با پیدا شدن گزارشی تازه از پزشکی قانونی درپرونده ستار بهشتی آیا قتل او به نظر بازپرس پرونده هنوز شبه عمد است؟
یک سال پس از کشته شدن ستار بهشتی در بازداشتگاه، اکنون روزنه تازه ای از تاریک خانه پرونده قتل او آشکار می شود.
به نوشته سایت کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، یک منبع آگاه از پرونده ستار بهشتی، گفته است که بنا به گزارش یکی از پزشکان قانونی، ستار بهشتی بر اثر خونریزی ریه، کبد، کلیه و مخچه در زمان بازداشت درگذشته است.
ستار بهشتی کارگر ۳۵ ساله و وبلاگ نویسی بود که در ۹ آبان ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا در خانه خود بازداشت شد. اتهام او «اقدام علیه امنیت نظام از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی فیس بوک» بود. یک هفته بعد، روز ۱۶ آبان ماه، خانواده او از مرگ فرزند خود در بازداشتگاه آگاه شدند. تاریخ مرگ ستار بهشتی ۱۳ آبان ماه ضبط شده بود.
به گفته این منبع آگاه از آنجا که خانواده و وکیل ستار تا زمانی که پرونده در مهرماه امسال به دادگاه فرستاده شد، حق دسترسی به پرونده و خواندن آن را نداشتند از وجود این گزارش بی خبر بودند. این گزارش را سال گذشته یکی از پزشکان پزشکی قانونی برای تالار تشریح پزشکی قانونی فرستاده بود.
گزارش رسمی پزشکی قانونی
پزشکی قانونی در تیرماه ۱۳۹۲ در گزارش رسمی خود علت مرگ ستار بهشتی را به طرزی مبهم اعلام کرد.
احمد شجاعی ، رئیس سازمان پزشکی قانونی روز ۱۸ تیرماه در گفت و گو با خبرگزاری مهر از وجود دو نظریه سخن گفت. نظریه اول حاکی از احتمال مرگ به دلیل فشارهای روحی یا ضربه که به گفته او در معاینه ها روشن شد ضربه ها کشنده نبوده و به نقاط حساس وارد نشده و اثری از مسمومیت هم در بدن وی جود نداشته است. پس مرگ غیر طبیعی نبوده. به گفته او در نظریه دوم احتمال مرگ بر اثر ضربه و فشار روحی، هردو، مطرح شده است.
این در حالی بود که پیش از آن در گزارشی دیگر که روز ۱۹ آبان ۱۳۹۱، چند روز پس از مرگ ستار منتشر شد، یکی از خویشان ستار بهشتی که جسد او را دیده بود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته بود: «روی سرش فرورفتگی بزرگی بوده. روی سرش گچ کشیده بودند. صورتش باد کرده بود. به محض این که بند کفن را باز کردند از کنار زانوی راستش به کفن خون بیرون زد و کفن کاملاً خونی شد. علائمی از کالبد شکافی هم روی بدنش بود.»
مادر ستار بهشتی در واکنش به گزارش پزشکی قانونی مبنی بر «غیرطبیعی نبودن مرگ» خواستار نبش قبر فرزندش شد و گفت :«پزشکی قانونی آبروی نظام را با نظر نهاییش برده است.» و پرسید: «چرا بازپرس پرونده یکی از زندانیان بند سیاسی اوین را برای شهادت احضار نمی کند؟»
گیتی پور فاضل وکیل خانواده ستار نیز گفت: «اگر مرگ طبیعی بوده چرا یک روز پس از مرگ ستار ماموران پلیس فتا به زور خانواده او را به دفترخانه بردند تا از آنان رضایت بگیرند؟ »
شهادت زندانیان سیاسی به شکنجه ستار و حمایت زندانیان زن
۴۱ نفر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین در اطلاعیه ای شهادت دادند که ستار بهشتی در روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان در بند ۳۵۰ اوین بوده و آثار شکنجه شدید در تمام بدن او دیده می شد. عده ای از این زندانیان از جمله ابوالفضل عابدینی و حسین رونقی آمادگی خود را برای دادن شهادت در دادگاه اعلام کردند.
