چطور باید با ایران مقابله شود؟

دالیا داسا کایه، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در وبسایت شبکه خبری سی ان ان، می نویسد: با اوجگیری دوباره بحث جنگ علیه ایران در اسرائیل، مقامات آمریکایی به دنبال راه هایی هستند تا اسرائیل را به خویشتن داری از دست زدن به اقدام نظامی متقاعد کنند. برخی رهبران اسرائیل، از جمله بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و اهود باراک وزیر دفاع، ایران را تهدیدی بزرگ علیه کشور اسرائیل می دانند.

برای مقابله با حمله احتمالی ایران، مقامات اسرائیلی خواستار شدت عمل بیشتر و قوی تر آمریکا در تهدید به استفاده از زور علیه ایران هستند. گفته می شود که مقامات کاخ سفید در حال بحث درباره اعلام علنی خط قرمزهای آمریکا برای ایران هستند، خط قرمزی که عبور از آن می تواند خطر حمله نظامی آمریکا به ایران را به همراه داشته باشد. حالا با ناکامی تحریم ها در متوقف ساختن برنامه اتمی تهران، دولت اوباما آن هم در سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، تحت فشار مضاعف است. هرچند استفاده از زور یا حمایت از آن راه های مناسبی برای جلوگیری از حمله یک جانبه اسرائیل به ایران و یا حل کردن مسئله هسته ای ایران نیست.

آن عده از پرسنل دستگاه های امنیتی اسرائیل که با حمله یک جانبه اسرائیل به ایران مخالفند، دلایل خوبی برای این مخالفت دارند زیرا می خواهند آمریکا آغازگر حمله باشد و نه اسرائیل. با در نظر گرفتن توانایی های بیشتر آمریکا، اگر این کشور در خط مقدم حامیان حمله به ایران باشد، حتی مخالفان اسرائیلی حمله یک جانبه اسرائیل، تغییر موضع خواهند داد.

درعین حال، ملاحظات دیگری نیز در مناظره های اسرائیلی درباره جنگ علیه ایران مطرح شده است. این ملاحظات بیشتر از آن که درباره عواقب فوری حمله، تلافی جویی های ایران علیه اسرائیل، کشورهای حوزه خلیج فارس و یا نیروهای آمریکایی در منطقه و یا تاثیر بر بازار نفت باشد، متوجه خطرات طولانی مدت استراتژیک است.

آیا حمله نظامی ، غیر از به تاخیر انداختن برنامه اتمی ایران، تاثیر دیگری نیز دارد؟ آیا چنین حمله ای به تسلیحاتی شدن و تسریع برنامه اتمی ایران نمی انجامد؟ آیا فشار بین المللی بر ایران پس از حمله، فراموش و رها نخواهد شد؟ و آیا احیای برنامه هسته ای، پس از حمله برای ایران آسان تر نخواهد شد؟ اگر تهدید حمله نظامی مشروع به ایران، منجر به عقب نشینی تهران از اهداف هسته ای اش نشود چه؟ آنوقت آمریکا در مخمصه ورود به جنگی با ایران قرار خواهد گرفت که تمام مدت از آن پرهیز می کرد.

مقامات اسرائیلی به جای تهییج آمریکا به تعیین خط قرمز و درست کردن بی اعتمادی و تنش در روابط اسرائیل- آمریکا که تنها به نفع ایران است، باید با رهبران آمریکا همکاری کنند تا به فهم مشترکی از رویکرد در قبال ایران برسند.

در عین حال آمریکا می تواند سیاست ضمانت دهی برای کاهش نگرانی های اسرائیل در قبال ایران را ادامه دهد. با این که رهبران سیاسی اسرائیل می گویند نمی توانند روی آمریکا حساب کنند، سطح همکاری نظامی میان دو کشور بسیار بالا است.

کمک نظامی آمریکا به اسرائیل به بالاترین سطح خود رسیده و پیشرفته ترین تسلیحات آمریکا در اختیار اسرائیل قرار می گیرد. باراک اوباما و دیگر مقامات ارشد آمریکایی بارها گفته اند که سیاست واشنگتن حمله به ایران نیست بلکه جلوگیری از برنامه تسلیحات اتمی در این کشور است. در عین حال، حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس پررنگ و قوی است.

تمامی این نکات هنوز رهبران اسرائیل را به جدیت آمریکا متقاعد نکرده است. شاید اگر باراک اوباما شخصا در کنست حاضر شود و بر تعهد نظامی آمریکا به امنیت اسرائیل تاکید کند، نظرات در اسرائیل تغییر کند. هرچند دیدار رئیس جمهوری آمریکا از اسرائیل تا پیش از برگزاری انتخابات بعید است.

به جای ترغیب آمریکا به اقدام نظامی علیه ایران، گزینه بهتری که پیش پای اسرائیل قرار دارد متقاعد کردن مردم و رهبران بیشتر اسرائیلی به این است که اگر هدف جلوگیری از هسته ای شدن ایران باشد، حمله نظامی فکر خوبی نیست.