آیا ریاض از حمایت تروریسم پشیمان است؟

نشریه ایندیپندنت در مطلبی مفصل نوشته پاتریک کاکبرن، به نقش عربستان سعودی درحمایت از جهادگران پرداخته و این پرسش را مطرح می کند که آیا پادشاهی سعودی به خاطر حمایت از تروریسم پشیمان است و مجبور خواهد شد که در مقابل بی قراری آمریکا و نابسامانی های سوریه، تغییر روش دهد؟

کاکبرن می نویسد ویدئوی پنج دقیقه ای ساخته «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) که نشان می دهد چطور اعضای این گروه سه راننده کامیون سوری را در جاده اصلی میان عراق و سوریه متوقف کرده و پس از چند دقیقه می کشند، عرق سرد برد آدم می نشاند. آنان اول کارت شناسایی رانندگان را می گیرند و از آنان می پرسند که شیعه هستند؟ راننده آرام و ناامید می گوید:«نه، سنی و اهل حمص
هستیم.» یکی دیگر از رانندگان می گوید که فقط برای پول درآوردن آنجا رفته اند.

جهادگر داعشی سپس آزمایششان می کند تا ببیند سنی هستند یا نه و می پرسد: «نماز صبح چند رکعت است؟» یکی می گوید سه، دیگری می گوید پنج. مرد مسلح که حالا دوستانش هم در کنارش هستند می گوید«علوی ها شرف سوریه را به باد داده اند. آنان به زنان تجاوز می کنند و مسلمانان را می کشند. از حرفهایتان معلوم است که خداپرست نیستید.» سه راننده سپس در کنار جاده و به ضرب گلوله کشته می شوند.

نویسنده با توضیح فوق درباره عملکرد رزمندگان مخالف حاکمیت بشار اسد در سوریه می گوید امروز اپوزیسیون مسلح در سوریه و عراق زیر سلطه سلفی های جهادی است. اسلامگرایان بنیادگرایی که برای جهاد مقدس گردآمده اند. دولت های غربی احتمالا اهمیتی به تعداد شیعیانی که در سوریه، عراق یا پاکستان کشته می شوند اهمیتی نمی دهند اما می بینند که جنبش های سنی شبیه به القاعده اسامه بن لادن، امروز در عراق و سوریه پایگاه هایی بزرگتر از پایگاه هایشان در افغانستان ِ پیش از یازده سپتامبر دارند.

دسامبر گذشته، هنگامی که جهادگران به انبارهای تدارکات ارتش آزاد سوریه حمله کرده و فرماندهانشان را کشتند، این فرضیه که «ارتش آزاد سوریه»، عملیات رزمی علیه بشار اسد را هدایت می کند، رنگ باخت.

در شش ماه گذشته، واشنگتن عصبانیت شدید خود را از حمایت مالی و تدارکاتی عربستان سعودی و امیرنشین های سنی حاشیه خلیج فارس از جهادگران سوریه ابراز کرده است. جان کری به شکل خصوصی شاهزاده بندر بن سلطان، مدیر دستگاه اطلاعاتی و امنیتی عربستان از سال ۲۰۱۲ و سفیر سابق سعودی در واشنگتن را مورد انتقاد قرار داد. او مغز متفکر کمپین مبارزاتی علیه دولت بشار اسد بوده است.
­­
شاهزاده بن سلطان نیز در واکنش، باراک اوباما را به خاطر عدم مداخله نظامی در سوریه پس از حمله شیمیایی نیروهای دولتی به غیرنظامیان زیر سوال برد.
ماه گذشته گفته شد که شاهزاده بندر، دیگر مسئول سیاست عربستان سعودی در سوریه نیست و جایش را به محمد بن نایف داده است، فردی که با آمریکا همصدا است و به خاطر فعالیت هایش علیه القاعده در شبه جزیره عربستان مشهور است.

شاهزاده متعب بن عبدالله، فرزند ملک عبدالله پادشاه عربستان و رئیس گارد ملی عربستان نیز در تعیین سیاست جدید برای عربستان سعودی نقش دارد. اختلافات عربستان با برخی امیرنشین های خلیج فارس در حال افزایش است. عربستان، بحرین و امارات متحده عربی در ماه جاری سفرایشان را از قطر خارج می کنند. این اقدام اولا در نتیجه حمایت قطر از اخوان المسلمین مصر و ثانیا حمایت مالی و تدارکاتی از گروه های جهادی در سوریه صورت می گیرد.