این زندانیان به شدت مورد فشار و آزار مسئولان زندان قرار گرفتند. تا جایی که هفت تن از زنان زندانی سیاسی در بیانیه ای به فشار بر زندانیان سیاسی به دلیل شهادت در مورد شکنجه ستار بهشتی اعتراض کردند و خواستار رسیدگی به مرگ ستار شدند.
همچنین پزشک بهداری زندان که دو بار ستار بهشتی را در زندان معاینه کرده و تاییدیه ای در مورد وجود آثار شکنجه و ضرب و شتم بر بدن ستار بهشتی صادر کرده بود، برای مدتی بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد.
فشار بر خانواده و ایستادگی مادر
در مدت رسیدگی به پرونده شکایت خانواده بهشتی، وکیل، مادر، خواهر و نزدیکان ستار بهشتی بارها تهدید و یا تطمیع و وادار به سکوت شدند. تا آن که سرانجام پس از آن که بازپرس برای پرونده کیفر خواست برای «قتل شبه عمد» صادر کرد، اولین جلسه دادگاه در پنجم آبان برگزار شد. دادگاه پس از اعتراض خانواده و وکیل ستار بهشتی به این کیفر خواست، پرونده را برای رفع نقص و تشخیص نهایی قتل عمد یا قتل شبه عمد به بازپرس آن بازگرداند.
گوهر عشقی، مادر ستار، دراعتراض به کیفر خواست قتل شبه عمد گفته بود: «تا لحظه صدور کیفرخواست بازپرس پرونده، آقای شهریاری از قتل عمدی ستار سخن می گفته و از او درخواست بخشش قاتل را داشته است.» او افزوده بود که «تمام تلاششان این است که قاتل که یک بازجوست مجازات نشود.»
مادر ستار که محمد نوری زاد در دیداری که با او داشته اورا «پوستی کشیده بر اسکلت» و تکیده و نحیف، توصیف کرده، در سالروز قتل پسرش به حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران نوشت:«از شما به عنوان یک حقوقدان، و نه یک سرهنگ، انتظار است که به قسم خود پایبند بوده و ضامن اجرای مفاد قانون اساسی و حقوق شهروندی افراد باشید.»
او در این نامه قاتل پسرش را با ذکر نام معرفی می کند: «در ابتدا یازده نفر را به جرم قتل فرزندم دستگیر کردند و مدتی بعد تک تک آنها را رها نمودند و تنها یک نفر باقی ماند که اکنون در زندان است و او قاتل فرزند من است؛ او بود که در چشمان من نگاه کرد و گفت: «وقتی ستار تو را شکنجه می کردیم زیر شکنجه می خندید.» او گفت از فرط عصبانیت از خنده های ستار او را زیر شکنجه کشته است و از من تقاضای بخشش و حلالیت کرد؛ او کسی نیست جز اکبر تقی زاده، مامور پلیس فتا که اکنون در زندان است...».
خانم عشقی در این نامه همچنین از وجود روزنامه نگاران امنیتی خبر می دهد . او از خبرنگارانی یاد می کند که به گفته او «در منزل ما نفوذ کرده» و خانواده را برای «تعویض وکیل پرونده تحت فشار روحی قرار می دادند». به نوشته او همین «خبرنگاران فعال مطبوعاتی» بودند که با انتشار گزارش های کذب، ستار را به دریافت پول از مخالفان نظام متهم کردند.
مجلس و ستار بهشتی
نخستین بار به صورت رسمی علی مطهری نماینده مجلس از تهران از ماجرای قتل ستار بهشتی در زندان پرده برداشت و وزیر کشور وقت، مصطفی محمد نجار را برای ادای توضیح به مجلس خواست. با آن که علی مطهری از پاسخ های محمد نجار قانع نشد اما نمایندگان از پاسخ وزیر قانع شدند و جلسه پایان یافت.
محمد نجار گفته بود: «ستار بهشتی، ضمن همکاری با عوامل معاند خارج از کشور اطلاعات غلط و کذب را به معاندین و دشمنان انقلاب اسلامی ارائه میکرد.». او همچنین در مجلس «از دادن کمک های لازم مادی و معنوی برای کاهش آلام خانواده متوفی» خبر داده بود.
