لارنس جی هاس، پژوهشگر ارشد در «شورای سیاست خارجی آمریکا»، در مقالهای برای نشریه هیل استدلال میکند جمهوری اسلامی ایران فشار لازم را برای تغییر رفتار خود احساس نمیکند و آمریکا و متحدانش باید فشارهای بیشتر و گستردهتری بر تهران وارد کنند.
نویسنده در ابتدای مقاله با اشاره به بحثهای فراوان پیرامون مذاکرات برای احیای برجام میگوید، مساله مهم شدتگیری کشمکشها ایالات متحده آمریکا و اسرائیل با ایران و خطر خطای محاسباتی منجر به جنگ است، که به عقیده نویسنده چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
به گفته این پژوهشگر، واشنگتن اکنون ذرادخانه پهپادی در حال گسترش ایران را «یک تهدید بزرگتری در کوتاهمدت برای صلح و ثبات منطقهای در مقایسه با برنامه هستهای و موشکهای بالستیکش» به حساب میآورد.
وی در ادامه به حمله پهپادی ایران به یک پایگاه نظامی آمریکا در سوریه و متعاقب آن پرواز بمبافکن بی-١بی آمریکایی بر فراز تنگه هرمز، دریای سرخ، و کانال سوئز و اسکورت این بمبافکن توسط هواپیماهای اسرائیلی، مصری، سعودی، و بحرینی اشاره میکند.
به نوشته این پژوهشگر، واشنگتن اکنون زرادخانه پهپادی در حال گسترش ایران را «یک تهدید بزرگتر قریبالوقوع برای صلح و ثبات منطقهای در مقایسه با برنامه هستهای و موشکهای بالستیک» جمهوری اسلامی به حساب میآورد.
نویسنده مقاله در ادامه به طرح ایران برای ارسال سکوهای پرتاب موشکهای ضدهوایی پیشرفته به نیروهای نیابتی خود در منطقه و ادامه حملات نظامی اسرائیل به مواضع ایران در سوریه اشاره کرده و آنها را دلایلی برای افزایش خطر اشتباه محاسباتی از سوی هر دو طرف میداند.
به باور لارنس جی هاس، برنامه اتمی ایران به ویژه غنیسازی اورانیوم در سطوح نزدیک به تولید سلاح و ذخیرهکردن میزان بسیار بیشتری از حد مجاز تعیینشده در برجام توسط جمهوری اسلامی، اعمال محدودیت توسط تهران برای بازرسی کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تاسیسات هستهای ایران، و پافشاری مقامهای جمهوری اسلامی بر کاهش تحریمها به عنوان پیششرط برای بازگشت به مذاکرات نیز همگی احتمال این اشتباه محاسباتی را افزایش دادهاند.
به باور نویسنده، گزینه آیدهآل در رسیدگی به برنامه اتمی ایران، بازگرداندن تهران به میز مذاکره از طریق «ترکیب موثری از فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک، و نظامی» است
از دید نویسنده مقاله، احتمال موفقیتآمیز بودن مذاکرات پیشرو در اواخر ماه جاری میلادی «بسیار مشکوک» است و پیشرفتهای هستهای ایران بخشی از دلیل اشارات بهطور فزاینده آشکارتر مقامهای آمریکا و اسرائیل به گزینه نظامی برای بازداشتن تهران از دستیابی به سلاح هستهای میباشد.
به باور او، گزینه ایدهآل در رسیدگی به برنامه هستهای ایران، بازگرداندن تهران به میز مذاکره از طریق «ترکیب مؤثری از فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک، و نظامی» است که به نوبه خود سبب گسترش مذاکرات به سایر برنامههای راهبردی جمهوری اسلامی، حمایتش از تروریسم، و فعالیتهای بیثباتکنندهاش در منطقه خواهد شد.
این پژوهشگر در پایان مقاله خود با غیرمحتمل دانستن اتخاذ این رویکرد از سوی واشینگتن و متحدانش میگوید، «درخواست کردن از رهبران ایران برای بازگشت به مذاکرات متمرکز بر برنامه هستهای» فشار کافی برای تغییر رفتار تهران وارد نمیکند و باید راه چاره دیگری جست.
* برگردان فارسی این گزارش تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.