انتخابات ایران:پژواکهای احمدی نژاد، چرخشهای نامنتظر

سفر انتخاباتی سعید جلیلی به قم و دیدار با مصباح یزدی

خبرگزاری اسوشیتد پرس روز شنبه در گزارشی از انتخابات ریاست جمهوری ایران، که از تهران فرستاده، به یکی از هشت نامزد ریاست جمهوری ایران پرداخته است.

سعید جلیلی، چهره ای ست که، به نوشته این خبرگزاری، ایرانیان نظیرش را پیش تر هم دیده اند. کاندیدایی نسبتا جوان که با شعارهای ضدغربی اش می تواند مشت های گره کرده جماعتی را به سوی اسمان بلند کند، و سپس، با تواضع و کرنش، خلوص اعتقادات اسلامی خود را در برابر رو حانیون تندرو به نمایش گذارد.

سعید جلیلی، که خارجیان او را به عنوان رئیس تیم مذاکره کننده اتمی ایران می شناسند، می کوشد از محمود احمدی نژاد، که اکنون از چشم رهبری مذهبی حاکم برایران افتاده، فاصله بگیرد. اما همان استراتژی را به کار می گیرد که هشت سال پیش برای احمدی نژاد کار آمد بود. و این ها سبب شده که در جهان تیره و تار سیاست ایران که ازهیچ گونه نظرسنجی معتبری برخوردار نیست و انتخابات نیز بشدت کنترل می شود، بسیاری او را برنده احتمالی انتخابات بدانند.

به نوشته اسوشیتد پرس، هفته گذشته حامیان و هواداران سعید جلیلی در تجمع هایی که در آن ها مردان در صفوف جلو و زنان در ردیف های عقب قرار داشتند، فریاد می زدند: «نه سازش، نه تسلیم».

جلیلی شاید بیش از آن هفت کاندیدای دیگر چهره ای معمایی دارد. مذاکره کننده ای ست که از بده و بستان خوشش نمی آید، مخالف نزدیکی با جامعه بین المللی است و با وجود این درسال ۲۰۰۶ در مصاحبه ای گفته است «مسئله اصلی» این است که آیا ایران می تواند روزی روابطش را با واشنگتن احیا کند؟

پاسخ به این سوال، آن گونه که از بیانیه هایش تا پیش از ۲۴ خرداد بر می آید، می تواند این باشد:«ضرورتی ندارد».

سایت «حیات طیبه» که از آقای جلیلی حمایت می کند، در مورد استراتژی تنش زدایی سعید جلیلی نوشته است که او چند روز پس از سوم تیر ۱۳۸۴ نوشت: «اصل برای ما باید تهدید‌زدایی باشد. شما مانند هر کشور دیگری یک ‌سری دیدگاه ها و اصولی دارید که براساس آن منافع شما تعریف می‌شود و از آن دفاع می‌کنید. اگر کسی بخواهد متعرض این منافع بشود ممکن است مقاومت شما برای دفاع از این منافع و اصول موجب یک تنش بشود. نمی‌توانیم بگوییم چون اصل برای ما تنش‌زدایی است و دفاع در این موقعیت تنش در پی خواهد داشت پس آن را دنبال نکنیم. پس رویکرد اصلی باید تهدیدزدایی باشد و نه تنش‌زدایی.»

به نوشته اسوشیتد پرس، جلیلی برای نشان دادن میزان زهد خود به حوزه علمیه قم رفت و روز چهارشنبه با نهایت تواضع و خشوع میکروفن را برای آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، که او را مرشد معنوی احمدی نژاد می دانند، میزان کرد.

یک روز بعد نیز در همایش جمعی از زنان از آنان خواست شیوه های غربی را دور بریزند و «مادر بودن» را به عنوان «هویت اصلی» خود بپذیرند.

در ایران هیچ نظر سنجی معتبری برای نشان دادن نظر رای دهندگان به کاندیداها وجود ندارد، اما به نظر می رسد که آرای جلیلی بالا رفته است. او بی شک در میان روحانیان حکومتی و شورای نگهبان که نامزدهای با صلاحیت را دست چین می کنند و چهار سال پیش با اتهام های گسترده تقلب برای حفظ احمدی نژاد در قدرت روبرو شدند، محبوبیت دارد.