مادر ستار بهشتی سخنان وزیر کشور را بی پاسخ نگذاشت و در نامه ای سرگشاده خطاب به ملت ایران نوشت:«فرزندم بصورت انفرادی و مستقل دردهای جامعه را آن گونه که بود مطرح می نمود و از دیدگاه خویش درد دل می کرد تا شاید گوش شنوایی برای شنیدن این مشکلات بیابد.» او همچنین توضیح داد که:«شاید جناب وزیر پیشنهاد ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیونی دیه را کمک مادی و تهدید و فحاشی و ضرب و شتم من و دختر و پسرانم را که همگی از آل سادات هستند دلجویی معنوی می دانند. ای بسا که اکثریت مردم این گونه دلجویی ها را به عینه دیده اند و نیازی به بازگویی دوباره من نیست.». او در این نامه وزیر کشور را به دادن گزارش خلاف واقع به مجلس و یا نا آگاهی متهم کرد.
پس از برکنار شدن سعید شکریان، رئیس پلیس فتا، که در پی قتل ستار بهشتی صورت گرفت، علی مطهری خواستار عذرخواهی وزیر کشور و نیروی انتظامی از خانواده ستاربهشتی و ملت ایران و رهبری شد.
اکنون با پیداشدن روایت دیگر پزشکی قانونی در پرونده ۳هزار صفحه ای قتل ستار بهشتی، که مرگ ستار را ناشی از خونریزی داخلی و مغزی اعلام می کند، این پرونده می تواند وارد مرحله تازه ای شود. مرحله ای که می تواند بر گزارش رسمی پزشکی قانونی و مسئولان وقت، از نمایندگان مجلس تا دادستانی و قوه قضاییه تا نیروی انتظامی و وزارت کشور خط بطلان کشد و آنان را به دروغگویی به ملت ایران و نظام متهم کند.
آیا پرونده ستار بهشتی به این ترتیب وارد مرحله تازه ای می شود و بازپرس کیفرخواست را از قتل شبه عمد به قتل عمد تبدیل می کند؟ یا همان گونه که خانم پورفاضل گفته است:«قرار نیست این پرونده به جایی برسد.»؟
به نوشته سایت کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، یک منبع آگاه از پرونده ستار بهشتی، گفته است که بنا به گزارش یکی از پزشکان قانونی، ستار بهشتی بر اثر خونریزی ریه، کبد، کلیه و مخچه در زمان بازداشت درگذشته است.
ستار بهشتی کارگر ۳۵ ساله و وبلاگ نویسی بود که در ۹ آبان ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا در خانه خود بازداشت شد. اتهام او «اقدام علیه امنیت نظام از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی فیس بوک» بود. یک هفته بعد، روز ۱۶ آبان ماه، خانواده او از مرگ فرزند خود در بازداشتگاه آگاه شدند. تاریخ مرگ ستار بهشتی ۱۳ آبان ماه ضبط شده بود.
به گفته این منبع آگاه از آنجا که خانواده و وکیل ستار تا زمانی که پرونده در مهرماه امسال به دادگاه فرستاده شد، حق دسترسی به پرونده و خواندن آن را نداشتند از وجود این گزارش بی خبر بودند. این گزارش را سال گذشته یکی از پزشکان پزشکی قانونی برای تالار تشریح پزشکی قانونی فرستاده بود.
گزارش رسمی پزشکی قانونی
پزشکی قانونی در تیرماه ۱۳۹۲ در گزارش رسمی خود علت مرگ ستار بهشتی را به طرزی مبهم اعلام کرد.
احمد شجاعی ، رئیس سازمان پزشکی قانونی روز ۱۸ تیرماه در گفت و گو با خبرگزاری مهر از وجود دو نظریه سخن گفت. نظریه اول حاکی از احتمال مرگ به دلیل فشارهای روحی یا ضربه که به گفته او در معاینه ها روشن شد ضربه ها کشنده نبوده و به نقاط حساس وارد نشده و اثری از مسمومیت هم در بدن وی جود نداشته است. پس مرگ غیر طبیعی نبوده. به گفته او در نظریه دوم احتمال مرگ بر اثر ضربه و فشار روحی، هردو، مطرح شده است.