عربستان سعودی تابستان گذشته در حمایت مالی از شورشیان سوریه، از قطر پیشی گرفت. اما مشارکت عربستان در سوریه عمیق تر و طولانی تر از این است و جهادی های سوریه بیش از هر کشور دیگری، شهروندان سعودی هستند.

عربستان سعودی بر طبل دخالت نظامی در سوریه علیه نیروهای اسد می کوبد و از داوطلبان و کشورها به پیوستن در این راه دعوت می کند. باورهای وهابی فرق چندانی با عقاید القاعده و دیگر گروه های جهادی سلفی در سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، مصر و لیبی ندارد.

پاتریک کاکبرن سپس به دشمنی دیرینه عربستان سعودی با شیعیان اشاره می کند و می گوید این دشمنی به اتحاد میان وهابیون و خاندان سعود در قرن ۱۸ بازمی گردد. اما توسعه جنبش جهادی به عنوان نقش آفرین سیاسی عمدتا به سال ۱۹۷۹ بازمی گردد. همان سالی که شوروی به افغانستان حمله کرد و آیت الله خمینی ایران را به کشوری شیعه بدل کرد.

در دهه ۸۰ میلادی، میان عربستان سعودی، (ارتش) پاکستان و آمریکا اتحادی دیرپا شکل گرفت که زمینه کافی برای برتری آمریکا در منطقه را فراهم ساخت و در عین حال بذر تشکیل جنبش های جهادی را فراهم ساخت که القاعده اسامه بن لادن تنها یکی از محصولاتش بود.

یازده سپتامبر شوکی بود که حمایت افکار عمومی را برای اجرایی کردن یک نقشه از پیش موجود و نومحافظه کارانه در آمریکا برای حمله به عراق و از بین بردن صدام حسین فراهم ساخت. هدف از اعمال تکنیک واتربردینگ (ایجاد حالت شبیه به خفگی) روی مظنونان به عضویت در القاعده نیز، بیشتر برای اعتراف درباره عراق بود تا عربستان سعودی.

کمیسیون یازده سپتامبر در آمریکا، عربستان سعودی را منبع اصلی حمایت مالی از القاعده شناسایی کرد. اما شش سال بعد از حملات و در اوج درگیری نیروهای آمریکایی و القاعده در عراق در سال ۲۰۰۷، ستوارت لوی، معاون وزارت خزانه داری آمریکا و مسئول نظارت بر امور مالی گروه های تروریستی، صراحتا از حمایت مالی عربستان سعودی از القاعده یاد کرد و گفت حتی یک نفر که از سوی آمریکا و سازمان ملل متحد بعنوان حامی تروریسم شناسایی شده، توسط سعودی ها مورد تعقیب قرار نگرفته است.

با وجود حجم بالای عدم همکاری عربستان سعودی، تا چند سال بعد نیز چیزی تغییر نکرد. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا در تلگرامی در سال 2009، که در ویکی لیکس منتشر شد نوشت: «عربستان سعودی همچنان حامی عمده القاعده، طالبان، لشکر طیبه پاکستان، و دیگر گروه های تروریستی است.»

نویسنده مقاله در نشریه ایندیپندنت سپس می گوید دیوید کوهن، معاون وزارت خارجه آمریکا در امور اطلاعات مالی و تروریسم، هفته گذشته از اقدام عربستان سعودی در قطع منابع مالی القاعده در خاک آن کشور، ستایش کرد اما گفت دیگر گروه های جهادی همچنان به حامیان مالی در عربستان دسترسی دارند.

