نمایش «سه شب با مادوکس» نوشته ماتئی ویسنییک، نویسنده و شاعر رومانیایی-فرانسوی اخیرا توسط گروهی از هنرمندان ایرانی در شهر لندن به روی صحنه رفت.
این اثر یکی از نمایشنامههای مشهور معاصر جهان محسوب میشود و در سالهای اخیر توسط بسیاری از گروههای نمایشی در کشورهای مختلف اجرا شده است.
طراحی و کارگردانی اجرای اخیر به زبان فارسی در لندن را مرتضی میرفرهادی برعهده داشت؛ متن نمایشنامه هم توسط تینوش نظمجو ترجمه شده است.
مرتضى ميرفرهادى، محسن زارع، ليلى محسنى، رضا شادمان، و وحيد پورنجفى بازیگران نمایش بودند.
مرتضى ميرفرهادى دانشآموخته رشته نمايش از دانشگاه آزاد بوشهر است. او هنگام تحصیل در ایران، چندین نمایشنامه از جمله «دعوت» نوشته غلامحسين ساعدى را به روی صحنه برد.
مرتضی میرفرهادی در سال ۲۰۰۸ به دلیل محدودیتهای موجود در ایران، ابتدا به يونان رفت، و در نهایت به بریتانیا مهاجرت کرد.
او در حال حاضر فعالیتهای هنری خود را در بریتانیا ادامه میدهد و تاکنون چند نمایش به روی صحنه برده است، از جمله «ول مست» که جايزه منتخب تماشاگران را در فستيوال تئاتر ايرانيان لندن در سال ٢٠١٩ دریافت کرد.
مرتضی میرفرهادی در گفتوگو با بهنود مکری از صدای آمریکا درباره آخرین نمایش خود توضیحاتی داد.
- چرا به نمایشنامه «سه شب با مادوکس» علاقمند شدید و تصمیم گرفتید آن را اجرا کنید؟
علت انتخاب اين نمايشنامه، دارا بودن رگههايى از تئاتر ابزورد يا تئاتر پوچى، و همچنين علاقه شخصى به نويسنده كار، ماتئی ويسنىیک و آثارش بود. این اثر مانند ديگر نمايشنامههاى ويسنییک، بار فلسفى بالايى دارد، و سرشار از نشانهها، رازها، و شبههها است.
- درباره داستان توضیح دهید، چه مسیر و جهتی دارد ؟
داستان در يك شهر كوچک دور افتاده اتفاق مىافتد و زندگى پنج شخصيت (صاحب بار، فانوسبان، راننده تاكسى، روسپی، و رفتگر) بسيار تنها و درمانده را نشان مىدهد كه در انتظار يك نجاتدهنده روزگارشان را سپرى مىكنند.
- چه رویکردی در اجرای اثر داشتید؟
در نمايشنامه سه شب با مادوكس، نويسنده در حقيقت «مادوكس» را نشانه مرگ و نيستی و پوچى دانسته، اما در اين اجرا مادوكس نماد يك نجاتبخش است كه شخصيتهاى داستان هر كدام به نوعى در انتظارش هستند. شخصيتهاى منفعل و ساكنی كه غرق در روزمرگىهاى خويشند، گاهى دور هم جمع مىشوند و بدون هيچ اراده و يا حركت اثربخش، تنها در انتظار رهايىدهنده و ناجی خويش نشستهاند كه در آخر هم مىبينيم اين اتفاق نخواهد افتاد.
در واقع پيامى كه مىخواستم با اين نمايش به مخاطب بدهم اين بود كه درد ما در درون ما، و درمان آن هم در دست خودمان است، من بايد اراده و حركت كنم تا آن چه انتظارش را دارم اتفاق بيافتد و نجات دهندهاى وجود ندارد.
- درباره گزینش بازیگران توضیح دهید.
براى انتخاب بازيگرها مشكل خاصى نداشتيم، كانديداهايى وجود داشتند و در آخر این پنج بازيگر انتخاب شدند. در ابتدا به خاطر مسائل همهگیری کرونا و دورى راه يكى از بازيگران، چند ماه به صورت آنلاین تمرین کردیم، و در آخر حدود دو سه ماه فشرده و حضورى تمرين داشتیم.
- در اجرای این اثر با چه چالشهایی مواجه بودید؟
مشكل اصلى كار در خارج از كشور در واقع حضور مخاطب ايرانى تئاتربین و نمایشدوست، و همچنين تأمين بودجه براى كار و تهيه نمايش براى فارسی زبانها است.
اگرچه با تمام سختیها، همين كه با توجه به شرايط كرونا اين اولين تئاتر ايرانى لندن بود كه پس از دو سال روى صحنه اجرا مىشد، بسيار خوشحاليم و خوشبختانه هر شب سالن پر از تماشاگر بود.
این گروه نمایشی امیدوار است تا در آینده نزدیک، نمایش «سه شب با مادوکس» را شهرهای دیکر اروپایی به روی صحنه ببرند.