این در حالی بود که پیش از آن در گزارشی دیگر که روز ۱۹ آبان ۱۳۹۱، چند روز پس از مرگ ستار منتشر شد، یکی از خویشان ستار بهشتی که جسد او را دیده بود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفته بود: «روی سرش فرورفتگی بزرگی بوده. روی سرش گچ کشیده بودند. صورتش باد کرده بود. به محض این که بند کفن را باز کردند از کنار زانوی راستش به کفن خون بیرون زد و کفن کاملاً خونی شد. علائمی از کالبد شکافی هم روی بدنش بود.»
مادر ستار بهشتی در واکنش به گزارش پزشکی قانونی مبنی بر «غیرطبیعی نبودن مرگ» خواستار نبش قبر فرزندش شد و گفت :«پزشکی قانونی آبروی نظام را با نظر نهاییش برده است.» و پرسید: «چرا بازپرس پرونده یکی از زندانیان بند سیاسی اوین را برای شهادت احضار نمی کند؟»
گیتی پور فاضل وکیل خانواده ستار نیز گفت: «اگر مرگ طبیعی بوده چرا یک روز پس از مرگ ستار ماموران پلیس فتا به زور خانواده او را به دفترخانه بردند تا از آنان رضایت بگیرند؟ »
شهادت زندانیان سیاسی به شکنجه ستار و حمایت زندانیان زن
۴۱ نفر از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین در اطلاعیه ای شهادت دادند که ستار بهشتی در روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان در بند ۳۵۰ اوین بوده و آثار شکنجه شدید در تمام بدن او دیده می شد. عده ای از این زندانیان از جمله ابوالفضل عابدینی و حسین رونقی آمادگی خود را برای دادن شهادت در دادگاه اعلام کردند.
این زندانیان به شدت مورد فشار و آزار مسئولان زندان قرار گرفتند. تا جایی که هفت تن از زنان زندانی سیاسی در بیانیه ای به فشار بر زندانیان سیاسی به دلیل شهادت در مورد شکنجه ستار بهشتی اعتراض کردند و خواستار رسیدگی به مرگ ستار شدند.
همچنین پزشک بهداری زندان که دو بار ستار بهشتی را در زندان معاینه کرده و تاییدیه ای در مورد وجود آثار شکنجه و ضرب و شتم بر بدن ستار بهشتی صادر کرده بود، برای مدتی بازداشت و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد.
فشار بر خانواده و ایستادگی مادر
در مدت رسیدگی به پرونده شکایت خانواده بهشتی، وکیل، مادر، خواهر و نزدیکان ستار بهشتی بارها تهدید و یا تطمیع و وادار به سکوت شدند. تا آن که سرانجام پس از آن که بازپرس برای پرونده کیفر خواست برای «قتل شبه عمد» صادر کرد، اولین جلسه دادگاه در پنجم آبان برگزار شد. دادگاه پس از اعتراض خانواده و وکیل ستار بهشتی به این کیفر خواست، پرونده را برای رفع نقص و تشخیص نهایی قتل عمد یا قتل شبه عمد به بازپرس آن بازگرداند.
گوهر عشقی، مادر ستار، دراعتراض به کیفر خواست قتل شبه عمد گفته بود: «تا لحظه صدور کیفرخواست بازپرس پرونده، آقای شهریاری از قتل عمدی ستار سخن می گفته و از او درخواست بخشش قاتل را داشته است.» او افزوده بود که «تمام تلاششان این است که قاتل که یک بازجوست مجازات نشود.»
مادر ستار که محمد نوری زاد در دیداری که با او داشته اورا «پوستی کشیده بر اسکلت» و تکیده و نحیف، توصیف کرده، در سالروز قتل پسرش به حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران نوشت:«از شما به عنوان یک حقوقدان، و نه یک سرهنگ، انتظار است که به قسم خود پایبند بوده و ضامن اجرای مفاد قانون اساسی و حقوق شهروندی افراد باشید.»
