"درباره وام ۲۵ میلیون تومانی خرید خودرو چه فکر میکنید؟" این پرسشی بود که روز دوشنبه همزمان با آغاز ثبتنام وام خودرو با مخاطبان وبسایت صدای آمریکا در میان گذاشته شد و حدود ۲۰۰ مخاطب در این بحث مشارکت کردند.
نکته قابل توجه در بحث این بود که تعداد موافقان وام ۲۵ میلیونی خودرو از انگشتان یک دست فراتر نرفت و تعداد بسیاری از مخاطبان، این وام را با عباراتی مثل "کلاهبرداری"، "تله"، "دام" و امثال آن توصیف کردند.
اشاره به تحریم خرید خودروی نو که چندی پیش راهاندازی شد و واکنش تند وزیر صنعت را به دنبال داشت، یکی دیگر از موضوعاتی بود که تعداد بسیاری به آن اشاره کردهاند.
حمید مافی، روزنامهنگار اقتصادی نیز در گفتوگو با صدای آمریکا، این میزان ابراز مخالفت را طبیعی میداند. او توضیح میدهد که بر فرض صحت استقبال گسترده از دریافت وام خودرو، نمیتوان آن را نشانهای بر علاقه شهروندان به خرید خودروی ایرانی دانست.
به گفته این روزنامهنگار اقتصادی، کمپین تحریم خرید خودرو تنها یک حلقه از زنجیری بود که در ماههای گذشته تاثیر قابل ملاحظهای بر فروش ایران خودرو و سایپا گذاشت: "کاهش توان اقتصادی مردم در کنار کمبود نقدینگی بانکها برای ارائه تسهیلات خرید خودرو وقتی با یک حرکت اعتراضی همراه شد، کاهش خرید خودروی صفر کیلومتر ایرانی را به دنبال داشت. بنابراین وقتی تسهیلات بانکی ارائه میشود نمیشود انتظار داشت که آن فراخوان بتواند با قدرت سابق تاثیرگذار باشد."
آقای مافی توضیح میدهد که در جامعه ایران، هیچ نهاد و سازمانی برای حمایت از حقوق مصرفکنندگان به معنای واقعی کلمه وجود ندارد؛ بنابر این دولت یا نهادهای دیگری که از امکان تبلیغاتی بالا برخوردارند، میتوانند با ارائه مشوقهایی مردم را به کاری تشویق کنند، حتی اگر چندان مایل به انجام آن کار نباشند.
او اضافه میکند: "بسیاری از مردم ایران به دنبال کسب منفعت بیشتر از حداقل روزنههای موجود هستند و طبیعی است که این وام خودرو را راهی برای کسب منفعت و سود در نظر بگیرند و بگویند حالا وام را میگیریم بعدا درباره این که با خودروی خریداری شده چه کنیم، تصمیم خواهیم گرفت."
این روزنامهنگار معتقد است که بخشی از اخبار مربوط به استقبال گسترده از وام خرید خودرو، ناشی از تبلیغات رسانههای وابسته به دولت است و باید به ارقام بیشتر توجه کرد تا توصیفات.
برخی محورها و نظرات برگزیده از کامنتهای مخاطبان وبسایت صدای آمریکا را در ادامه میخوانید:
حساب و کتاب سود و زیان
بسیاری حساب و کتاب کردهاند که بازپرداخت این وام ۲۵ میلیونی چقدر خواهد بود، و این که آیا خریداران خودروی ایرانی با استفاده از این وام سود میکنند یا ضرر؟
سعید از کرج نوشته است: "باز هم می خواهند سر مردم کلاه بزارند. پراید ۵ میلیونی را به مردم میدن ۲۱ میلیون با اقساط ۷ ساله ماهی ۳۳۵ هزار تومان. یعنی بعد از ۷ سال پرایدی که خریداری شده ۳۲ میلیون شده، ۸۴ ماه قسط دادی، اما ماشینی که خریدی دیگه ارزش نداره."
حمید مافی، روزنامهنگار اقتصادی: دولت و یا نهادهای دیگر که از امکان تبلیغاتی بالا برخوردارند، میتوانند با ارائه مشوقهایی مردم را به کاری تشویق کنند؛ حتی اگر چندان مایل به انجام آن کار نباشند
مسعود هم معتقد است: "این طرح موفق نخواهد شد و خریداران از دو جهت کاملا ضرر خواهند کرد. اولا خودرو را با قیمت بالاتر میخرن، در حالی که تو بازار ارزانتر از کارخونه هست و وام ۲۵ میلیونی میگیرن و باید بعد از چند سال حدودا بالای ۴۵ میلیون برگردونن. ثانیا اونایی که میخرن همون خودروهای بی کیفیت مانده تو پارکینگ رو میخرن که تا پایان اقساط وامشون عمر ماشین هم تموم شده است.که ان موقع ماشین رو نصف قیمت هم نمیخرن."
