روزنامه لسآنجلس تایمز گزارشی درباره اعتراضات اخیر در ایران منتشر کرده است که در آن سعی کرده است تفاوت این دور از اعتراضات را با اعتراضات قبلی از طریق نقطهنظرات شهروندان به تصویر بکشد.
اعتراضات گسترده که ایران را به لرزه درآورده، بار دیگر به محله عمیقا سنتی و محافظهکار شهرزاد، معلم ۳۶ ساله تهرانی،هم رسیده است. او در اعتراضات سراسری سال ۱۳۸۸ در اعتراض به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده بود؛ اعتراضاتی که یک سال ادامه یافت ولی دست آخر به نتیجه نرسید.
اما این بار شرایط فرق میکند. شهرزاد، که خواست نام کاملش فاش نشود، میگوید «نمیتوان خشم مردم را با سال ۱۳۸۸ مقایسه کرد. آن سال، بیشتر اعتراضات از سوی طبقه متوسط بود. امروز به سختی کسی را پیدا می کنید که از دولت حمایت کند یا با اوضاع موافق باشد.»
در منطقه مذهبی و سنتی تهران که او در آن زندگی میکند، دختران دانش آموز در خیابان روسریهای خود را برداشتند – کاری که چند هفته پیش، و قبل از مرگ مهسا امینی ۲۲ ساله در حبس پلیس ارشاد حتی فکرش را هم نمیکردند.
در روزهای اخیر، دانشآموزان و دانشجویان پیشتاز اعتراضات بودهاند و از شروع سال تحصیلی، خشم خود را در محوطههای دانشگاهی و دبیرستانهای سراسر کشور به نمایش گذاشتهاند. ویدیوهایی که در روزهای اخیر به رغم تلاشهای دولت برای قطع اینترنت به طور گسترده در رسانههای اجتماعی منتشر شد، نشان میدهد که نوجوانان با روپوش مدرسه در حالی که حجابهایشان را به کناری انداختهاند، مسئولان را هو میکنند. در دانشگاهها درگیریهای خشونتباری با نیروهای امنیتی رخ داده است. اتحادیههای صنفی آماده پیوستن به ناآرامیها هستند، و فراخوانهایی برای اعتصابهای سراسری دادهاند که نوید بخش بالا گرفتن شدیدترین دورِ ناآرامیهایی است که ایران در بیش از یک دهه گذشته شاهد آن بوده است.
هر چند به نظر میرسد که دولت بیشتر مایل به سرکوب معترضان، حتی با توسل به سلاحهای مرگبار، است تا رسیدگی به شکایات مردم، با این حال، احساس میشود که بازی خشونت آمیزی که رژیم مذهبی ایران در گذشته برای سرکوب مخالفان استفاده کرده است، این بار کارساز نخواهد بود.
مهبد، دانشجوی دانشگاه شریف، میگوید: «این غائله به این زودی تمام نخواهد شد. نسل ما آنقدر تحصیلکرده است که فریب تاکتیکهای قدیمی را نمیخورد و نمیخواهد ایدئولوژی رهبران بر زندگیش مسلط باشد. این واقعا یک انقلاب اجتماعی است. همه نسلها و همه اقشار جامعه در آن نقش دارند.»
تحلیلگران اما باوردارند که بدتر از همه برای رهبران سیاسی این است که حتی اگر دولت تمایل به سازش داشته باشد، ممکن است خیلی دیر شده باشد. دینا اسفندیاری، مشاور ارشد خاورمیانه و شمال آفریقا در اندیشکده گروه بین المللی بحران، میگوید رهبران ایران احتمالاً در وضعیتی مشابه وضعیت اسفناک میخائیل گورباچف قرار گرفتهاند، رهبری که اصلاحاتش آزادی بیشتری را برای روسها به همراه داشت ولی در نهایت به انحلال اتحاد جماهیر شوروی انجامید.