آیت الله علی خامنه ای، ادعا کرده در انتخابات بی طرف است اما بارها تکرار کرده است که به هیچ وجه از بلندپروازی های اتمی ایران یا حمایت از متحدان اصلی منطقه مانند بشار اسد و حزب الله دست بر نخواهد داشت. آیت الله یزدی، روحانی مقتدر و عضو شورای نگهبان، نیز از جلیلی حمایت می کند.

در میان مردم، از جلیلی به خاطر از دست دادن یک پا در جنگ هشت ساله با عراق، جنگی که در آن زمان از حمایت آمریکایی ها برخوردار بود، با لفظ « شهید زنده» یاد می شود.

سعید جلیلی ۴۷ ساله، که با مو و ریش سفیدش از سن واقعی خود مسن تر می نماید، در مدت طولانی مذاکرات بی حاصل اتمی اش مرد معتمد روحانیان بود. از آنجا که در ایران سیاست های اصلی نظام مانند روابط خارجی و سیاست های هسته ای، در دست روحانیت حاکم است و نه رئیس جمهور، ریاست جمهوری جلیلی با رویکرد تسلیم ناپذیری در مذاکرات هسته ای با آمریکا و دیگر قدرت های جهان، پس از انتخابات، هماهنگ خواهد بود. چهار دور مذاکرات سال گذشته تقریبا راه به جایی نبرده است.

غرب معتقد است که ایران در فکر ساختن سلاح هسته ای است. ادعایی که ایران رد می کند.

فهرست نامزدهای تعیین صلاحیت شده که همگی نزدیک به نظام هستند، نشان می دهد که رژیم ایران به جای آن که خطر روی کار آمدن اصلا ح طلبان را که گرد اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین، گرد آمده اند به جان بخرد، همه قدرت گزینشی خود را برای تضمین انتخاباتی بی دردسر به کار برده است. آقای رفسنجانی به طرز حیرت آوری رد صلاحیت شد.

سامی الفرج، مدیر مرکز مطالعات استراتژیک کویت به اسوشیتد پرس گفته است: «این انتخابات نشان می دهد که نظام خواستار امنیت و پیش بینی پذیر بودن است. درپی غافلگیر شدن نیست.»

از نگاه خارجیان، یک غافلگیری می تواند آن باشد که – حال که کاندیداهای دردسر ساز حذف شده اند- نوعی کمپین واقعی به راه افتد و نتایجی کاملا مغایر داشته باشد. این احتمال که نامزدهای رقیب متحد شوند یا میانه روها با حمایت از یک نامزد رای اصلاح طلبان را افزایش بخشند بعید به نظر نمیرسد.

مهرزاد بروجردی، مدیر برنامه مطالعات خاورمیانه در دانشگاه سیراکیوز می گوید: «نتیجه انتخابات بستگی زیادی دارد به این که نامزدها به نفع یکدیگر کنار بروند به جای این که همه در میدان رقابت باقی بمانند و هرکس برای خودش مبارزه کند.»

مهم ترین کار رئیس جمهور آینده ایران رسیدگی به وضعیت اقتصاد کشور است که بر اثر ترکیبی از ولخرجی های بی در و پیکر احمدی نژاد و تحریم های اقتصادی بین المللی به خاطر برنامه اتمی تهران، سخت بیمار است. امری که می تواند برای جلیلی، دیپلمات پیشین و مشاوری که هرگز مقام انتخابی نداشته و با مسائل بودجه سروکار نداشته نقطه ضعفی باشد.

صادق زیباکلام، تحلیل گر سیاسی در تهران می گوید:«آقای جلیلی در خلاء حرف می زند. بیشتر درباره رویاهایش می گوید تا مسائل واقعی. به طرز مبهمی از مقاومت حرف می زند ولی در مورد تورم شدید و رکود اقتصادی و انزوای بین المللی ایران حرفی برای گفتن ندارد». زیبا کلام می افزاید: «جلیلی نسخه جدیدی از احمدی نژاد است. کافی ست صحبت های احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ را ببرید و روی حرف های جلیلی بچسبانید.»

