میراث علی اکبر صنعتی در خطر نابودی است

زندانیان

کارشناسان هنری ایران همراه با خانواده علی اکبر صنعتی، مجسمه ساز برجسته ایرانی، از جمعیت هلال احمر ایران خواسته اند برای جلوگیری از ویرانی موزه و آثار هنری بر جامانده از این هنرمند ایرانی، هرچه زودتر چاره اندیشی کند تا فاجعه نابودی آثار این هنرمند برای سومین بار تکرار نشود. پیش از این در جریان دو رویداد سیاسی ایران در سالهای ۱۳۳۲ و ۱۳۵۷ آثار این هنرمند نابود شدند.

موزه استاد صنعتی در تهران از زیر مجموعه های جمعیت هلال احمر است. این موزه هم اینک به دلیل فرسودگی بنا تعطیل شده است.
کارشناسان می گویند بنای فرسوده و در آستانه ویرانی این موزه آثار به جا مانده از این شاگرد برجسته کمال المللک را در خطر نابودی قرار داده است.
حالا خانواده این هنرمند همصدا با کارشناسان هنری و دوستدارانش از جمعیت هلال احمر خواسته اند برای نجات این آثار همت کند.

مجتبی موسوی، کارشناس مجسمه‌سازی و عضو سابق هیئت مدیره انجمن مجسمه‌سازان به ایسنا گفته است: این موضوع برای جامعه هنری و کسانی که به این موضوع حساس هستند ایجاد نگرانی کرده است.
حالا خانواده صنعتی می گویند اگر جمعیت هلال احمر نمی خواهد این آثار را نگهداری کند، با انتقال آنان به کرمان زادگاه این هنرمند موافقت کند تا شاهد تکرار فاجعه سوم برای آثار صنعتی نباشیم.
داوود غضنفری، داماد صنعتی، به خبرگزاری ایسنا گفته است: استاد صنعتی آثار منحصر به فرد خود را به هلال احمر بخشید تا از محل درآمد موزه به یتیم خانه های شهر کمک شود.

علی اکبر صنعتی کودک یتیمی بود که به پرورشگاه فرد نیکوکاری به نام علی اکبر صنعتی در کرمان سپرده شده بود. علی اکبر صنعتی بزرگ نیکوکار هنرمندی که زندان را به پرورشگاه و سپس آموزشگاه صنعت و هنر تغییر کاربری داده و به تربیت یتیمانی همت گماشت که یکی از آنها همین علی اکبر صنعتی نقاش و مجسمه ساز است.
صنعتی گفته است: تاثیر آن انسان نیکوکار چنان بود که به احترام او من نام و نام خانوادگی او را بر خود گذاشتم.

به نظر می رسد اگر جمعیت هلال احمر برنامه ویژه ای برای مرمت و نگهداری این موزه نداشته باشد تا هم آثار به گونه ای شایسته حفظ گردند، و هم از محل درآمد آن به یتیمان شهر کمکی شده باشد؛ دوستداران صنعتی باید نگران تکرار فاجعه سومی برای آثار او باشند.
به گفته یکی از کارشناسان هنر، اگر تاریخ ویرانی آثار هنری معاصر ایران تدوین می شد، بی گمان علی اکبر صنعتی فصل پر برگی از این کتاب را از آن خود می کرد زیرا آثارش تاکنون در دو برهه تاریخی یعنی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ مورد دستبرد و نابودی کسانی قرار گرفته که از حاکمیت وقت پشتیبانی می کرده اند.

نخستین هجوم ویرانگرانه به نمایشگاه دائمی آثارش در میدان سپه، چند روز پیش از ۲۸ مرداد توسط حامیان دولت دکتر محمد مصدق رخ داد. در آن حمله حامیان مصدق با چاقو شماری از تابلوها را پاره کردند. علت این حمله وجود چندین تندیس رضاشاه و محمدرضاشاه بوده که به سفارش سازمان شیر و خورشید سرخ ایران ساخته شده بود.
علی اکبر صنعتی در گفتگو با فرنگیس حبیبی در این باره گفته بود «دو روز بعد از کودتا، یک باره ورق برگشت. این بار طرفداران شاه به نمایشگاه هجوم آوردند. هدف اصلی آنها شکستن مجسمه دکتر مصدق بود. اما در این گیر و دار هرچه از حمله اول سالم باقی مانده بود، زیر دست و پا و هجوم این دسته از بین رفت.»
پس از آن نوبت به انقلابیون اسلامی می رسد که چند روز پس از پیروزی در بهمن ۱۳۵۷ به سراغ نمایشگاه راه آهن رفته و هرآنچه اثر هنری از استاد صنعتی می یابند نابود می کنند. در این هجوم بیش از ۱۲۰ مجسمه و نقاشی علی اکبر صنعتی نابود شد. به گفته او، در حمله انقلابیون مسلمان به موزه راه آهن تندیس های فردوسی، نظامی گنجوی، علی اکبر دهخدا، آلبرت انشتین، آلبرت شوایتزر و جمعی از زندانیان، صحنه قتل امیرکبیر و شام آخر مسیح نابود شد.
از آن پس، علی اکبر صنعتی نومید از گردش روزگار، برای همیشه خانه نشین شد و تنها یکبار پس از انقلاب از خانه خارج شد آن هم برای آخرین بازدید از موزه اش. به گفته دامادش در هنگام بازدید از موزه بود که استاد صنعتی متوجه شکستگی دستان یکی از تندیس هایش در موزه شد. این اهمال اشک او را درآورد و چند روز بعد علی اکبر صنعتی واپسین شاگرد کمال الملک، در خانه اش در نزدیکی های میدان ژاله جان سپرد.