جزئیات تازه از «شکنجه» سامان یاسین؛ از اعدام ساختگی و شکستن بینی تا انتقال به امین‌آباد

سامان صیدی، معروف به سامان یاسین، خواننده رپ اعتراضی

سامان صیدی، خواننده زندانی که با نام هنری سامان یاسین شناخته می‌شود، در یک فایل صوتی شکنجه‌های جسمی و روحی را که در بازداشت متحمل شده اعم از اعدام مصنوعی، اخذ اعتراف اجباری، و شکستن بینی، شرح داد.

این رپر ۲۷ ساله اهل کرمانشاه که در جریان اعتراضات سراسری نیمه دوم سال ۱۴۰۱ در پی کشته شدن مهسا امینی بازداشت شده، در فایلی صوتی که چهارشنبه یکم شهریور از سوی شبکه حقوق بشر کردستان منتشر شده، می‌گوید مقامات بازداشت‌کنندگان از ابتدا او را با آزار و اذیت خانواده‌اش تهدید کرده و گفته‌اند «خانواده‌ات را گرفتیم. برادرت را گرفتیم. همه‌شان این جا هستند.»

او با بیان این که «تماس و ملاقات» برای او ممنوع بوده، افزوده است: «هیچ خبری نداشتم. گفتند اگر می‌خواهی خانواده‌ات شکنجه نشود، این‌ها را بنویس، آزاد می‌شوی. من هم به گردن گرفتم و گفتم فقط کاری با خانواده‌ام نداشته باشید.»

در این فایل صوتی حدودا هفت دقیقه‌ای، سامان یاسین در شرح شکنجه‌هایی که متحمل شده با بیان این که در فاصله بازجویی و تهدید خانواده‌اش، او را «دو شب» به «سردخانه» برده‌اند. او می‌گوید، «یک خودکار در حفره چپ بینی‌ام گذاشتند و بینی‌ام را شکستند و دو سه بار هم از پله‌ها مرا هل دادند پایین.»

این خواننده رپ اعتراضی که در «شب تولدش» توسط نیروهای امنیتی در مقابل خانه‌اش در کرج با اتهام «تیراندازی» بازداشت شده، می‌گوید نمی‌تواند نفس بکشد و بینی‌اش چند شب یک بار خون‌ریزی دارد، اما بهداری زندان گفته که «قاضی» با اعزام او برای درمان موافقت نکرده است.

مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند

اعدام ساختگی تا شکستن بینی؛ روایتی دیگر از آن چه بر سامان یاسین پیش از انتقال به زندان اوین گذشت

  • شکنجه از طریق اعدام ساختگی

سامان یاسین در شرح اعدام نمایشی خود توسط مقامات زندان می‌گوید: «مرا که حکم اعدام دادند، به زندان رجایی‌شهر آمدم و با محسن شکاری توی قرنطینه بودیم. یک بار مرا بردند برای اعدام مصنوعی.»

او می‌افزاید: «بعد از آن مرا دوباره بردند اوین. یک ماه اوین بودم، نه سوالی، نه بازپرسی‌ای، هیچ چی. انفرادی بودم و برگشتم. حکم هم نقص خورده بود، دیوان پرونده را می‌فرستد دادسرا و اطلاعات که مستند و مدرک بهتری برایم بیاورید که همان قبلی را می‌فرستند که آن را نقض می‌کند.»

سامان یاسین که در دادگاه بدوی به اعدام محکوم شد و سپس این حکم نقض شد، تأکید می‌کند که ابوالقاسم صلواتی، «صلاحیت رسیدگی به پرونده» او را ندارد و پرونده باید به شعبه هم‌عرض برود؛ و با شرح حضورش در دادگاه بدوی می‌افزاید: «رو به‌ روی اتاق صلواتی ماشین موزر آوردند. ریشم را زدند و سبیلم را گذاشتند. ماشین را گرفتم سبیلم را بزنم که از برق کشیدند و گفتند صلواتی دستور داده ریش‌هایت را بزنیم.»

او تأکید می‌کند که صلواتی در دادگاه به «۱۱ سابقه کیفری» پیشین اشاره کرده، می‌گوید پیش از این فقط «یک مرتبه برای تصادف ماشین» به دادگاه رفته بوده و پیشینه کیفری ندارد.

این زندانی سیاسی می‌گوید در جلسه دوم محاکمه‌اش در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب که ریاست آن را محمدرضا عموزاد به عهده داشته، قاضی به او گفته «جلوی دوربین» بگو که «گول خوردی»، اما یاسین نپذیرفته است.

