گفتگوهای اوباما با رهبران سه کشور اروپایی پس از تفاهم لوزان

عکس آرشیوی از باراک اوباما رئیس جمهوری اوباما در دفتر کار خود در کاخ سفید

یک روز پس از به نتیجه رسیدن گفتگوهای هشت روزه نمایندگان شش قدرت جهانی، از جمله ایالات متحده، با ایران برای رسیدن به تفاهم هسته‌ای، رئیس جممهوری آمریکا با سران کشورهای فرانسه، آلمان و بریتانیا درباره تفاهم حاصل شده از این مذاکرات گفتگو کرد.

در گفتگوهای جداگانه باراک اوباما، فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه، دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا و آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، بر این نکته تأکید شد که تا در مورد همه چیز توافق نشود، روند جاری هنوز نهایی نشده است؛ با این حال طرفین اذعان کردند که نتیجه گفتگوهای لوزان به نوبه خود «پیشرفت قابل ملاحظه‌ای» است.

رهبران این سه کشور عمده اروپایی، گفتگوهای دیپلماتیک با تهران برای یافتن راه حلی مسالمت آمیز بر سر برنامه هسته‌ای ایران را از سال ۲۰۰۳ آغاز کردند و سپس با پیوستن ایالات متحده، روسیه و چین به آنها، این مذاکرات در چارچوب گروه موسوم به ۱+۵ ادامه یافت.

گفتگوهای فشرده هیات‌های مذاکره کننده آمریکا و پنج کشور دیگر گروه ۱+۵ با همتای ایرانی خود که از هفته گذشته آغاز شده بود، روز گذشته پنجشنبه ۱۳ فروردین ماه و دو روز پس از سپری شدن مهلت تعیین شده برای رسیدن به تفاهم درباره اجزای اساسی توافق جامع بر سر برنامه هسته‌ای ایران به نتیجه رسید.

نتیجه این گفتگوها، اواخر روز پنجشنبه با صدور بیانیه‌ای که توسط فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به نمایندگی از گروه ۱+۵، و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، به دو زبان انگلیسی و فارسی در مرکزی در نزدیکی هتل بوریواژ در شهر لوزان سوئیس قرائت شد.

باراک اوباما، که کشورش طرف اصلی این گفتگوها با ایران، از بیش از یک سال گذشته به این سو بوده است، بلافاصه در کاخ سفید به ایراد سخنرانی پرداخت و با بیان این که «امروز به یک درک تاریخی با ایران رسیدیم،» گفت

اگر این تفاهم به توافق تبدیل شود، با اجرای کامل آن از رسیدن ایران به توانایی هسته‌ای نظامی جلوگیری خواهد شد.

حال رئیس جمهوری دموکرات آمریکا باید کنگره تحت کنترل جمهوریخواهان که در برابر این گفتگوها و هرگونه توافقی با ایران رویکردی بدبینانه و انتقادی دارند، را متقاعد کند که تفاهم صورت گرفته در لوزان، در صورتی که در طول فرصت باقیمانده، به توافقی مکتوب بیانجامد، آنگاه بهترین نتیجه‌ای خواهد بود که می‌شد از این مذاکرات گرفت.

وی، که علاوه بر نمایندگان کنگره، باید برخی از همپیمانان آمریکا مثل اسرائیل و عربستان سعودی را نیز متقاعد کند که دیپلماسی در پیش گرفته شده بهترین گزینه موجود است، همچنین گفته است اگر کسی گزینه بهتری دارد، آماده شنیدن آن است:

«زمانی که می‌شنوید منتقدان هیاهو راه می‌اندازند، این پرسش ساده را از آنها بپرسید: آیا واقعاً فکر می‌کنید این توافق که قابل راستی آزمایی است، و کشورهای قدرتمند عمده جهان نیز از آن حمایت می‌کنند، در برابر جنگی دیگر در خاورمیانه، گزینه بدی است؟ آیا بدتر از آن است که تقریبا دو دهه با ایران کردیم ... و گذاشتیم ایران بدون بازرسی‌های سنگین، برنامه هسته‌ای خود را پیش ببرد؟»

پیش از اعلام رسمی تفاهم، پرزیدنت اوباما بصورت تلفنی با ملک سلمان پادشاه عربستان و پس از اعلام بیانیه لوزان، با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفتگو کرد.

اقای اوباما به هر دو مقام گفت هنوز هیچ چیز نهایی نیست، و در عین حال توافق به این معنا نیست که واشنگتن اعمال ایران در منطقه، که باعث بی‌ثباتی می‌شود، یا تهدیدها علیه اسرائیل را فراموش کند.

رئیس جمهوری آمریکا از پادشاه عربستان و رهبران دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس دعوت کرد برای رایزنی بیشتر در ماههای آینده به کمپ دیوید در ایالت مریلند بیایند.

آقای اوباما به نخست وزیر اسرائیل گفت که از تیم امنیت ملی خود خواسته است رایزنی‌ها با دولت جدید او را بیشتر کند، تا راه‌های جدید برای تقویت همکاری امنیتی دو کشور بیابند.

در همین حال، طرحی در کنگره آمریکا در انتظار الزامی کردن نظر قانونگذاران در مورد هرگونه توافقی با ایران در این زمینه است.

با علنی شدن برخی جزئیات توافق آینده، جیمز آکتون، کارشناس مسائل هسته‌ای که خود یکی از بدبین‌ها بود، نظرش را تغییر داده و می گوید «همه می‌دانیم که اکثر اوقات، انگیزه اعلام موضع قانونگذاران سیاسی است و نه اصل توافق. اگر آنها این توافق را بر اساس آنچه واقعاً هست ارزیابی کنند، باید از آن حمایت کنند.»

نخست وزیر اسرائیل که سخنرانی اسفند ماه او در کنگره آمریکا جنجالی به راه انداخت، می‌خواهد ایران هیچگونه توانایی غنی سازی نداشته باشد.

جان کری وزیر خارجه آمریکا خطاب به مخالفان تفاهم گفت «گفتن این که ایران تسلیم شود، برای مطرح شدن در خبرها خوب است، اما سیاست نیست؛ برنامه‌ای واقع‌گرایانه نیست. بنابراین معیار اصلی این تفاهم، این نیست که آیا همه خواسته‌های یک طرف به ضرر طرف دیگر را تأمین می‌کند یا خیر. بلکه این است که آیا جهان امن‌تر می‌شود؟»