نامه مشاور پیشین وزارت خارجه آمریکا به ایران در باره گفتگوهای هسته‌ای

نامه سرگشاده رابرت آینهورن، مشاور ارشد پیشین وزارت امور خارجه آمریکا به مذاکره کنندکان هسته ای ایران

رابرت آینهورن، مشاور ارشد پیشین وزیر امور خارجه آمریکا در حوزه منع تولید و گسترش سلاح های کشتار جمعی و کنترل تسلیحات در نامه سرگشاده‌ای به تیم مذاکره‌کننده هسته ای ایران، فهرستی از پیشنهادات خود را برای به نتیجه رسیدن یک دهه گفتگوهای هسته‌ای ایران با قدرت‌های بزرگ جهانی ارائه کرده است.

وی که هم اکنون کارشناس ارشد پژوهشکده «بروکینگز» است، در ابتدا تمدید دوره «برنامه اقدام مشترک» تا ۲۴ نوامبر (۳ آذر ماه) را تحسین کرده و آن را نشانگر عزم دو طرف برای رسیدن به یک توافق جامع بر سر برنامه هسته ای ایران دانسته است.

آقای آینهورن در این نامه که هم در وبسایت «دیپلماسی ایرانی» و هم وبسایت پژوهشکده بروکینگز منتشر شده، از «پیشرفتهای چشمگیر» در مورد نیروگاه آب سنگین اراک و تاسیسات غنی‌سازی در فردو به عنوان دلایل تمدید دوره مذاکره نام برده و می‌گوید به عقیده او «سخت ترین» مساله پیش رو، پر کردن «شکاف» درباره میزان «ظرفیت غنی سازی اورانیوم» در برنامه جامع اقدام مشترک است.

ایران به دنبال داشتن برنامه‌ای در حد غنی‌سازی صنعتی است، اما کشورهای عضو گروه ۱+۵ – ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، چین، روسیه و آلمان – به دنبال کاهش تعداد سانتریفیوژهای فعال در ایران هستند.

وی، برای نزدیک کردن دیدگاه‌های بین ایران با دولت‌های طرف مذاکره «تمرکز بر متغیر زمانی» را پیشنهاد می‌دهد. به عبارت دیگر کشورهای ۱+۵ به دنبال دستیابی اهداف خود در کوتاه مدت، و ایران باید به دنبال رسیدن به توانایی فنی در بلند مدت باشد.

به نوشته او طی دوره اجرای برنامه جامع اقدام مشترک، ایران می‌تواند به شکل محدود به غنی‌سازی خود با داشتن چندین هزار دستگاه سانتریفیوژ نسل اول و تعداد کمتری از سانتریفیوژهای نسل دوم ادامه دهد.

طی دوره اجرای برنامه جامع اقدام مشترک به ایران اجازه داده می‌شود تا در چندین فعالیت غیرنظامی شرکت کند تا به اهمیت تن دادن به توافقنامه واقف شود و طی یک برهه زمانی کوتاه، به آمادگی جهت ورود به برنامه‌های غیرنظامی پیشرفته‌تر برسد.

با پایان دوره اجرای برنامه جامع اقدام مشترک ایران در صورت صلاحدید خود مجاز به گسترش برنامه غنی‌‌سازی خود، شامل تولید، نصب و راه اندازی، و فعال‌سازی دستگاه‌های مدرن سانتریفیوژ خواهد بود.

به گفته مشاور پیشین وزارت خارجه آمریکا، مساله حیاتی دیگر در رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک مساله طول دوره این برنامه است، که او پیشنهاد یک بازه زمانی ۱۵ ساله را ارائه می‌کند. آقای آینهورن عقیده دارد که پذیرش این بازه زمانی از سوی ایران بستگی به نوع فعالیت‌های مجاز تهران برپایه توافق برنامه جامع اقدام مشترک، استوار است.

طبق چارچوب پیشنهاد ذکر شده، به برنامه هسته‌ای غیرنظامی ایران، نه این که تسلیم شده بلکه معوق می‌شود، که البته با مقاومت ایرانی‌ها روبرو خواهد شد، اما فواید آن بیش از مضراتش است.

همچنین برپایه این پیشنهاد، تهران می‌تواند برنامه تحقیقاتی هسته‌ای خود در زمینه‌های تولید رادیو دارو (ایزوتوپ) و تولید برق، که هردو جزو برنامه‌های اعلام شده آن کشور است، ادامه دهد.

اتکا به واردات اورانیوم غنی‌شده، نباید به عنوان برخورداری از یک برنامه هسته‌ای درجه دو بین ایرانیان تلقی شود. ژاپن و کره جنوبی نیازهای اورانیوم غنی‌شده خود را وارد می‌کنند. حتی ممکن است که شما متعجب شوید، اما ایالات متحده نیمی از نیاز خود را از ورود اروانیوم غنی‌شده موجود سلاح‌های تولید شده توسط شوروی سابق تامین می‌کند.

وی در ادامه نامه خود به مذاکره‌کنندگان ایرانی می‌نویسد، می‌دانم که پیشنهاداتم نمی‌تواند منتقدین در ایران را مجاب کند، زیرا که آنها بر این باورند که ایران امتیازات بیشتری نسبت به طرف مقابل داده است.

اما کشورهای عضو گروه ۱+۵ با امضای برنامه اقدام مشترک تاکنون موافقت خود را با مواردی مانند ادامه غنی‌سازی در ایران، برداشتن برخی از تحریم‌ها و موضوع فردو و اراک اعلام کرده‌اند.

آینهورن همچنین اذعان دارد که «ایرانیان مردمی مدبر و انعطاف‌پذیری هستند و در صورت که به توافق جامع نرسند، می‌توانند خود را با شرایط سخت و فشارهای بیشتر وفق دهند، اما سخن من اینجاست که مردم ایران شایستگی فراتر از وفق دادن خود با شرایط نامطلوب دارند. ایرانیان حق دارند که از پتانسیل‌های خود حداکثر بهره را ببرند.

به گفته او، ایران و ایالات متحده به دنبال یک توافق (جامع) هستند، اما نه به هرقیمتی. هر دو طرف آماده‌اند، در صورتی که به توافقی که در آن به خواست‌های بنیادی‌شان پاسخ ندهد، میز مذاکره را ترک کنند.

اما با توجه به این که زمان کمی تا پایان دوره چهار ماهه (۲۴ نوامبر یا ۳ آذر) و موانع پیش رو، هر دو طرف باید سخت روی رسیدن به توافق کار کنند.

وی در پایان می‌نویسد، سعی می‌کنم از استفاده از اصطلاح «آخرین فرصت» بگریزم، اما فرصت باقی مانده را «بهترین فرصت» جهت حل مساله هسته‌ای می دانم، زیرا با حل آن می‌توان روی مشکلات دیگری که ایران و آمریکا را از هم دور داشته تمرکز کرد.

اگر این فرصت از دست برود، ممکن است روند کارها تا رسیدن به فرصت دیگر رو به وخامت بگذارد.

به گفته وی در صورتی که در زمان باقی مانده ایران با جامعه جهانی بن توافقی برسد، تهران می‌تواند اقتصاد خود را به مسیر اصلی بازگرداند، که این امر منجر به بهبود وضعیت معیشتی و زندگانی مردم خویش خواهد شد.