آقای کوهن همچنین از دیگر حامیان تروریسم یاد کرده است: «متحد ما کویت به قطب جذب کمک مالی برای گروه های تروریستی در سوریه تبدیل شده است.» او به طور خاص از انتصاب نایف العجمی به سمت وزیر دادگستری و وزیر «امور خیریه اسلامی» کویت انتقاد کرد و گفت: «العجمی در سوریه سابقه حمایت از تروریسم دارد به طوری که تصویر او در پوسترهای تبلیغاتی جبهه النصره چاپ شد.» او سپس می گوید که وزارت امور اسلامی کویت اخیرا اعلام کرد که گروه ها می توانند پول های اهدایی برای مردم سوریه را از مساجد کویت دریافت کنند و
به این ترتیب درها را به روی گروه های جهادی باز کرد.

نویسنده مقاله سپس به اسناد دیپلماتیک درز کرده از آمریکا مبنی بر اولویت مقابله با شیعیان در عربستان سعودی یاد می کند. یکی از این اسناد به نقل از یک دیپلمات ارشد سعودی درباره پاکستان است که می گوید: «ما در پاکستان تماشاگر نیستیم، بازیگریم.» تا قبل از یازده سپتامبر تنها عربستان سعودی، پاکستان و امارات متحده عربی طالبان را به عنوان دولت افغانستان به رسمیت شناخته بودند.
پاتریک کاکبرن می گوید واهمه سعودی از شیعه به نظر مبالغه آمیز می رسد چرا که از بین ۵۷ کشور مسلمان، تنها چهار کشور اکثریت شیعی دارند. عربستان به آصف علی زرداری، رئیس جمهوری پاکستان مشکوک است و در آن کشور دیکتاتوری نظامی را ترجیح می دهد. شیخ عبدالله بن زاید در توضیح این امر به آمریکا گفته است که «عربستان فکر می کند زرداری شیعه است. عربستان نگران تشکیل مثلث شیعه میان ایران، عراق نوری المالکی و پاکستان زرداری است.»

ملک عبدالله در واهمه نفرت از شیعه از سویی و ترس از ایران از سوی دیگر، بارها آمریکا را به حمله به ایران و «بریدن سر مار» ترغیب کرده ست. تضعیف نفوذ اکثریت شیعه در عراق یک اولویت دیگر سعودی است و دلیلی برای حمایت بسیاری از سعودی ها با اقدامات جهادگران در عراق علیه دولت است.

روی کار آمدن یک دولت شیعه در عراق، زنگ خطر را در ریاض و دیگر شهرهای عمده سنی به صدا درآورد. دولت عراق نیز شاهد سکوت دولت های سنی منطقه در سال ۲۰۰۹ بود زمانی که یک امام سعودی فتوای قتل شیعیان را صادر کرد.
در جریان بهار عرب در سال ۲۰۱۱ ناآرامی ها به عربستان سعودی نیز کشیده شد که حاکمیتش همواره نگران تحرکات اقلیت شیعه در استان های شرقی است. ریاض در همان سال ۱۵۰۰ سرباز را در حمایت از خاندان سلطنتی آل خلیفه فرستاد تا تظاهرات عمدتا شیعیان بحرین را سرکوب کند.

عربستان سعودی منتظر سرنوشتی شبیه معمر قذافی برای دولت سوریه بود و توان دولت اسد و همچنین حمایت های روسیه، ایران، و حزب الله لبنان را از دمشق دست کم گرفته بود. اما دخالت عربستان، قطر و ترکیه موجب شد که نارضایی های دمکراسی خواهانه اولیه، به ورطه جنگ قدرت به نفع سنی ها و در نتیجه هجوم جهادی های سلفی به سوریه بدل شود و نتیجتا علوی ها و دیگر اقلیت های سوریه چاره ای جز جنگ تا آخرین قطره خون برایشان باقی نماند.

در این میان بازار توهم توطئه داغ شد و بسیاری به عملکرد مشکوک دولت آمریکا در جریان یازده سپتامبر اشاره کردند. توهماتی که همواره صراحتا گفته شده است.
بهای اتحاد سه گانه میان آمریکا، عربستان سعودی و پاکستان، جنبش جهادی بود. این جنبش فعلا و تا قبل از در پیش گرفتن رویکرد ضدغربی، ضدشیعی عمل کرده است. اما همان طوری که مردان مسلح داعش در جاده دمشق- بغداد گفتند، هر کسی که سنی نباشد، جانش در خطر است.