این روزها اغلب آدمهایی که سالشان با تقویم میلادی تا چند روز دیگر نو میشود یا به فکر کادو دادن به دوستان و فامیل بودهاند یا با فکر هدیههایی که قرار روز کریسمس از زیر درخت کاج نصیبشان شود، قند در دلشان آب شده است. یکی از هدیه های محبوب کریسمس در جوامع غربی، کتاب است که این روزها به مدد تکنولوژی بهصرفه هم هست.
کتابفروشی بزرگ و زنجیرهای بارنز اند نوبل در آمریکا، علاوه بر هدیههای متنوعی که در فروشگاههایش گذاشته، در وبسایتش نیز محصولات مختلفی از کارت هدیه گرفته تا فیلم و سیدی و کتاب و کتابخوان الکترونیک به عنوان ایدههای هدیه دادن، عرضه کرده است.
امسال به نظر میرسد که برخی کتابفروشیها و انتشاراتیهای ایرانی خارج از کشور نیز به مناسبت سال نوی مسیحی، برای آن دسته از ایرانیانی که کریسمس را بهانه خوبی برای هدیه دادن میدانند، الگویی مشابه در پیش گرفتهاند.
نشر ناکجا، از ناشران جوان فارسی در خارج از کشور، یکی از پیشروان این راه است و در مدتی کوتاه توانسته جایگاه خوبی در میان کتابخوانهای فارسی مقیم خارج از کشور باز کند.
مدیر نشر ناکجا در پاریس در گفتوگو با صدای آمریکا، رمز موفقیت را در نشر الکترونیک میداند، عرصهای که هیچ نشری، حتی آنها که در ایران کار میکنند به طور جدی واردش نشده بودند. ناکجا در سال ۲۰۱۳، ۶۵ عنوان کتاب الکترونیک چاپ کرده است.
نشر الکترونیک چند سالی هست که در اروپا و آمریکا انجام میشود و به خاطر ارزان بودن نسبت به کتاب کاغذی، احتیاج نداشتن به فضای بزرگ و کتابخانه عریض و طویل برای ردیف کردن کتابها در منزل، و همچنین برآوردن نظر حامیان محیط زیست ِ مخالف قطع درختان، طرفداران زیادی دارد. در هر کیندل یا نوک به طور متوسط میتوان ۳۵۰۰ کتاب را ذخیره کرد.
کتابخوانهای داخل ایران مشتری عمده «ای-بوک»
تینوش نظمجو، مدیر نشر ناکجا میگوید علاوه بر نکات فوق، پراکندگی ایرانیها در سراسر جهان یکی از نکاتی است که مطالعه الکترونیک را برای این سبک زندگی مطلوب میکند. اما با تمام اینها عدم دسترسی به برخی کتابها در بازار ایران و هزینه بالای پست کردن کتابهای چاپ شده در خارج به داخل کشور، کتاب الکترونیک را به بهترین گزینه برای ایرانیان مقیم کشور بدل کرده است، بطوری که بیشتر مشتریان ای-بوکهای این نشر، از داخل کشور هستند.
آقای نظمجو میگوید: «برعکس آنچه که تصور میشود، کسانی که به خارج مهاجرت میکنند کمتر به فارسی کتاب میخوانند و حتی تا درصد بالایی مطالعه را کنار میگذارند. مخاطب عمده ما همچنان در داخل ایران است که با دور زدن فیلترینگ از ما کتاب میخرند و ما هم سعی میکنیم راهحلهای فنی را برای آسان کردن این مسیر فراهم سازیم.»
سرانه مطالعه در ایران بالا نیست. افزایش ناگهانی قیمت کاغذ در سالهای اخیر نیز مزید بر علت شده و آن را به کالایی لوکس بدل کرده که به سرعت از فهرست خرید حذف میشود. آمار دقیق از میزان این افزایش قیمت وجود ندارد اما برخی منابع از افزایش ۵۰ درصدی قیمت کتاب طی یک سال اخیر یاد کردهاند که در یک دهه گذشته همواره سیر صعودی داشته است.
