هوارد لافرانچی در مقالهای در روزنامه کریستین ساینس مانیتور به گفتگوهای هستهای ایران و قدرتهای جهانی و سه موضوع عمده حل نشده در آن میپردازد.
نویسنده مقاله با نگاهی گذرا به اهمیت گفتگوها، به ذکر پیامهای تندی که اخیراً بین وزیران امور خارجه آمریکا و ایران رد و بدل شد، مهلت تعیین شده ۲۹ تیر ماه برای توافق نهایی و اشاره به سالها مذکرات پراکنده، در حالی که ایران به پیشرفتهایی در مسیر اهداف هستهای خود نزدیکتر میشد، و سرانجام به توافق موقت آذر ماه سال ۱۳۹۲ پرداخته و بر سه موضوع عمده حل نشده بین طرفهای مذاکره، که برای توافق جامع آینده کلیدی هستند، تمرکز میکند: غنیسازی اورانیوم، راکتور آب سنگین اراک و دوره توافق جامع.
غنیسازی اورانیوم:
دریل کیمبال، مدیر اجرایی مرکز کنترل تسلیحات در واشنگتن، میگوید پیشرفت غیر منتظره ایران در توافق موقت با شناسایی حق ایران برای غنیسازی توأم بود. اما در واقع رمز و راز توافق جامع در محدود کردن «میزان و گستره» فعالیتهای غنیسازی ایران که قابل رسیدگی باشد است.
یکی از موضوعات مورد اختلاف بین طرفین بر سر تعداد سانتریفوژهایی است که ایران باید مجاز به فعال نگهداشتن آنها باشد. در حال حاضر، ایران بیش از ۹ هزار سانتریفوژ فعال و ۱۰ هزار سانتریفوژ غیرفعال دارد. به نظر غیرمحتمل میآید که دولت باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با بیش از حداکثر ۴ هزار سانتریفوژ فعال موافقت کند.
ایالات متحده میگوید اگر پافشاری ایران مبنی بر این که برنامه هستهایاش برای اهداف مسالمتآمیز است، توأم با صداقت باشد، این کشور به بیش از ۴هزار سانتریفوژ نیاز ندارد.
قدرتهای دیگر با موضع آمریکا موافق هستند؛ بویژه این که روسها موافقت کردهاند سوخت لازم برای فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر را تا سال۲۰۲۱ تأمین کنند.
تاکنون، مقامهای ایرانی بر تمایل کشورشان برای برنامه هستهای تحت کنترل خود تأکید میکنند و میگویند به هیچوجه نمیتوانند کاهش تعداد سانتریفوژهایی را که در حال حاضر فعال هستند را بپذیرند.
رآکتور آب سنگین اراک:
سالهاست که جامعه بینالمللی نگران پروژه رآکتور آب سنگین در اراک است، زیرا از توانایی بالقوه تولید پلوتونیوم – که میتواند برای تولید سوخت هستهای بکار رود – برخوردار است.
برخی از کارشناسان میگویند بحث بر سر معضل آب سنگین اراک، احتمالاً از مسئله غنیسازی راحتتر خواهد بود، زیرا مقامهای ایرانی تمایل خود برای اصلاحات فنی در پروژه اراک را نشان دادهاند. چنین اصلاحاتی باعث کاهش ظرفیت تولید و تکثیر میشود.
بنابر اظهارات برخی از کارشناسان، این اصلاحات شامل کاهش قدرت رآکتور میشود که در حال حاضر برای ۴۰ مگاوات طراحی شده است. این اصلاحات همچنین میتوانند سوخت مصرفی برای فعالیت را تغییر دهند.
در عین حال، تغییرات در تاسیات اراک میتواند میزان تولید پلوتونیوم را کاهش دهد که احتمالأ به کاهش نگرانیهای بینالمللی منجر میشود.
اما حتی اگر توافقی بر سر چنین اصلاحاتی صورت بگیرد، کارشناسان میگویند نگرانی تازه، اطمینان یافتن از این است که این اصلاحات دائمی باشند یا این که به گونهای باشند که دست کم براحتی نتوان آن را به حالت اولیه بازگرداند.
دوره توافق جامع:
هنری سولسکی مدیر اجرایی مرکز آموزش سیاستگذاری منع تولید و تکثیر در واشنگتن میگوید، مشکل حل نشده دیگر درباره مدت زمانی خواهد بود که توافق جامع از اعتبار برخوردار است و به قوت خود باقی خواهد ماند. در واقع این اختلاف میتواند به عدم توافق نهایی منجر شود.
آمریکا از یک توافق ۲۰ ساله حمایت میکند، در حالی که ایران درباره یک موافقتنامه ۳ ساله حرف میزند، چارچوب زمانی کوتاهی که به تردیدها درباره مقاصد ایران دامن میزند. برای مثال، آیا ایران در پی یک توافق کوتاه مدت است تا فرصت یابد از زیر فشار تحریمها شانه خالی کند و اقتصاد خود را سامان دهد، و سپس دوباره بتواند در ظرف چندسال به پیگیری توسعه برنامه هستهای اش بازگردد؟
ولی برخی از تحلیلگران امور ایران میگویند که ارجحیت ایران برای یک توافق کوتاه مدت میتواند به خاطر آیتالله علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی باشد که هشتمین دهه عمر خود را سپری میکند و ممکن است برای چند سال دیگر در قدرت باشد. این تحلیلگران در ادامه میگویند خامنهای شاید مردد باشد توافقی را امضا کند که برای سالها، پس از کنارهگیری ازقدرت، از اعتبار برخوردار باشد و به قوت خود باقی بماند.