریه «نشنال ریویو» نوشته است، این توافقهای تاریخی بدون رهبری ایالات متحده تحقق نیافتهاند و در غیاب سرمایهگذاری مداوم، به ظرفیتهای بالقوهشان نخواهند رسید.
گرینوی می گوید به دنبال اعلام عادی سازی روابط دیپلماتیک میان اسرائیل و امارات متحده عربی در ماه اوت ۲۰۲۰، بحرین، سودان، و مراکش هم این راه را ادامه دادند. انگیزه آن ها چه بود؟ تهدید ناشی از افراط گرایی خشن و ایران آنها را به حرکت واداشت، اما وعده همکاری و احیای اقتصادی نیز موثر بود.
دولت آمریکا برای توسعه این پیمان ابتدا باید با همکاری بر سر تهدیدهای امنیتی، اعتماد سازی کند. وزارت خارجه آمریکا می تواند بازبینی درون سازمانی فروش تسلیحات به شرکای منطقه ای را به سرعت تأیید کند.
سپس، گفتگوها باید شامل آغاز پروازهای بین المللی، گشایش دفاتر بازرگانی و کاهش محدودیت های تجاری باشد.
ما همچنین باید ابعاد روابط را بسط بدهیم و از تمرکز اولیه بر مسائل اقتصادی، فرهنگی، و اجتماعی به مسائل پیچیده امنیتی برسیم.
ایالات متحده باید تلاش ها برای نهادینه کردن این پیمان را هدایت کند و فراتر از مجموعه توافق های دوجانبه برای سرعت دادن به تحولات میان اعضای پیمان (شامل مصر و اردن) دبیرخانه ای به راه بیاندازد، چارچوبی برای گسترش عضویت ارائه دهد، و این فعالیت ها را زیر یک چتر واحد سازماندهی کند.
دولت آمریکا باید انتصاب یک نماینده ویژه به منظور ارتقای جایگاه دبیرخانه را در نظر بگیرد و اهمیت آن را به اعضای کنونی و آتی اعلام کند. این مکانیزم باید با ابزارهای سرمایه گذاری مانند «شرکت توسعه و استقراض بین المللی ایالات متحده» و «بانک صادرات واردات آمریکا» که هر دو در تحقق و اجرای این پیمان نقشی حیاتی داشتند هماهنگ باشد.
کم توجهی به پیمان ابراهیم به احیای اقتصادی منطقه از همه گیری ویروس کرونا آسیب می زند، هر مذاکره ای با ایران را تضعیف می کند، حمایت از همکاری در ضد تروریسم را کمرنگ می کند، در را به روی نفوذ مخرب روسیه و چین می گشاید، ثبات منطقه ای را تقلیل می دهد، موجب دلسردی در همکاری های ضروری می شود، و فرصت ظهور دوباره داعش و القاعده را فراهم می آورد.
«پیمان ابراهیم» آغاز یک تحول منطقه ای است که رشد و توسعه آن مستلزم رهبری آمریکا است. صف بندی شرکا و متحدان منطقه ای ما در هر دو عرصه اقتصادی و امنیتی موجب مهار ایران می شود، اما به همین اهمیت، نفوذ مخرب چین و روسیه را محدود می کند. پکن و مسکو، هر دو، مخالف ما هستند و هیچکدام به برتری کیفی نظامی اسرائیل قائل نیستند. اگر ما در بهره گیری از این فرصت تاریخی در منطقه برای پیشبرد منافع آمریکا، با منابع به مراتب کمتر و شرکای قابل تر و متحدتر، کوتاهی کنیم، آن ها همچنان تلاش خواهند کرد میان ایالات متحده و شرکای منطقه ای اش شکاف بیاندازند. هر چند پرزیدنت بایدن بعید است به این امر اذعان کند، اما او با این پیمان از دولت ترامپ یک هدیه دریافت کرده است. آن چه از این پس رخ خواهد داد به او بستگی دارد.
* برگردان فارسی این گزارش تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.
در همین مورد، یک دیدگاه دیگر را نیز بخوانید: