هنرمندان و چهره های سرشناس در مراسم بدرقه کیارستمی چه گفتند؟

تابوت کیارستمی در مقابل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران.

مراسم تشییع پیکر عباس کیارستمی کارگردان و هنرمند سرشناس ایرانی روز یکشنبه در تهران برگزار شد. با وجود استقبال عده زیادی از مردم، این مراسم با نظم و ترتیب برگزار شد. در این مراسم چهره های هنری و برخی چهره های سرشناس سخنرانی کردند.

ابراهیم حقیقی طراح گرافیک مشهور ایران در این مراسم گفت:‌ حرف زدن از کسی که بیش از ۴۵ سال دوست بودیم؛ بسیار سخت است. تعالی هنر سینما و نگهداری آن بسبار سخت است و کیارستمی در زمانی که فیلم‌ها خشن بودند؛ آثاری ساخت که پر از مهربانی بود.

وی افزود: اینکه می‌گویند همه کیارستمی را نمی‌شناسند و این یک ضعف است؛ حرف اشتباهی است. مگر همه میکل آنژ را می‌شناسند. عباس کیارستمی برای سینمای جهان الفبایی تازه‌ای ساخت و سینما را چند گام به جلو برد.

سیف‌الله صمدیان عکاس ، فیلمساز و فیلم‌بردار نیز در این مراسم سخنرانی کرد. او گفت: از کیارستمی پرسیدند دوست داری کدام اثرت بماند؟ گفت: هیچکدام. می‌خواهم خودم زنده بمانم. کیارستمی را خود کیارستمی نمی‌توانست بشناسد و این حرف او نشان از زندگی عادی و کشدار بی‌معنی نیست بلکه از عشق‌ او به کار ناشی می‌شد.

وی افزود:‌کیارستمی کارگران بالفطره و خالق بود و ۲۴ ساعت از شبانه‌روز ۲۰ ساعت کار می‌کرد. عطش کار بود که به وی عطش زندگی می‌داد. ژیل ژاکوب رئیس جشنواره فیلم کن می‌گفت آرزو دارم در سن ۷۵ سالگی دوباره سر کلاس بروم و سینما را از کیارستمی بیاموزم.

آیدین آغداشلو نیز برای این مراسم یک فایل صوتی ارسال کرده بود. او در این فایل درباره کیارستمی گفت حاصل عمر کیارستمی را به این سادگی نمی‌شود برشمرد زیرا او هنرمند ساده‌ای نبود. او در دو وجه شخصی به عنوان یک سینماگر شخصی جهان را روایت می‌کرد و خودش را نشان می‌داد. و از طرفی سینمای جدیدی ساخت و جهان کیارستمی تبدیل به سینمایی جدید شد همانطور که گریفیث این کار را کرد. او یک سینمای متشخص را بوجود آورد.

آغداشلو افزود: کیارستمی هنرمندی جامع‌الطراف بود و روح او فقط در یک قالب نمی‌گنجید و جمع‌بندی کارهای او را نمی‌توان فقط با نگاه به کارهای او در نقاشی یا سینما انجام داد. کیارستمی معتقد بود باید کار کند و تغییر ایجاد کند زیرا چنین وظیفه‌ای برای خود قایل بود و اینگونه است که جاودانگی بوجود آمد و این جاودانگی تا سالها ادامه خواهد داشت.

حجت‌الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی نیز دیگر سخنران این مراسم بود که گفت: امروز را جهان هرگز فراموش نمی‌کند. کیارستمی مرد آرام فرهنگ و هنر و همه چشم بود. او مردی از سرزمین خورشید بود. او به تماشا خواند انسان را و شمس‌گونه فریاد زد و چشم‌ها و اندیشه‌ها را روشن کرد. ما امروز سوگوار آینه هستیم آینه‌ای که جام جهان نمای ما شد. چشم‌های که او را ندیدند و گوش‌های که او را نشندیدند. امیدوارم سرانجام زنگار از چشم و گوش بردارند و سرانجام طعم گیلاس را بچشند زیرا که همچنان کیارستمی ادامه دارد و شاگردان وی وجود دارند و کیارستمی جاودانه است.