از طرفی موسی هم این طور حساب کرده است: "پراید 132 - قیمت کارخانه : 21.100.000 / پیش پرداخت : 4.330.000 / مبلغ وام : 16.770.000 / اقساط ماهیانه : 335.771
و با توجه به اینکه این اقساط 7 ساله یعنی 84 ماهه میباشد. پس 335.771 ضربدر 84 ماه می شود: 28.204.764 - که این مبلغ با پیش پرداخت جمع میشه و میشود: 32.534.764 میلیون. فکر کنم همه متوجه شدیم که پراید بی ارزشو که منتظر ارزون شدنش بودیم رو قراره 32 میلیون بهمون بفروشن."
خودروی ایرانی یا خارجی؟
لااقل در میان نظرات مطرح شده در وبسایت صدای آمریکا، این دو خودروساز ایرانی اصلا محبوب نیستند؛ مخصوصا پراید از سوی بسیاری به عنوان یک خودروی بیکیفیت و موثر در آمار بالای مرگ و میر شهروندان ایرانی در تصادفها مورد اشاره قرار گرفته است.
میلاد این خودروها را "ارابههای مرگ" نامیده و مسعود از خوزستان هم میگوید که خریداران پراید و پژو ۴۰۵ "باید یه پاشون تعمیرگاه باشه یه پاشون نمایندگی".
خیلیها هم دولت را به باد انتقاد گرفتهاند و نوشتهاند که توقع داشتند بعد از تحریمها خودروی باکیفیت خارجی وارد بازار ایران شود اما حالا همچنان مجبور به انتخاب خودروی ایرانی یا چینی هستند.
حتی m.p فکر میکند که "روحانی با این کاری که دولتش کرد، نصف محبوبیتش را از دست داد".
سرنوشت کمپین چه میشود؟
اما سرزنش آنها که برای خرید خودرو و دریافت وام ثبت نام کردهاند هم حسابی پرطرفدار بود. منتقدان میگفتند "مردم ایران" سریع گول میخورند و نمیتوانند چند ماه روی حرفشان بمانند و کمپینهایی مانند "نه به خودروی نوی ایرانی" را به سرانجام برسانند.
حمید مافی، روزنامهنگار اقتصادی: دولت و یا نهادهای دیگر که از امکان تبلیغاتی بالا برخوردارند، میتوانند با ارائه مشوقهایی مردم را به کاری تشویق کنند؛ حتی اگر چندان مایل به انجام آن کار نباشند.
یکی هم نوشته بود که ممکن است بین همین کسانی که بقیه را سرزنش میکنند کسانی وجود داشته باشند که برای دریافت وام درخواست داده باشند!
رضا طوسی نظر داده که "فقط میخوان احقاق حقی رو که مردم با کمپین شروع کردن شکست بدن" و مهرزاد معتقد است "متاسفانه ایرانیان با وجود داشتن کشوری بسیار غنی آن قدر فقیر شده اند که با شنیدن همچین مسائلی سریع کورکورانه تصمیم میگیرند."
در مقابل عدهای هم بودند که مدعی تبلیغات دروغین از سوی دولت شده و تاکید میکنند که کمپین تحریم شکست نخورده است. از جمله ساسان که نوشته: "واقعیت این است که هیچ استقبال گسترده ای از وام خودرو توسط مردم صورت نگرفته است و چند روز آینده نشان خواهد داد که طرح دولتی وام خودرو به شکست انجامیده است."
و اما نظر عباس از تهران: " شک ندارم که این یک تبلیعات برای نشان دادن قدرتشان به مردم است.....که پول و قدرت در دست ماست و شما و کمپین هایتان کاره ای نیستید."
موافقان کمشمار
دلایل ح-ر برای موافقت از این قرار است: "از دو جهت خوب است. اول اینکه پول به چرخه اقتصاد برمیگردد و دوم اینکه کمک میکند نقدینگی کمی کم شود تا تورم کمی پایین بیاید. به شرط آنکه دست دلالها کوتاه شود و بازار سیاه تولید نکند و از طرف دیگر ماشینهای کهنه از رده خارج شوند تا جایی برای ماشینهای نو باز شود. در این راستا کار دولت هم نباید مقطعی باشد و باید این پروسه ادامه یابد و جریمه های سنگین برای تولید کنندگان با کیفیت پایین اعمال کند. مردم مگر چه میخواهند جز رفاه نسبی؟"
محمد هم معتقد است که با این کار قدرت خرید مردم بالا میرود و علی نوشته که حداقل سودش، کم شدن خودروهای فرسوده و نو شدن ماشینهای مورد استفاده خواهد بود.