دونالد تاسک، نخست وزیر لهستان، با انتشار مقاله ای در روزنامه فایننشال تایمز به مشکلات کنونی انرژی در کشورهای اروپایی پرداخته و راه حل هایی عملی برای رفع آن مشکلات ارائه کرده است.
به نوشته دونالد تاسک، باید یک اتحادیه انرژی برای تأمین ذخیره گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا تشکیل شود، چون وابستگی کنونی به انرژی روسیه، اروپا را تضعیف می کند.
روسیه، که بیش از یک سوم نفت و گاز مصرفی اتحادیه اروپا را تأمین می کند، ماه مارس گذشته با مداخله نظامی در اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به خاک خود، دنیا را تکان داد.
اقدام روسیه، ایالات متحده آمریکا و متحدانش در اروپا را واداشت تا ضمن اعمال تحریم هایی بر ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه و حلقه نزدیک به او، تهدید کنند که در صورت افزایش تنش ها با اوکراین، اقدامات تنبیهی علیه اقتصاد روسیه به اجرا درخواهند آورد.
روز دوشنبه جدایی طلبان طرفدار روسیه، از تخلیه ساختمان های دولتی تحت اشغال خود در شرق اوکراین سر باز زدند و به این ترتیب توافق بین المللی برای جلوگیری از گسترش مناقشه برهم خورد.
آقای تاسک می نویسد: «صرفنظر از بن بستی که در شرق اوکراین ایجاد شده، رویداد اخیر درس روشنی به ما می دهد، و آن این که وابستگی بیش از حد به انرژی روسیه اروپا را تضعیف می کند.»
وی اشاره می کند که اتحادیه اروپا یک اتحادیه بانکی با یک رئیس و یک مکانیزم و یک صندوق واحد ایجاد کرده، تا نهادهای ناموفق را برچیند.
آقای تاسک می افزاید اورانیم مورد نیاز برای نیروگاه های هسته ای اتحادیه اروپا هم اکنون بطور مشترک خریداری می شود. اتحادیه اروپا در مورد گاز مصرفی اش هم باید همین رویکرد را دنبال کند، درنتیجه «پیشنهاد می کنم یک اتحادیه انرژی تشکیل شود. به این ترتیب جامعه اروپا به اصل خود بازخواهد گشت.»
به گفته نخست وزیر لهستان، چنین اتحادیه ای باید با تکیه بر عناصر متعددی پایه گذاری شود. اولین عنصر ایجاد یک نهاد واحد اروپایی است که خرید گاز برای هر ۲۸ عضو اتحادیه را برعهده بگیرد.»
حسن دیگر اقدام گروهی این است که اگر یک یا چند عضو اتحادیه به قطع گاز تهدید شوند، دیگر کشورها می توانند بواسطه «مکانیزم همبستگی» به یاری آن ها بشتابند.
اتحادیه اروپا باید برای تأمین مالی پروژه های افزایش ظرفیت ذخیره گاز در کشورهایی که هم اکنون بیشترین وابستگی به واردات گاز از شرکت روسی گسپروم را دارند، تا ۷۵% ارزش قرارداد به این کشورها کمک کند.
به نوشته آقای تاسک، «امروز ۱۰ کشور عضو اتحادیه اروپا برای بیش از نیمی از گاز مصرفی شان تنها به یک شرکت گازی – گسپروم – وابسته اند. بعضی دیگر هم کل گاز مورد نیازشان را از این غول انرژی دولتی روسیه تأمین می کنند.»
عنصر دیگر، استفاده کامل از سوخت های فسیلی موجود در خود اتحادیه اروپاست که زغال سنگ و گاز موجود در سنگ نفت را هم شامل می شود: «در کشورهای شرقی اتحادیه اروپا، زغال سنگ به معنی امنیت انرژی است. هیچ کشوری را نباید وادار کرد منابع معدنی اش را استخراج کند؛ ولی تا وقتی که کشوری به روشی پایدار منابعش را استخراج می کند، نباید مانعش شد.»
عنصر بعدی اتحادیه انرژی، امضای توافق هایی است برای خرید گاز از صادرکنندگان خارج از اتحادیه اروپا – مثل ایالات متحده یا استرالیا. گاز را می توان به صورت مایع وارد کرد.
و بالاخره، اتحادیه اروپا باید جامعه انرژی فعلی را که سال ۲۰۰۵ برای گسترش بازار گاز اروپا به سمت شرق بنیاد گذاشته شده، با هشت همسایه شرقی اش تقویت کند.
بعد از بحران انرژی سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ در اروپا، که صورتحساب بدهی های معوقه بین کیف و مسکو منجر به قطع صدور گاز روسیه به غرب اروپا شد، اتحادیه اروپا امنیت انرژی اش را بالا برده، ولی تاکنون وابستگی اش به واردات نفت و گاز – به ویژه از روسیه – بیشتر شده، که کمتر نشده.
سهم گاز صادراتی روسیه به اروپا از ۲۲% در سال ۲۰۰۹، به ۳۰% در سال ۲۰۱۰ افزایش بافت؛ نفت صادراتی اش هم ۳۵% کل مصرف اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد.