ابراهیم فروزش کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس که سال ها در مرکز سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با کیارستمی همکار بود در این مراسم گفت: نبود کیارستمی جبران ناپذیر است اما امروز در این مراسم معلوم شد کیارستمی تنها نیست. کیارستمی سینما را از میان مردم کوچه و بازار آغاز کرد اما این انتخاب باوسواس بود. نگاه او به انسان بسیار شریف بود و این نگاه روی سینمای دنیا تاثیر گذاشت و امروز در بین ۱۰ سینماگر بزرگ دنیا قرار دارد. درگذشت او ضایعه‌ای برای سینمای ایران و جهان است. او افتخار سینمای ایران بود. یادش گرامی او هنگامه زمان بود.

اصغر فرهادی کارگردان سرشناس سینمای ایران نیز در این مراسم گفت: آقای کیارستمی سلام! باورم نمی‌شود چند هفته پس از آخرین دیدار، امروز در میان این جمع ایستاده‌ام تا به بهانه سفر بی‌بازگشت‌تان، این جملات را به زبان بیاورم. این روزها درباره شما بسیار گفته‌اند و گفته‌ایم؛ هرچند دیر، بسیار دیر. امروز اینجا ایستاده‌ام تا صمیمانه از شما سپاسگزاری کنم. از شما سپاسگزارم که نام این سرزمین را در جهان به نامی پراحترام و دلنشین بازگرداندید.

وی افزود: سپاسگزارم که دل نبردید از این خاک، با همه نادیده گرفتن‌ها و قدرناشناسی‌ها. از شما سپاسگزارم که راه ناهموار سنگلاخ جهانی کردن سینمای این مرز و بوم را بردبارانه هموار کرد، که اگر امروز کنجکاوی و اشتیاقی است برای دیدن آثار ایرانی در بیرون از این مرزها، وام‌دار گام‌هایی است که در آن دوران سخت برداشتید.

فرهادی گفت: سپاسگزارم که بیش از شمارگان فیلم‌ها و عکس‌ها و شعرهایتان، تشنگان فراگیری ار در گوشه گوشه دنیا گردتان جمع کردید، نه فقط برای آموختن به آنها، بلکه برای فراتر از آن؛ به اینکه می‌توانند در هر شرایطی با اندک امکاناتی رویاهایشان را به تصویر بکشند. سپاسگزارم نه به این خاطر که زیبایی های جهان را دیدی، بلکه تو جهان را زیبا می‌دیدی. از شما سپاسگزارم که دوری از هیاهو را آموختی، که با همه بزرگی‌تان از دایره فروتنی فرونلغزیدید.

فرهادی در پایان سخنانش این شهر سهراب سپهری را خواند که، تو اگر در تپش باد، خدا را دیدی، همت کن ... و بگو ماهيان، حوضشان بی آب است.

داریوش شایگان فیلسوف نیز در مراسم گفت: امروز من صلاحیت این را ندارم که در برابر نخبگان سینمایی درباره کیارستمی حرف بزنم. من و کیارستمی در ایتالیا با هم آشنا شدیم و از آن زمان فهمیدم بین ما دو نفر آن کسی که باید شنونده باشد من هستم تا بیاموزم. او چیزهایی می‌دید که من نمی‌دیدم. در او جوهره نفیسی وجود داشت که از عمر فرهنگ کهنسال ایران نشات می‌گرفت. عباس برای یاد گرفتن نیاز به انباشت اطلاعات نداشت و مانند داوینچی بود و اسرار طبیعت را کشف می‌کرد.

از جمله دیگر سخنرانان این مراسم مسعود کیمیایی بود که کوتاه سخنرانی کرد. وی گفت: من مطمئنم نور خداوندی بر هنر و مظلوم بیشتر از همیشه می تابد... خصوصا مظلوم... او آنقدر ماندگاری دارد که وقتی جسمش می رود به اندازه تاریخ بماند. کیارستمی به اندازه تاریخ ماندگار است و من امروز بسیار ناراحتم و حال خوشی ندارم و نمی‌توانم حرف بزنم.