او در این نامه قاتل پسرش را با ذکر نام معرفی می کند: «در ابتدا یازده نفر را به جرم قتل فرزندم دستگیر کردند و مدتی بعد تک تک آنها را رها نمودند و تنها یک نفر باقی ماند که اکنون در زندان است و او قاتل فرزند من است؛ او بود که در چشمان من نگاه کرد و گفت: «وقتی ستار تو را شکنجه می کردیم زیر شکنجه می خندید.» او گفت از فرط عصبانیت از خنده های ستار او را زیر شکنجه کشته است و از من تقاضای بخشش و حلالیت کرد؛ او کسی نیست جز اکبر تقی زاده، مامور پلیس فتا که اکنون در زندان است...».
خانم عشقی در این نامه همچنین از وجود روزنامه نگاران امنیتی خبر می دهد . او از خبرنگارانی یاد می کند که به گفته او «در منزل ما نفوذ کرده» و خانواده را برای «تعویض وکیل پرونده تحت فشار روحی قرار می دادند». به نوشته او همین «خبرنگاران فعال مطبوعاتی» بودند که با انتشار گزارش های کذب، ستار را به دریافت پول از مخالفان نظام متهم کردند.
مجلس و ستار بهشتی
نخستین بار به صورت رسمی علی مطهری نماینده مجلس از تهران از ماجرای قتل ستار بهشتی در زندان پرده برداشت و وزیر کشور وقت، مصطفی محمد نجار را برای ادای توضیح به مجلس خواست. با آن که علی مطهری از پاسخ های محمد نجار قانع نشد اما نمایندگان از پاسخ وزیر قانع شدند و جلسه پایان یافت.
محمد نجار گفته بود: «ستار بهشتی، ضمن همکاری با عوامل معاند خارج از کشور اطلاعات غلط و کذب را به معاندین و دشمنان انقلاب اسلامی ارائه میکرد.». او همچنین در مجلس «از دادن کمک های لازم مادی و معنوی برای کاهش آلام خانواده متوفی» خبر داده بود.
مادر ستار بهشتی سخنان وزیر کشور را بی پاسخ نگذاشت و در نامه ای سرگشاده خطاب به ملت ایران نوشت:«فرزندم بصورت انفرادی و مستقل دردهای جامعه را آن گونه که بود مطرح می نمود و از دیدگاه خویش درد دل می کرد تا شاید گوش شنوایی برای شنیدن این مشکلات بیابد.» او همچنین توضیح داد که:«شاید جناب وزیر پیشنهاد ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیونی دیه را کمک مادی و تهدید و فحاشی و ضرب و شتم من و دختر و پسرانم را که همگی از آل سادات هستند دلجویی معنوی می دانند. ای بسا که اکثریت مردم این گونه دلجویی ها را به عینه دیده اند و نیازی به بازگویی دوباره من نیست.». او در این نامه وزیر کشور را به دادن گزارش خلاف واقع به مجلس و یا نا آگاهی متهم کرد.
پس از برکنار شدن سعید شکریان، رئیس پلیس فتا، که در پی قتل ستار بهشتی صورت گرفت، علی مطهری خواستار عذرخواهی وزیر کشور و نیروی انتظامی از خانواده ستاربهشتی و ملت ایران و رهبری شد.
اکنون با پیداشدن روایت دیگر پزشکی قانونی در پرونده ۳هزار صفحه ای قتل ستار بهشتی، که مرگ ستار را ناشی از خونریزی داخلی و مغزی اعلام می کند، این پرونده می تواند وارد مرحله تازه ای شود. مرحله ای که می تواند بر گزارش رسمی پزشکی قانونی و مسئولان وقت، از نمایندگان مجلس تا دادستانی و قوه قضاییه تا نیروی انتظامی و وزارت کشور خط بطلان کشد و آنان را به دروغگویی به ملت ایران و نظام متهم کند.
آیا پرونده ستار بهشتی به این ترتیب وارد مرحله تازه ای می شود و بازپرس کیفرخواست را از قتل شبه عمد به قتل عمد تبدیل می کند؟ یا همان گونه که خانم پورفاضل گفته است:«قرار نیست این پرونده به جایی برسد.»؟