مهدی مهرآئین - از لحظه آغاز مبارزه ارتش آمریکا با تروریسم در افغانستان در سال ۲۰۰۱ تا کنون، مترجمان افغانستانی همواره در کنار سربازان آمریکایی و نهادهای دولتی آمریکا در آن کشور، به مثابه پل ارتباطی بین مردم افغانستان و این نیروها عمل کردهاند و همواره در معرض تهدیدهایی از جانب طالبان بودهاند. دولت آمریکا از طریق طرح اعطای ویزای ویژه مهاجرتی به همکاران ارتش آمریکا در افغانستان، شماری از آنها را به آمریکا انتقال داد و قرار است این روند ادامه یابد.
وزارت خارجه آمریکا می گوید بر اساس طرح اعطای ویزای ویژه مهاجرتی برای مترجمها و کسانی که با ارتش و دولت آمریکا در افغانستان کار میکردهاند، تا کنون هفتاد هزار تبعه افغانستان که واجد شرایط بودهاند، به آمریکا مهاجرت کردهاند.
در پی خروج نیروهای ناتو و آمریکا از افغانستان و شدت گرفتن تنشهای میان دولت و طالبان، این روند سرعت بیشتری گرفته است.
جمعه گذشته، دویست نفر از ۲۵۰۰ نفری که قرار است به زودی به آمریکا انتقال داده شوند، به پایگاه نظامی فورت لی در ایالت ویرجینیا رسیدند.
همچنین، مجلس سنای آمریکا یک لایحه اضطراری را به ارزش دو میلیارد و صد میلیون دلار تصویب کرد که بعد از امضای جو بایدن، رئيس جمهوری آمریکا، هشت هزار افغانستانی دیگر را که با نیروها و ادارات آمریکایی در افغانستان کار کردهاند، مشمول طرح اعطای ویزای ویژه مهاجرتی می کند.
اخیرا موج نگرانیها در مورد سرنوشت مترجمهای افغانستانی نیروهای آمریکایی افزایش یافته است. بر اساس برآورد انجمن غیر دولتی «هیچکس نباید جا بماند»، تا کنون سیصد نفر از مترجمان افغانستانی ارتش آمریکا در افغانستان کشته شدهاند.
معصومه دلیجم، معمار جوانی است که تجربه سالها کار با پروژههای عمرانی ارتش و دولت آمریکا در افغانستان را دارد. از مشهورترین پروژههای او، مرمت قصر دارالامان کابل است که در جنگهای داخلی، ویران شده بود. او روزهای دشوار کار در سایه ترس و تهدید طالبان را به وضوح به یاد می آورد.
وی گفت: «ما یکی از پروژههایی که کار میکردیم در اطراف قندهار، با تیمی از همکاران برای سایت ویزیت رفته بودیم، سرک ها، جادهها خامه، خاکی بود. درایورمان متوجه شد که موتر ماشینی ما را تعقیب می کند. مجبور شدیم راهمان را عوض کنیم و به نیروهای امنیتی زنگ زدیم که بیایند و امنیت ما را تامین کنند. خوشبختانه نتوانستند کاری انجام بدهند. بعداً مشخص شد که گروهی از طالبان بودند. من اصلاً فکر نمیکنم که اگر آن روز به ما میرسیدند، من الان زنده بودم. هیچ دلیلی نمیبینم که بیان دنبالمان و ما را زنده بگذارند.»
برخلاف میل باطنی خود، معصومه مجبور به ترک وطن شد و چهار سال قبل، از طریق طرح اعطای ویزای ویژه مهاجرتی به آمریکا کوچ کرد و با همسر و پسر کوچکش، زندگی جدیدی را آغاز کرد. او حالا در یک شرکت عمرانی در واشنگتن کار می کند.
او گفت: «با در نظرداشت ناامنیهای داخل افغانستان، یک فرصت بود برای قشری که کار کردند، فعالیت کردند و خدمت کردند، تا بتوانند با آرامش و امنیت بیشتری زندگی کنند. مطمئنا من خوشحالم از برنامه اس آی وی.»
خانم دلیجم از زندگی جدیدش راضی است. اما نگران خانواده اش است. پدر و مادرش، برادران و خواهرانش همه در کابل هستند.
او گفت: «بیشتر کسانی که اینجا زندگی میکنند، جسممان اینجا است، ولی روحمان پیش خانوادههایمان است. وقتی امنیتی نداریم، هر روز جنگ هست و نا امنی هست، تمام نگرانیام در مورد سالم ماندن و زنده ماندنشان است.»
حسن رضائی، مترجم و استاد دانشگاه معتقد است که از سه منظر می شود به این برنامه نگاه کرد، بعد نخست عبارت از تعهد اخلاقی ایالات متحده آمریکا نسبت به جان و امنیت همکارانشان در افغانستان است که طبیعتا از طریق این برنامه، این تعهد انجام میشود. بعد دوم تاثیرات اجتماعی این پدیده است. گفته می شود که حدود دویست هزار خانواده از همکاران نیروهای آمریکایی از طریق این برنامه به آمریکا انتقال میشوند. این موضوع یک شبکه اجتماعی وسیع و گسترده ای را ایجاد می کند که کانالی برای ارتباط ایشان با داخل افغانستان خواهد شد که اینها با همدیگر تجارب زندگیشان و تجاربی را که مخصوصاً افراد انتقال یافته به آمریکا، به افغانستان ارائه میکند، تاثیر اجتماعی فوق العاده ای خواهد داشت در آینده دورتر افغانستان. بعد سوم بیشتر ارزش نمادین دارد و نشان می دهد که آمریکا متعهد به حفظ جان و امنیت همکارانش هست و این یک اعتماد مدنی بین آمریکا به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی و کشورهای دیگر ایجاد می کند.
بیش از پنجاه هزار مترجم و دهها هزار کارگر و کارمندان متخصص با ارتش و ادارات دولت آمریکا در افغانستان همکاری کرده اند. آگاهان امور معتقدند که ادامه روند عادی زندگی در افغانستان برای آنها مختل شده و هرچه زودتر باید زمینه خروج آنان از این کشور فراهم شود.