صادق سمیعی، مدیر انتشارات کتابسرا در تهران در گفتوگو با صدای آمریکا میگوید: «قیمت کتاب در مقایسه با سایر کالاهایی که در ایران عرضه میشود افزایش زیادی نیافته و در چارچوب این الگو همچنان جزو کالاهای ارزان به شمار میرود.»
آقای سمیعی در عین حال بر گرایش نسل جوانتر به روشهای جدید مطالعه از جمله کتابخوانهای الکترونیک تاکید میکند و میگوید: «تعداد کیندل در ایران زیاد است. بدون شک ناشران به فکر فعالیت بیشتر در زمینه کتاب الکترونیک هستند و میخواهند با سایر ملل پیشرفته دنیا جلو بروند.»
بازار جهانی نشر
نمایشگاه کتاب فرانکفورت، یکی از مجامع عمده بینالمللی عرصه نشر کتاب است. اکتبر (مهرماه) امسال ایران در این نمایشگاه حضور برجستهای داشت و تیم بزرگی از ناشران و کتابفروشان ایران حضور یافتند. با این وجود، کتابهای نویسندگان ایرانی-غیر از آثار کلاسیک ادبیات ایران- در مقایسه با کشورهای منطقه جای قابل تاملی در بازار جهانی نشر ندارد. ایران برای یافتن جای خود در این عرصه باید با برنامهریزی درست پیش برود و اول از همه به قانون کپیرایت بپیوندد تا مولفان از محفوظ ماندن حق تالیف خود خاطر جمع شوند. کتابهای خارجی که در ایران ترجمه میشوند، گرفتن پروانه ترجمه از ناشر خارجی را یکسره نادیده میگیرند. این در حالی است که ناشران ایرانی مقیم خارج، طبق قوانین کشور میزبان عمل میکنند و گرفتن مجوز ترجمه از اصول ابتدایی این کار است.
ممیزی، تیغی که میبرد
در دوره هشت ساله ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، صرف نظر از کتابهای فراوانی که در صف طولانی مجوز ماندند، کتابهای زیادی پس از بارها تجدید چاپ، ناگهان با لغو مجوز چاپ یا توزیع مواجه شدند. محمدحسین صفارهرندی، که در سال ۱۳۸۴، به وزارت ارشاد در کابینه اول آقای احمدینژاد رسید گفته بود کتابهایی که در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی مجوز گرفتهاند، مورد بازنگری قرار میگیرند و به این ترتیب دهها عنوان کتاب از چاپ مجدد بازماندند.
محمد حسینی، آخرین وزیر ارشاد دولت آقای احمدینژاد نیز گفته بود که غذای روح باید سالم باشد و نمیشود اجازه داد تا کتابهای مضر وارد جامعه شود.
بسیاری از منتقدان میگویند در این هشت سال سختترین ممیزیها بر کتاب اعمال شد. سد سانسور سلیقهای و سردرگمیهای آن عاملی برای گرایش مولفان و مترجمان عمدتا جوان به سوی ناشران خارج از کشور است که ممیزی ندارند، تا شاید از طریق آنان به کتابخوانهای الکترونیک مخاطب راه یابند.
تینوش نظمجو میگوید: «سانسور تیغی است که میبرد و کشوری که مدام زیر تیغ سانسور باشد ضررش را در طول زمان میبیند و ادبیات خالص در آن کشور وجود نخواهد داشت و نویسنده حرف خودش را نخواهد زد چون به مرور زمان قیافه ادبیات کشور عوض میشود و ضعف و زشتیای به خود میگیرد که تصحیش مدتها طول خواهد کشید.»
با آغاز ریاستجمهوری حسن روحانی، روزنه امیدی به روی ناشران ایرانی باز شد. شماری از ناشران در ۲۸ آبان خواستار آن شدند تا قوانینی تدوین شود که فرایند نظارت بر محتوای کتاب -همانند مطبوعات- به پس از انتشار موکول شود.
علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد آقای روحانی وعده داده بود که ممیزی کتاب پیش از انتشار را حذف خواهد کرد اما سپس گفت که ممیزی کتاب یک «سیاست حاکمیتی» است و امکان لغو آن وجود ندارد.