جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، راهی عربستان سعودی شده تا در مورد توافقنامه همکاری هستهای غیرنظامی تبادل نظر کند که بخشی از یک توافق گستردهتر است و واشنگتن امیدوار است به عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان منجر شود.
خبرگزاری رویترز روز شنبه، ۲۹ اردیبهشت، در گزارشی به موضوعات کلیدی مربوط به این توافق، خطرات و مزایایی که ممکن است برای ایالات متحده و عربستان سعودی در برداشته باشد پرداخته است و این که چگونه در راستای تلاشهای ایالات متحده برای میانجیگری در روند عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان قرار دارد.
بر اساس بخش ۱۲۳ قانون انرژی اتمی ایالات متحده مصوب سال ۱۹۵۴، ایالات متحده ممکن است درباره توافقنامههایی برای مشارکت در همکاری هستهای صلحآمیز با سایر کشورها مذاکره کند.
این قانون ۹ معیار معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را مشخص میکند که این کشورها باید رعایت کنند تا در فناوری برای توسعه تسلیحات هستهای یا انتقال مواد حساس در توسعه آنها به دیگران جلوگیری شود.
این قانون، به صراحت به بازنگری کنگره در مورد چنین پیمانهایی اشاره میکند.
- چرا عربستان خواهان این توافق است؟
عربستان سعودی به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان، در نگاه اول آشکارا کشوری نیست که به توسعه برنامه هستهای غیرنظامی نیاز داشته باشد که معمولاً با هدف ساخت نیروگاههایی برای تولید برق انجام میشود.
علت تمایل ریاض برای حصول توافق با واشینگتن در وهله اول در چارچوب برنامه اصلاحات جاهطلبانه ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، موسوم به «چشم انداز ۲۰۳۰» میگنجد که در آن بر هدف تولید انرژی تجدیدپذیر و کاهش انتشار گازهای گلخانهای تاکید شده که حداقل بخشی از آن انتظار میرود از انرژی هستهای تامین شود.
دلیل دوم که منتقدان به آن اشاره میکنند این است که ریاض ممکن است بخواهد در صورتی که روزی تصمیم به تولید سلاح هستهای بگیرد، بهرغم پادمانهایی که در هر معامله با واشنگتن برای جلوگیری از این امر ذکر شده، بخواهد در این زمینه تخصص کسب کند.
ولیعهد عربستان برای مدتها گفته است که اگر جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای دست یابد، عربستان سعودی نیز در این مسیر پا خواهد گذاشت، موضعی که نگرانی عمیق طرفداران کنترل تسلیحات هستهای و برخی قانونگذاران آمریکایی را در مورد توافق احتمالی هستهای غیر نظامی آمریکا و عربستان افزایش داده است.
- منفعت ایالات متحده چیست؟
خبرگزاری رویترز میگوید این توافق میتواند دستاوردهای استراتژیک و تجاری برای ایالات متحده داشته باشد.
دولت بایدن به صراحت برای میانجیگری در یک توافق بلندمدت و چندبخشی که عربستان و اسرائیل را به سمت عادیسازی روابط هدایت میکند، تلاش کرده است. واشینگتن معتقد است که پذیرش عادیسازی روابط با اسرائیل ممکن است تا حدی به دستیابی به یک توافق هستهای غیرنظامی بستگی داشته باشد.
مزایای استراتژیک این توافق تقویت امنیت اسرائیل، ایجاد یک ائتلاف گستردهتر علیه جمهوری اسلامی و تقویت روابط ایالات متحده با یکی از ثروتمندترین کشورهای عربی است، آن هم در زمانی که چین به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه خلیج فارس است.
مزیت تجاری آن این است که صنایع هستهای ایالات متحده را در موقعیت برتر قرار میدهد تا قراردادهایی برای ساخت نیروگاههای هستهای عربستان سعودی منعقد کنند، آن هم در شرایطی که شرکتهای اتمی ایالات متحده با روسیه، چین و سایر کشورها برای تجارت جهانی در این حوزه رقابت میکنند.
- موانع بر سر راه این توافق چیست؟
اول از هر چیز، در شرایط جنگ اسرائیل و حماس هیچ چیز قابل تصور نیست.
اسرائیل پس از حمله ۱۵ مهر حماس به جنوب این کشور به نوار غزه حمله کرد که بر اساس آمار اسرائیل، حدود ۱۲۰۰ نفر را کشتند و ۲۵۳ نفر را به گروگان گرفتند.
تصور این که سعودیها در چنین شرایطی مایل به عادیسازی روابط با اسرائیل باشند، سخت است.
- توافق هستهای در چارچوب توافق گستردهتری جا میگیرد
ایالات متحده امیدوار است در ازای موافقت ریاض با عادیسازی روابط با اسرائیل، راهی بیابد تا چندین امتیاز به عربستان سعودی بدهد: یک پیمان هستهای غیرنظامی، تضمینهای امنیتی و راهی به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی.
با این حال، عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی که به عنوان بخشی از یک «معامله بزرگ» خاورمیانه تلقی میشود، در هالهای از ابهام قرار دارد.
- مسائل کلیدی در توافق چیست؟
یک مسئله کلیدی این است که آیا واشنگتن ممکن است موافقت کند که یک تاسیسات غنیسازی اورانیوم در خاک عربستان بسازد، چه زمانی ممکن است این کار را انجام دهد، و اینکه آیا پرسنل سعودی ممکن است به آن دسترسی داشته باشند یا تنها توسط کارکنان آمریکایی در یک «جعبه سیاه» اداره شود.
بدون پادمانهای موجود در یک توافق، عربستان سعودی که دارای معدن اورانیوم است، از نظر تئوری میتواند از تاسیسات غنیسازی برای تولید اورانیوم غنیسازی شده در سطحی استفاده کند که به تولید بمب هستهای نزدیک شود.
موضوع دیگر این است که آیا ریاض با سرمایه گذاری عربستان سعودی در یک کارخانه غنیسازی اورانیوم مستقر در ایالات متحده و متعلق به ایالات متحده و استخدام شرکتهای آمریکایی برای ساخت رآکتورهای هستهای عربستان موافقت میکند یا خیر.