به نوشته دونالد تاسک، باید یک اتحادیه انرژی برای تأمین ذخیره گاز مورد نیاز اتحادیه اروپا تشکیل شود، چون وابستگی کنونی به انرژی روسیه، اروپا را تضعیف می کند.
روسیه، که بیش از یک سوم نفت و گاز مصرفی اتحادیه اروپا را تأمین می کند، ماه مارس گذشته با مداخله نظامی در اوکراین و الحاق شبه جزیره کریمه به خاک خود، دنیا را تکان داد.
اقدام روسیه، ایالات متحده آمریکا و متحدانش در اروپا را واداشت تا ضمن اعمال تحریم هایی بر ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه و حلقه نزدیک به او، تهدید کنند که در صورت افزایش تنش ها با اوکراین، اقدامات تنبیهی علیه اقتصاد روسیه به اجرا درخواهند آورد.
روز دوشنبه جدایی طلبان طرفدار روسیه، از تخلیه ساختمان های دولتی تحت اشغال خود در شرق اوکراین سر باز زدند و به این ترتیب توافق بین المللی برای جلوگیری از گسترش مناقشه برهم خورد.
آقای تاسک می نویسد: «صرفنظر از بن بستی که در شرق اوکراین ایجاد شده، رویداد اخیر درس روشنی به ما می دهد، و آن این که وابستگی بیش از حد به انرژی روسیه اروپا را تضعیف می کند.»
وی اشاره می کند که اتحادیه اروپا یک اتحادیه بانکی با یک رئیس و یک مکانیزم و یک صندوق واحد ایجاد کرده، تا نهادهای ناموفق را برچیند.
آقای تاسک می افزاید اورانیم مورد نیاز برای نیروگاه های هسته ای اتحادیه اروپا هم اکنون بطور مشترک خریداری می شود. اتحادیه اروپا در مورد گاز مصرفی اش هم باید همین رویکرد را دنبال کند، درنتیجه «پیشنهاد می کنم یک اتحادیه انرژی تشکیل شود. به این ترتیب جامعه اروپا به اصل خود بازخواهد گشت.»
به گفته نخست وزیر لهستان، چنین اتحادیه ای باید با تکیه بر عناصر متعددی پایه گذاری شود. اولین عنصر ایجاد یک نهاد واحد اروپایی است که خرید گاز برای هر ۲۸ عضو اتحادیه را برعهده بگیرد.»
حسن دیگر اقدام گروهی این است که اگر یک یا چند عضو اتحادیه به قطع گاز تهدید شوند، دیگر کشورها می توانند بواسطه «مکانیزم همبستگی» به یاری آن ها بشتابند.
اتحادیه اروپا باید برای تأمین مالی پروژه های افزایش ظرفیت ذخیره گاز در کشورهایی که هم اکنون بیشترین وابستگی به واردات گاز از شرکت روسی گسپروم را دارند، تا ۷۵% ارزش قرارداد به این کشورها کمک کند.
به نوشته آقای تاسک، «امروز ۱۰ کشور عضو اتحادیه اروپا برای بیش از نیمی از گاز مصرفی شان تنها به یک شرکت گازی – گسپروم – وابسته اند. بعضی دیگر هم کل گاز مورد نیازشان را از این غول انرژی دولتی روسیه تأمین می کنند.»
عنصر دیگر، استفاده کامل از سوخت های فسیلی موجود در خود اتحادیه اروپاست که زغال سنگ و گاز موجود در سنگ نفت را هم شامل می شود: «در کشورهای شرقی اتحادیه اروپا، زغال سنگ به معنی امنیت انرژی است. هیچ کشوری را نباید وادار کرد منابع معدنی اش را استخراج کند؛ ولی تا وقتی که کشوری به روشی پایدار منابعش را استخراج می کند، نباید مانعش شد.»
عنصر بعدی اتحادیه انرژی، امضای توافق هایی است برای خرید گاز از صادرکنندگان خارج از اتحادیه اروپا – مثل ایالات متحده یا استرالیا. گاز را می توان به صورت مایع وارد کرد.
و بالاخره، اتحادیه اروپا باید جامعه انرژی فعلی را که سال ۲۰۰۵ برای گسترش بازار گاز اروپا به سمت شرق بنیاد گذاشته شده، با هشت همسایه شرقی اش تقویت کند.
بعد از بحران انرژی سال های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ در اروپا، که صورتحساب بدهی های معوقه بین کیف و مسکو منجر به قطع صدور گاز روسیه به غرب اروپا شد، اتحادیه اروپا امنیت انرژی اش را بالا برده، ولی تاکنون وابستگی اش به واردات نفت و گاز – به ویژه از روسیه – بیشتر شده، که کمتر نشده.
سهم گاز صادراتی روسیه به اروپا از ۲۲% در سال ۲۰۰۹، به ۳۰% در سال ۲۰۱۰ افزایش بافت؛ نفت صادراتی اش هم ۳۵% کل مصرف اتحادیه اروپا را تشکیل می دهد.