توافق دشوار اتمی با ایران، میراث احتمالی سیاست خارجی اوباما

یک گفتگوی تلفنی پانزده دقیقه ای که اندکی کمتر از یک سال پیش میان پرزیدنت اوباما و رئیس جمهوری ایران انجام شد، شاید همان چیزی باشد که به گفته تاریخ‌نگاران زمینه‌ساز تحولی در توافق هسته‌ای با ایران شد.

نوشته کاترین مدکس - صدای آمریکا

تماس تلفنی رئیس جمهوری آمریکا با حسن روحانی نخستین تماس مستقیم میان ایالات متحده و ایران از زمان انقلاب سال ۵۷ بود.

موضوع گفتگو برنامه هسته‌ای بحث برانگیز ایران بود، و آن مکالمه، راه را برای ازسرگیری گفتگوها میان ایران با گروه ۵+۱ باز کرد. ۵+۱ متشکل است از پنج عضو دائمی شورای امنیت – یعنی آمریکا، آلمان، بریتانیا، چین، روسیه و فرانسه – به علاوه آلمان.

ازسرگیری مذاکرات اتمی با ایران از مهرماه سال گذشته به یک توافق موقت در دی‌ماه انجامید. برنامه مشترک عمل شامل توقف غنی‌سازی اورانیوم از سوی ایران در برابر کاهش فشار تحریم‌های اقتصادی غرب بود.

واکنش لفظی تند تهران به تحریم‌های تنبیهی جدید آمریکا، کل روند برچیدن برنامه تولید سلاح‌های اتمی ایران را به مخاطره انداخته‌است. جریمه‌های تنبیهی اخیر – که به گفته رسانه‌ها در واقع جدید نیستند، اما به منظور تقویت تحریم‌های کنونی درنظر گرفته شده‌اند – شرکت‌ها و افرادی را هدف گرفته‌اند که دولت آقای اوباما می‌گوید در توسعه برنامه هسته‌ای ایران نقش دارند. آقای روحانی تحریم‌های جدید را «جنایت علیه بشریت» خوانده، که نشان‌دهنده موضعی نسبتاً سخت‌تر در برابر آمریکاست.

با این همه، گفتگوها امکان رسیدن به یک توافق تاریخی با ایران را فراهم کرده‌است. ناظران می‌گویند همین می‌تواند میراث سیاست خارجی پرزیدنت اوباما باشد، که درصد افرادی که سیاست‌های او را تأیید می‌کنند، این روزها بسیار پایین است.

رابرت لیتواک مؤلف کتاب «شطرنج هسته‌ای ایران: محاسبه حرکت‌های آمریکا» می‌گوید با آن ‌که گشودن باب ارتباط آمریکا با ایران تنها در دور دوم ریاست جمهوری آقای اوباما عملی شد، تغییر استراتژی واشنگتن در برابر تهران اندکی بعد از سوگند ریاست جمهوری وی آغاز شد.

آقای لیتواک که مدیریت مطالعات امنیتی مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون را برعهده دارد، می‌گوید پرزیدنت اوباما در همان آغاز دور اول ریاست جمهوری‌اش واژه «دولت دغلباز» را – که جورج بوش در اشاره به کشورهایی مثل کره شمالی و ایران به کار می‌برد – به دور انداخت و واژه «تکرو» را جایگزین آن کرد: «و با این کار واقعاً چالش ایران را تغییر شکل داد، و مفهوم جدیدی از رفتار دولت تهران را، که ناقض هنجارهای جاافتاده بین‌المللی است، مطرح کرد.»

پیتر گالبرایت، سفیر پیشین آمریکا در کرواسی، می‌گوید آقای اوباما با آگاهی از گام‌های اشتباه سلف او یعنی پرزیدنت جورج بوش شیوه برخوردش با ایران را تغییر داد:

«بگذارید درباره آنچه برخورد دولت آقای بوش با ایران بی‌پرده صحبت کنیم: در فروردین ماه ۱۳۸۲، ایران پیشنهاد کرد که برنامه اتمی‌اش را به طور کامل برچیند. و پاسخ دولت آقای بوش این بود که «ما با دولت‌های شریر مذاکره نمی‌کنیم.»

آقای گالبرایت که اکنون پژوهشگر مرکز کنترل تسلیحات است می‌گوید خودداری دولت آقای بوش از گفتگو با مقامات ایران، هشت سال تمام فرصت در اختیار دولت تهران گذاشت تا به غنی‌سازی کامل اورانیوم بپردازد و «گام‌های بلندی» برای تولید سلاح هسته‌ای بردارد.

اما به گفته رابرت آینهورن، طرف آمریکایی گفتگوهای هسته‌ای با ایران و مشاور ویژه وزیر خارجه پیشین در امور کنترل تسلیحات، هنگام شروع دور اول ریاست جمهوری پرزیدنت اوباما، گزینه مذاکره هنوز روی میز بود:

«رویکرد دولت آقای بوش به نحو قابل ملاحظه‌ای متحول شده بود، و نمایندگان آماده شرکت در مذاکرات با طرف ایرانی بودند.»

یک بخش عمده تغییر رویکرد اجازه غنی‌سازی اورانیوم به ایران بود، تصمیمی که منتقدان اشتباهی بزرگ می‌دانند.

انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران در سال گذشته، فرصتی برای آقای اوباما فراهم کرد تا به رهبری که مصمم بود در مقایسه با محمود احمدی‌نژاد خصومت کمتر و انعطاف بیشتری نشان دهد، ارتباط برقرار کند. پس سیاست تحریم و مذاکره را در پیش گرفت.

آقای گالبرایت می‌گوید هرچند تحریم‌ها فشار اقتصادی سنگینی بر مردم ایران وارد کرد، دولت و رهبر انقلاب را به دست کشیدن از غنی‌سازی وانداشت.

پس مذاکره‌کنندگان به این نتیجه رسیدند که باید ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم ایران را برای زمانی طولانی در سطح پایین نگه‌دارند.

در همین حال، کارشناسان و تحلیلگران سیاسی براین باورند که ادامه مذاکرات هسته‌ای از سویی کشمکش قدرت، و از سوی دیگر بحران هویت در ایران را آشکار می کند؛ یعنی این که آیا ایران می‌خواهد به عنوان یک قدرت هسته‌ای در سطح جهان شناخته شود یا یک دولت انقلابی یا یک کشور معمولی. به گفته آقای لیتواک: «این بحران هویتی برای ایران است که ۳۵ سال بعد از انقلاب، هنوز حل نشده باقی مانده‌است.»

بیشتر کارشناسان سیاسی اعتقاد دارند که احتمال رسیدن به توافق هسته‌ای با ایران ۵۰ - ۵۰ است. آقای آینهورن، در نامه سرگشاده‌ای که اخیراً خطاب به تیم مذاکره‌کننده ایرانی نوشته، گفته مهلت تعیین شده به زودی سرمی‌رسد، و فرصت کافی برای رسیدگی و حل اختلافات باقی‌مانده وجود ندارد: «به نظر من رسیدن به توافق دشوار خواهد بود چرا که شکاف‌ها بسیار عمیق است. این توافق مستلزم تلاشی بسیار سخت است.»