او می‌گوید همچنان حق گرفتن وکیل تعیینی ندارد و وکیل تسخیری نیز «هیچ کاری انجام نمی‌دهد، نه جواب تلفن می‌دهد و نه جواب درست و حسابی می‌دهد.

به گفته این زندانی سیاسی، همان موقع که «محاربه» هم به او داده بودند، «هیچ چیز روی پرینت» او نبوده و همان وقت هم اتهام «اقدام علیه امنیت کشور و اجتماع و تبانی» برایش ذکر شده بود.

  • انتقال به امین‌آباد در پی درخواست «عدم حبس»

سامان یاسین (صیدی) همچنین درباره انتقالش به بیمارستان روانی امین‌آباد می‌گوید که درخواست «عدم حبس» داده بود، چرا که بر اثر شکنجه «تحمل جای بسته را ندارد» و خواسته بود برای درمان شکستگی بینی به بیرون از زندان اعزام شود؛ در حالی که مقامات زندان گفته بودند او را برای انجام آزمایش به بیمارستان منتقل می‌کنند، او را به امین‌آباد بردند.

این زندانی سیاسی همچنین با بیان این که از در پشتی او را به امین‌آباد برده‌اند، اظهارات پیشین خود در نامه از زندان را تأیید می‌کند و می‌گوید که پس از آن حالش بدتر شده است.

یاسین شرح می‌دهد: «گفتند باید آمپول به تو بزنیم. من قبول نکردم. گفتند این جا مگر دست خودت است؟ کلی فحاشی و توهین کردند. بعد به زور، چهار تا سرباز تهران بزرگ بود، دو تا از رجایی‌شهر بود، بقیه پرسنل بیمارستان؛ ریختند سرم. کل لباس‌هایم را پاره کردند. به زور من را به تخت بستند. دست‌هایم دستبند، پاهایم پابند، یک آمپول به بازو زدند که ۲۴ ساعت بیهوش بودم.»

به گفته سامان یاسین، برای او داروهایی تجویز کرده‌اند که روز اول با خوردن آن «دو روز» خوابش برده و سپس دیگر آنها را نخورده؛ او می‌گوید: «از وقتی قرص‌ها را نمی‌خورم نه می‌توانم غذا بخورم نه می‌توانم بخوابم. الأن دو روز و نیم، سه روز است که نخوابیده‌ام و هیچ چیز نخورده‌ام. یک لقمه نان هم نخورده‌ام. اصلا نمی‌توانم. از وقتی از امین‌آباد برگشته‌ام، پنج کیلو وزن کم کرده‌ام.»

مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند

اعدام ساختگی تا شکستن بینی؛ روایتی دیگر از آن چه بر سامان یاسین پیش از انتقال به زندان اوین گذشت

سامان یاسین (صیدی) در نامه‌ای که هفتم مرداد در زندان رجایی‌شهر نوشته و ۲۹ مرداد انتشار یافته، اعلام کرد که «احتمال تبعید جدید به محلی نامعلوم هر لحظه بالای سر» او است و خواستار آن شد که دادگاهش به طور علنی و با حضور خبرنگاران و وکلا باشد.

همچنین ببینید: درخواست سامان یاسین: دادگاهم علنی و با حضور وکلا و خبرنگاران باشد

آرش سبحانی، ترانه‌سرا، آهنگ‌ساز و خواننده، پیشتر در ویژه‌برنامه «توماج و یاسین: طنین حبس» صدای آمریکا گفته که جمهوری اسلامی می‌خواهد هنرمندان را بترساند تا راه سامان یاسین و توماج صالحی دو هنرمند معترض را در پیش نگیرند.

مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند

آرش سبحانی: جمهوری اسلامی می‌خواهد هنرمندان را بترساند که راه یاسین و توماج را نروند

یک مقام وزارت امور خارجه ایالات متحده ۱۳ تیر در پاسخ به پرسش صدای آمریکا با تأکید بر ضرورت آزادی «همه زندانیان سیاسی» در ایران، گفت که ایالات متحده، با همکاری متحدان و شرکای خود، به همکاری برای پاسخگو کردن مقامات ایرانی برای «نقض فاحش حقوق بشر» ادامه می‌دهد.

همچنین ببینید: یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا: توماج صالحی و همه زندانیان سیاسی را آزاد کنید