جالب است که احمدی نژاد اکنون به عنوان فردی مطرود از عرصه ریاست جمهوری ایران بیرون می رود: او زمانی از چشم روحانیان افتاد که به تلاشی بی حاصل برای به چالش کشیدن قدرتِ نزدیک به مطلقِ خامنه ای دست زد.

بیشتر نامزدها با آگاهی بر این که ایرانیان اکنون بیشتر اندیشناک نجات اقتصاد خود هستند تا پروای نبردهای ایدئولوژیک با غرب داشته باشند، از اغراق گویی های احمدی نژادی دوری می گزینند. اما جلیلی بازی دیگری می کند. ضمن به کار گیری بخش آتشین و تحریک آمیز میراث احمدی نژاد، خود را از منازعات قدرت بیرون نگاه می دارد.

در اعلامیه ای که توسط ستاد حامیان جلیلی توزیع شده آمده است:«ما به موضع ایران در دوران احمدی نژاد باور داریم. به توده های فقیر و محروم توجه شد و ارزش های انقلاب رشد کرد. اما ضعف هایی هم وجود داشت که از آنها غافل نخواهیم بود.»

جلیلی که محصول و دست پرورده نظام حکومت دین سالاری است، در سال ۱۳۸۰ به عنوان مشاور سیاسی خامنه ای به بیت رهبری رفت. پیش از آن ده سال در دانشگاه تدریس کرده بود و درس هایش غالباً به موضوع رساله دکترایش مربوط بود: سیاست خارجی پیامبر اسلام و ارزش های اسلامی. او سپس معاونت وزارت خارجه در امور اروپا و آمریکا را بر عهده گرفت و در سال ۱۳۸۶ به ریاست تیم مذاکرات اتمی ایران منصوب شد.

به رغم شهرتش به مصالحه ناپذیری، خبر گفت وگو و ناهارش با ویلیام برنز، معاون وزارت خارجه وقت آمریکا، منتشر شد. این اولین دیدار دو به دو میان نمایندگان رسمی ایران و آمریکا از زمان قطع روابط دو کشور در سال ۱۳۵۷ بود.

سایت محافظه کار« الف » با این تحلیل که درصورت رئیس جمهور شدن جلیلی و آمدن تیمی تازه برای مذاکرات، موضع ایران می تواند تضعیف شود، پرسیده است: «آیا بهتر نیست که مذاکره کننده اصلی بر مسئولیت هایش متمرکز شود تا آن که کاندیدای ریاست جمهوری شود؟»

احتمال دیگری که ممکن است در نتیجه بازی تغییراتی بوجود آورد ائتلاف معروف به ۱+۲ است. مرکب از ولایتی مشاور عالی خامنه ای، قالیباف شهردار تهران، و حداد عادل نماینده مجلس. که هرکدام وعده داده اند در صورت برنده شدن به دونفر دیگر پست های کلیدی بدهند.

دو رئیس جمهور میانه روی پیشین، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، نیز کارت های مهمی در اختیار دارند. حمایت آنها از هریک از دو کاندیدای کم شانس متمایل به اصلاح طلبی، بویژه حسن روحانی مذاکره کننده پیشین اتمی ایران، می تواند صحنه را بکلی تغییر دهد.

اسوشیتدپرس می نویسد: در هرصورت، احتمال وقوع وقایعی مانند سال ۱۳۸۸ بسیار ناچیز است. در آن سال ادعای وجود تقلب در انتخابات به اعتراضی توده ای و وسیع انجامید و با حمله پلیس و گروه های شبه نظامی و بسیجی وحشیانه سرکوب شد. به گفته مخالفان در آن عملیات بیش از ۸۰ نفر از تظاهرکنندگان کشته شدند اما دولت تعداد کشتگان را ۳۰ نفر اعلام کرد. از آن پس مهدی کروبی که انتخابات ۱۳۸۸ را تقلب آمیز اعلام کرده بود در حصر به سر می برد. میرحسین موسوی نیز که ادعا می کند پیروز واقعی انتخابات سال ۱۳۸۸ بوده است همراه با همسرش زهرا رهنورد در حصر است. زندان های دراز مدت و فشارهای بی رحمانه نیز سبب دلسردی و پراکندگی ناراضیان شده است.